بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
سه‌شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۵

یوآن جایگزین دلار می‌شود؟

جفری دیوید ساچس، اقتصاددان معروف آمریکایی، به‌تازگی مقاله‌ای با عنوان: «سیاست‌های ترامپ جایگاه دلار را تضعیف خواهد کرد»، در سوم سپتامبر ۲۰۱۸ در نشریه پراجکت سندیکیت منتشر کرده ‌است.
کد خبر : ۱۸۰۱۲۰
به گزارش بورس نیوز به نقل از شرق، چگونه تصمیمات سیاسی و اقتصادی ترامپ، رئیس‌جمهور فعلی آمریکا، موجب تضعیف جایگاه دلار به‌عنوان پول جهانی در مبادلات مالی بین‌المللی شده است. چنین روندی برای اقتصاد آمریکا بسیار پرهزینه خواهد بود.؛ چراکه به‌تدریج در سال‌های آینده درآمدهای اقتصاد آمریکا ناشی از انتشار و رواج جهانی دلار، کاهش خواهد یافت؛ درآمدهای سهل‌الوصولی که تأمین‌کننده بخش بزرگی از رفاه جامعه آمریکا بوده و می‌تواند باشد.

1- کیمیاگری ریال، پول ملی کشور: پول یا بر اساس تعریف گسترده آن نقدینگی، چه به صورت اسکناس و چه به صورت انواع سپرده‌ها، برای صاحبان آن نوعی دارایی و برای منتشرکنندگانش یعنی نظام بانکی شامل بانک مرکزی، سایر بانک‌ها و مؤسسات مالی شبه‌بانک، نوعی بدهی است. نقدینگی وسیله دادوستد در اقتصاد است و در شرایط معمول، بدون آن گردش فعالیت‌های اقتصادی ناممکن است. در طول زمان نیز با بزرگ‌ترشدن ریالی اقتصادها، دادوستدها بیشتر و کم‌وبیش متناسب با آن، نقدینگی بیشتری نیز نیاز است. به‌این‌ترتیب انتشار نقدینگی بیشتر ضروری و در خدمت اقتصاد بوده و همچنین فرض تأدیه این بدهی‌ها نیز از سوی نظام بانکی منتفی است.

نیاز بیشتر به نقدینگی به لطف بانک مرکزی و بانک‌ها، با انتشار نقدینگی از سوی آنها تأمین می‌شود. هزینه انتشار نقدینگی برای بانک مرکزی از طریق وام به دولت یا وام به بانک‌ها بسیار ناچیز و در صحنه عمل وجه درآمدی آن غالب و بدون ریسک است. توجه داشته باشید که اسکناس‌های منتشرشده نیز از طریق وام به بانک‌ها و دولت، به جریان گذاشته می‌شوند. درباره بانک‌ها نیز که با اعطای وام، نقدینگی بیشتری را فراهم می‌کنند، درآمد بانک، بهره دریافتی از وام‌گیرنده و هزینه بانک، بهره پرداختی به سپرده‌ها، قبول هزینه ریسک نکول وام‌ها و عرضه خدمات بانکی است. مجموع صنعت بانکداری در طول زمان در سطح ملی و جهانی در حال رشد است؛ رشدی که پرداخت‌نکردن سپرده‌ها و نکول وام‌ها را در سطح کل اقتصاد منتفی کرده و نقدینگی لازم را تأمین می‌کند.

