اقتصاد اسلامی چیست؟ تفاوت آن با بانکداری اسلامی
گروه اقتصادی بورسنیوز؛ اقتصاد اسلامی به عنوان یک نظام اقتصادی جامع، با چالشها و برداشتهای نادرستی مواجه است که نیازمند بررسی دقیق و علمی است. این چالشها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند:
۱. کنجکاوی و سؤالات روشنگرانه
دسته اول شامل افرادی است که از سر کنجکاوی یا علاقه به شناخت عمیقتر این نظام اقتصادی، سؤالاتی را مطرح میکنند. این افراد به دنبال درک بهتر مفاهیم و اصول اقتصاد اسلامی هستند و هدفشان روشنسازی ابهامات موجود در این حوزه است. این نوع پرسشها میتواند به گسترش دانش و آگاهی عمومی درباره اقتصاد اسلامی کمک کند و زمینهساز بحثهای سازنده و علمی باشد.
۲. انتقادات و سؤالات انکاری
دسته دوم منتقدانی هستند که با طرح پرسشهای انکاری، در پی زیر سؤال بردن موضوعیت اقتصاد اسلامی هستند. این گروه معمولاً پیشاپیش پاسخ منفی به سؤالات خود را فرض میکنند و از آن برای تضعیف این نظام بهره میگیرند. این نوع انتقادات میتواند ناشی از عدم آگاهی یا عدم شناخت کافی از اصول و مبانی اقتصاد اسلامی باشد و نیازمند پاسخهای مستند و علمی است تا بتواند به اصلاح نگرشهای نادرست کمک کند.
۳. اشتباهات مفهومی در میان اقتصاددانان
دسته سوم شامل برخی اقتصاددانان است که تمامی نظامهای غیرسرمایهداری را به اشتباه با سوسیالیسم یکی دانسته و آنها را به دلیل دولتی بودن تخطئه میکنند. این افراد بر این باورند که اگر اقتصاد اسلامی به اقتصاد دولتی تشبیه شود، مشروعیت آن به ویژه در فضای تحت سلطه هژمونی سرمایهداری زیر سؤال خواهد رفت. این نوع برداشتها نیازمند تحلیلهای دقیق و علمی است تا بتواند تفاوتهای بنیادین میان اقتصاد اسلامی و سایر نظامهای اقتصادی را روشن کند.
پرسشهای بنیادین درباره اقتصاد اسلامی
این سه منشأ، زمینهساز طرح پرسشهایی است که پاسخ به آنها برای روشنسازی جایگاه و مبانی علمی اقتصاد اسلامی ضروری است. یکی از مهمترین سؤالات این است که آیا اقتصاد اسلامی همان مالیه یا بانکداری اسلامی است؟
برداشت نادرست از اقتصاد اسلامی
تلقی نادرست اقتصاد اسلامی بهعنوان شاخهای از مالیه یا بانکداری اسلامی ناشی از تشابه ظاهری مباحث این حوزهها و محدودیت در ادبیات موجود است. بسیاری از آثار منتشرشده درباره اقتصاد اسلامی به مسائل مالی پرداختهاند که به دلیل انطباق با نظامهای آموزشی معاصر، شباهتهایی با بانکداری و مالیه اسلامی دارند. این امر موجب شده برخی تصور کنند که اقتصاد اسلامی صرفاً در این حوزهها خلاصه میشود و مباحث دیگر در این چارچوب جایگاهی ندارند.
تفکیک بانکداری اسلامی و اقتصاد اسلامی
این دیدگاه بهویژه در محیطهای دانشگاهی منجر به مقاومت در برابر تفکیک رشتههای مجزای بانکداری اسلامی و اقتصاد اسلامی شده است. به نظر این افراد، تدریس این دو موضوع در دو رشته مستقل ضرورتی ندارد و مفاهیم مطرحشده در آنها اساساً یکسان است. ارائه توضیحات تحلیلی در این زمینه ضروری است تا نشان داده شود که اقتصاد اسلامی، بهعنوان یک نظام اقتصادی جامع، گسترهای فراتر از مسائل مالی و بانکداری اسلامی دارد.
بانکداری اسلامی: چالش مهم اقتصاد مدرن
در دنیای مدرن، زندگی اقتصادی مردم بهویژه در زمینه کسبوکار، تجارت، و کارآفرینی پیوندی عمیق با مفاهیم مالی همچون پول، بانک، قرض، بهره، و اوراق مالی دارد. مسلمانان نیز از این قواعد مستثنی نیستند، اما دغدغه رعایت موازین اسلامی در فعالیتهای اقتصادی آنها را واداشته که به سمت رویکردهایی حرکت کنند که در چارچوب احکام شرع باقی بمانند.
تاریخچه بانکداری اسلامی
برای نمونه، شهید سید محمدباقر صدر، به درخواست دولت کویت، کتاب «بانک بدون ربا» را تدوین کرد. این کتاب پاسخی بود به نیاز جامعهای که در عین تمایل به استفاده از خدمات بانکی، دغدغه رعایت موازین شرعی را نیز داشت. به همین دلیل، مطالعات و آموزشهای مرتبط با مالیه اسلامی و بانکداری اسلامی در مؤسسات مالی، دانشگاهها، و حتی برخی کشورهای غیر اسلامی رشد چشمگیری یافت.
سهم بانکداری اسلامی در ادبیات پژوهشی
بررسیهای انجامشده بر مقالات پژوهشی، کتب و پایاننامههای مرتبط با اقتصاد اسلامی نشان میدهد که موضوع بانکداری اسلامی و مالیه اسلامی سهمی چشمگیر در ادبیات این حوزه دارند. بهعنوان مثال، تحلیل ۴۲ شماره از «مجله اقتصاد اسلامی» نشان میدهد که ۴۱ درصد مقالات آن به این موضوعات اختصاص یافته است. همچنین بررسی پایاننامهها و رسالههای دانشجویی در ایران نشان میدهد که بیش از ۴۵ درصد آنها نیز به حوزه بانکداری و مالیه اسلامی پرداختهاند.
چالشهای پژوهشهای بانکداری اسلامی
متأسفانه، بخشی از پژوهشگران اقتصاد مالی، تحت تأثیر جذابیتهای نظم و ساختار مدرن مالی، مفاهیم اقتصاد متعارف را در قالبهای جدید اسلامی بازتولید کردهاند. این تلاشها گاهی به تأسیس بانکها و مؤسساتی انجامیده که علیرغم نامگذاری اسلامی، از نظر آثار و نتایج عملکردی تفاوتی با سیستمهای ربوی ندارند.
جمعبندی
با این وصف، واضح است که اقتصاد اسلامی همان مالیه اسلامی نیست. زمینه برای گسترش تحقیقات در اقتصاد اسلامی وجود دارد، مشروط بر اینکه رویکردهای سیستمی و اصولی که از جامعه اسلامی انتظار میرود، در نظر گرفته شوند. این اصول باید از صرف تمرکز بر فقه فراتر رفته و عقاید و اخلاق را نیز بهعنوان ابعاد ریشهای اسلام شامل شوند. تنها در این صورت، اقتصاد اسلامی میتواند بهجای تغییرات سطحی، به الگویی اصیل و جامع تبدیل شود که قابلیت ارائه بدیلهای عملی و نظری گستردهتری را داشته باشد.
انتهای پیام
میترا براری