به‌این‌ترتیب، قدرت خرید نقدینگی یا به عبارت صریح‌تر ریال خلق‌شده، آن‌هم بدون هزینه، به اضافه اوراق بدهی دولتی، امتیازی بسیار ارزشمند برای دولت، نظام بانکی، ذی‌نفعان در این فرایند و بالاخره کل مردم کشور از نظر رفع نیاز آنان به نقدینگی بیشتر در فرایند رشد اقتصادی و بزرگ‌تر‌شدن اقتصاد است. به جهت کمّی، فقط نقدینگی کشور در حال حاضر حدود 16 هزار تریلیون ریال است. این رقم که قدرت خریدی معادل کل تولید ناخالص ملی ایران است، شاخصی بسیار محدود از منافع کسب‌شده از سوی ناشران نقدینگی کشور است. شایان ذکر است برای برآورد درست‌تر قدرت خرید نقدینگی خلق‌شده بدون زحمت نظام بانکی، باید وارد بحث تغییرات سالانه نقدینگی و تغییرات قیمت‌ها شد. توجه شود که قدرت خرید خلق‌شده در این کیمیاگری فقط از طریق چاپ و انتشار اسکناس نیست؛ ثبت دفتری یا دیجیتالی در حساب بانک‌ها نیز همین کار چاپ اسکناس را می‌کند؛ 10 درصد به صورت چاپ و انتشار است و 90 درصد به صورت ثبت و هزینه چاپ هم ندارد. به علاوه، دولت‌ها نیز با انتشار اوراق بدهی و فروش آن به مردم و سپس خرج نقدینگی به‌دست‌آمده، ضمن حل مشکل تأمین منابع مالی برای انجام هزینه‌های عمومی، بدون تغییر سطح نقدینگی، ابزار اوراق بدهی را در سبد دارایی‌های مردم وارد می‌کنند.

2- کیمیاگری دلار پول جهانی: در سطح جهانی نیز همانند سطح ملی، نقدینگی وسیله دادوستد در اقتصاد است و بدون آن مبادلات جهانی و فعالیت‌های اقتصادی ناممکن است. در طول زمان نیز با بزرگ‌تر‌شدن اقتصاد جهانی، دادوستد‌ها بیشتر می‌شود و به دنبال آن کم‌وبیش متناسب با میزان دادوستدها، نقدینگی بیشتری نیاز است. انتشار نقدینگی بیشتر خدمتی ضروری به اقتصاد جهانی است. تأدیه بدهی ناشی از انتشار نقدینگی توسط ناشر پول جهانی نیز همانند پول ملی به دلیل نیاز به استفاده دائمی آن منتفی است. اما پرسش کلیدی این است که واحد پولی کدام اقتصاد نقش پول جهانی را ایفا می‌کند؟ پول رایج هر کشوری که چنین نقشی را ایفا کند، نظام بانکی آن کشور و به تبع آن مردم آن کشور از  امتیازات عنوان‌شده برای مرغ تخم‌طلا با انتشار مستمر نقدینگی جهانی بهره‌مند می‌شوند.

مثال عینی آن دلار، پول رایج جهانی است. اگر در گذشته‌های دور کیمیاگری سعی در تبدیل مس به طلا داشت، امروز با چاپ رنگی کاغذ و آسان‌تر از آن با حرکت قلم در دفاتر بانک‌ها یا جابه‌جایی دیجیتالی در حساب اشخاص در بانک‌ها، ارقام نجومی دلار خلق می‌شود و قدرت خرید غیرقابل‌تصوری را در اختیار ناشران آن، عمدتا نظام بانکی آمریکا و نظام بانکی چند کشور قدرتمند اقتصادی جهان قرار می‌دهد. توجه خواهد شد که در انتشار پول ملی و رواج آن در محدوده ملی، قدرت خرید بخشی از مردم به بخشی دیگر منتقل می‌شود. اما در مورد انتشار پول جهانی این قدرت خرید مردم سایر کشورهاست که بدون هرگونه ما‌بازایی به آمریکا منتقل می‌شود. در گذشته پیش از جنگ جهانی دوم، برای پول جهانی از پوند انگلستان، مارک آلمان، فرانک فرانسه و دلار آمریکا استفاده می‌شد. در نتیجه امتیازهای حاصل از تأمین نیاز نقدینگی جهانی میان قدرت‌های بیشتری توزیع می‌شد. در پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا تنها پیروز اقتصادی، سیاسی و نظامی جنگ بود. متفقین به صورت اخص انگلستان و فرانسه در کنار آمریکا پیروز نظامی بودند، اما به‌شدت آسیب اقتصادی دیده بودند و به لحاظ سیاسی نیز وامدار آمریکا بودند. متحدان، آلمان، ایتالیا و ژاپن شکست‌خوردگان جنگ بودند و با اقتصاد ویران‌شده خود قدرتی در مذاکرات سیاسی و اقتصادی نداشتند. آلمان به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم شده بود. نیمه غربی تحت سلطه آمریکا، انگلستان و فرانسه و نیمه شرقی تحت سلطه شوروی بود. شوروی گرچه پیروز نظامی بود اما آسیب زیادی را متحمل شده بود. به جهت سیاسی و اقتصادی نیز براساس باورهای عقیدتی سودای حکومت واحد جهانی در سر داشت. چین هم با اقتصادی ضعیف درگیر جنگ داخلی بود. در جولای ۱۹۴۴ جامعه جهانی درصدد برآمد که در کنار ترتیبات و نظم سیاسی دنیای بعد از جنگ، نظمی نیز برای دنیای اقتصاد و به صورت اخص برای بازسازی دنیای جنگ‌زده، پرداخت‌های بین‌المللی، مدیریت نرخ تبدیل پول کشورها و احتراز از جنگ تضعیف پول‌های ملی پیش‌بینی کند. سازمان‌های بزرگ مالی بین‌المللی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی هم رهاورد این نگرش و تلاش است. در این راستا کنفرانس برتون‌وودز در نیوهمشایر آمریکا با شرکت ۴۴ کشور تشکیل شد و موافقت‌نامه‌های برتون‌وودز به امضا رسید. با توجه به قدرت بلامنازع آمریکا از نظر اقتصادی و سیاسی، این موافقت‌نامه‌ها به گونه‌ای تنظیم شد که با وجود تلاش‌ها و اصلاحات بعدی عملا دلار آمریکا پول جهانی و فدرال رزرو - بانک مرکزی آمریکا - بانک مرکزی دنیا شد. شایان ذکر است پیشنهاد کینز، اقتصاددان معروف مبتنی بر استفاده از پول جهانی معینی به جای پول سایر کشورها بود که موافقت آمریکا را به دنبال نداشت.  به این ترتیب برایند نیروهای مختلف موجب شده است در عصر حاضر نقش پول جهانی عمدتا بر عهده دلار آمریکا باشد. در این میان می‌توان گفت در سطح محدود و ناچیز، استفاده از پول ایران نیز به صورت موجودی ریالی یا برگ اسکناس در مؤسسات بانکی و مالی یا نزد مردم کشور‌های همسایه مانند افغانستان، عراق، امارات و.. متضمن امتیازات مشابه پول‌های جهانی برای مردم ایران است. مردم منطقه با فروش کالا و خدمت ریال‌ها یعنی بدهی کشور ایران را خریداری می‌کنند، چه معامله‌ای سودآورتر از این؟ چراکه قرار نیست در شرایط عادی رو به رشد، هرگز این بدهی پرداخت شود و چه خوب بود که می‌توانستیم حجم آن را افزایش دهیم. متأسفانه به دلیل نااطمینانی به ریال و شرایط سیاسی ایران، حجم آن محدود بوده و روزبه‌روز محدودتر نیز می‌شود. ترامپ و افول دلار: با ورود پول‌های جهانی رقیب دیگر به‌ویژه یورو و یوآن از یک سو و جنگ‌های تجاری نادرست رئیس‌جمهور آمریکا و تحریم‌های ضدایرانی او از سوی دیگر، پیش‌بینی می‌شود روند واگرایی جهانی از دلار شدت یابد و منافع آمریکا رو به کاهش نهد. اما هنوز دلار از نظر تأمین وظایف پولی برای مبادلات بین‌المللی، پیشتاز همه‌ پول‌های دیگر است. آمریکا بسیار بیش از توان اقتصادی خود درگیر اقتصاد جهانی است. هم‌اکنون تولید آمریکا حدود 22 درصد تولید جهانی به قیمت بازار و حدود 15 درصد تولید جهان برحسب قدرت برابری خرید است. درحالی‌که نصف یا حتی بیش از نصف خریدها، ذخایر، تسویه‌ها، نقدینگی و تأمین مالی بین کشورها، به صورت دلار انجام می‌شود. ایالات متحده آمریکا، از نقش کلیدی پولی دلار سه فایده اقتصادی مهم به دست می‌آورد. اولین فایده این است که می‌تواند از خارج به صورت دلاری وام بگیرد. وقتی دولتی به پول خارجی وام می‌گیرد، اگر از عهده‌ بازپرداخت آن برنیاید، ورشکست می‌شود؛ اما این برای آمریکا که به پول کشور خود وام می‌گیرد اتفاق نمی‌افتد و این همان کیمیاگری پول جهانی است. نقش بین‌المللی دلار به خزانه‌داری آمریکا این امکان را می‌دهد که نقدینگی بیشتری را با نرخ بهره کمتری وام بگیرد. مزیت دیگر دلارِ جهانی‌شده برای آمریکا در بانکداری تجاری است. ایالات متحده یا اگر دقیق‌تر گفته شود وال‌استریت، با فروش خدمات بانکی به بقیه جهان، درآمد سرشاری به چنگ می‌آورد. سومین نفع ایالات متحده در کنترل نظارتی است؛ ایالات متحده به‌صورت مستقیم یا با مشارکت دیگر کشورها اداره مهم‌ترین سیستم تسویه پولی جهان را بر عهده دارد، اما نگاهی به گذشته نشان می‌دهد مدت‌هاست عملکرد مدیریت پولی آمریکا غیرمتعادل و نامطلوب شده است و افزون بر آن، در سال‌های اخیر سوءاداره ترامپ مزید بر علت شده است.

مدیریت بد مالی و پولی آمریکا در اواخر دهه ۱۹۶۰، منجر به فروپاشی سیستم نرخ ارز وابسته به دلار برتون وودز در آگوست ۱۹۷۱ شد. شعار «آمریکا مقدم بر همه» و سیاست‌های تجاری و مالی  ترامپ نقش دلار را و نقش نیویورک را به‌عنوان مرکز مالی جهان تضعیف خواهد کرد. ماجراجویانه‌ترین و نسنجیده‌ترین سیاست‌های اقتصاد بین‌الملل ترامپ گسترش جنگ تجاری با چین و برقراری مجدد تحریم‌ها علیه ایران است. هدف جنگ تجاری ناپخته و نامنسجم دستگاه اداری ترامپ متوقف‌کردن رشد اقتصادی چین از طریق فروکاستن صادرات چین و کاهش دسترسی آن به تکنولوژی غرب است. گرچه در کوتاه‌مدت سدهای تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای ایالات متحده اختلالی در رشد چین پدید می‌آورد، اما قطعا در بلندمدت در روند صعودی رشد او تغییری به وجود نخواهد آمد. به احتمال زیاد، این سیاست‌های آمریکا سبب تقویت اراده چین برای رهایی از ادامه اتکا به سیستم مالی آمریکا و تجارت با او خواهد شد و مقامات چینی را در جهت تقویت توان نظامی، سرمایه‌گذاری‌های سنگین در تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته و خلق سیستم پرداخت‌های جهانی یوان-پایه به‌عنوان جانشینی برای دلار، هدایت خواهد کرد. خروج ترامپ از توافق اتمی ۲۰۱۵ با ایران و برقراری مجدد تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در تضعیف نقش بین‌المللی دلار مؤثر باشد. برای مثال وزیر خارجه آلمان، هی‌کو ماس، به‌تازگی گفته منافع آلمان حکم می‌کند که دست به تأسیس سیستم پرداخت‌های اروپایی مستقل از آمریکا بزند. به عقیده او «برای تحکیم  استقلال اروپا ایجاد کانال‌های پرداخت مستقل از ایالات متحده، صندوق بین‌المللی پول اروپایی و سیستم سوییفت مستقل اجتناب‌ناپذیر است. (سوییفت سازمانی است که اداره سیستم انتقال پیام‌های مالی بین بانک‌‌های جهان را بر عهده دارد). رهبران تجاری آمریکا تا این مقطع زمانی با ترامپ همسو هستند، زیرا ترامپ با کاهش مالیات شرکت‌ها و مقررات‌زدایی، منافع زیادی نصیب آنان کرده است. با وجود کسر بودجه فزاینده دولت، چون کاهش مالیات سبب افزایش مصرف و افزایش نرخ بهره سبب جذب سرمایه‌ها به آمریکا شده، دلار همچنان قوی باقی مانده است، اما پس از گذشت چند سال، سیاست‌های مالی ولخرجانه ترامپ و سیاست‌های غیرمحتاطانه تجاری و تحریمی او باعث تضعیف اقتصاد آمریکا  خواهد شد.
اشتراک گذاری :
ارسال نظر