از گُم شدن داده تا انحصار در کارگزاریها (بخش اول)
به گزارش بورسنیوز، طبق وعدهای که در روزهای قبل داده بودیم و به درخواست شما سهامداران در بخش «سوژه از شما؛ پیگری از ما»، با توجه به مشکلاتی که سامانههای آنلاین کارگزاریها در این چند وقت، خصوصاً در یک ماه اخیر برای کاربران ایجاد کردهاند، مجموعه بورسنیوز مصاحبه مفصلی با روحالله میر صانعی دبیر کل کانون کارگزاران انجام داده که بخش اول این مصاحبه را امروز میخوانید.
چرا اطلاعات مربوط به عملکرد کارگزاریها از روی سایت حذفشده است؟
میر صانعی: اطلاعات کارگزاران برای کارگزاران استخراج میشد تا در اختیار آنها قرار بگیرد و هدف این بود که عملاً یک کارگزار، موقعیت خود را تشخیص داده و بتواند جهت ارتقای موقعیت یا تثبیت جایگاه خود، تصمیمگیری کند. از زمانی که رویکرد استخراج اطلاعات کارگزاران آغاز شد، هدف ارائه اطلاعات به کارگزاران بود و قرار نبود سیگنالی به بازار سرمایه داده شود یا این کار برای عموم انجام شود.
معمولاً هم اصناف کمی اقدام به انتشار اطلاعات عملکرد خود میکنند و مثلاً کانون صرافان، حجم معاملات صرافیها را منتشر نمیکند؛ یا کانون بانکها ارزش سپردههای جذبشده در بانکها را منتشر نمیکند. هدف نه در زمان انتشار اطلاعات کارگزاریها، مسائل مالی شرکتهای کارگزاری بود و نه هنگام حذف این اطلاعات، به دنبال مسائل مالی شرکتها بودیم. مسائل مالی شرکتهای کارگزاری در صورتهای مالی آنها منعکسشده و این صورتهای مالی هم، توسط حسابرسان معتمد سازمان بورس، حسابرسی میشوند. گزارشهای حسابرسی شده توسط کانون کارگزاران تجمیع شده و ترازنامه صنعت کارگزاری از آن استخراج میشود.
هدف کانون کارگزاران از انتشار این گزارش، کارگزاران بودند، اما سایر اشخاص ازجمله سهامداران کارگزاری و سایر اعضای هیات مدیره هم به این اطلاعات دسترسی پیدا کردند. چند کارگزار به کانون کارگزاران اعلام کردند وقتی این اطلاعات منتشر میشود، سهامداران یا سایر مدیران برای ارتقای جایگاه آن کارگزاری، مدیرعامل را تحتفشار قرار میدهند و صنعت کارگزاری وارد رقابت منفی شده و تخفیفهای بیشازحد ارائه میدادند و یا بعضاً اقدام به انجام معاملاتی میکردند که هیچ منفعت اقتصادی برای کارگزاری به همراه نداشت و فقط باهدف افزایش حجم معاملات و ارتقای جایگاه خود در جدول مقایسه با سایر کارگزاریها صورت میگرفت.
به همین علت هم برخی کارگزاران به کانون کارگزاران این مشکلات را انتقال دارند و اظهار کردند عدم انتشار این اطلاعات به نفع کارگزاریها است. این موضوع در کانون کارگزاران مطرح شد و درنهایت هیات مدیره کانون کارگزاران عدم انتشار این اطلاعات را تصویب کرد و مقرر شد هیات مدیره هر کارگزاری که این اطلاعات را نیاز داشت، کتباً به کانون کارگزاران این موضوع را اعلام کند تا اطلاعات در اختیار آن کارگزاری قرار بگیرد. عدم انتشار اطلاعات کارگزاریها با این هدف صورت گرفت که هیچ کارگزاری تحتفشار قرار نگیرد تا به هر طریقی و به هر بهایی جایگاه خود را در بین کارگزاران ارتقا دهد و وارد رقابتهای منفی شود.
دلیل انحصار در صنعت کارگزاری و عدم صدور مجوز جدید برای تأسیس کارگزاری چیست؟
میر صانعی: مقایسه ما با دیگر کشورها، نشان میدهد در کشور ما تعداد کارگزاریهای بورس بیش از سایر کشورهاست. مثلاً ارزش بازار سرمایه ترکیه در مقایسه با تعداد کارگزاران، میبینید که ارزش بازار سرمایه ترکیه بیشتر از بازار سرمایه کشور ما و تعداد کارگزاران، کمتر از تعداد کارگزاران کشور ماست.
چند سال قبل گزارشی در کانون کارگزاران تهیه شد که ۵ _ ۶ کشور مختلف موردبررسی قرار گرفت. بدون استثنا در تمام آن کشورها، ارزش معاملات بالاتر از ما و تعداد کارگزاران، کمتر از ما بود. به نظر من، تعداد کارگزاران زیاد است. بعد از صدور مجوز تأسیس کارگزاری، لغو آن مجوز پروسهای دشوار است. مثلاً چند سال قبل، مجوز یکی از کارگزاریها لغو شد و کارگزاری مذکور، چند سالی فعالیت نداشت؛ ولی بعد از چند سال توقف فعالیت با پیگیریهای انجامشده توسط مدیران آن کارگزاری از طریق شورای عالی بورس، دوباره مجوز فعالیت گرفتند و فعالیت خود را از سر گرفتند.
فرآیند لغو مجوزها در کشور ما، سخت بوده و مراجع مختلفی در کشور ما وجود دارند که با مراجعه به آنها میتوان مجوز لغو شده را دوباره برگرداند. یا مثلاً در مورد برخی کارگزاران، حکم تعلیق طولانیمدت دادهشده و بعداً با حکم موقت دادگاه، سازمان بورس مجبور به برداشتن تعلیقها کرده است. فرآیند حذف یک شرکت کارگزاری بعد از تأسیس، فرآیند واقعاً دشواری است و خیلی مواقع، مصوبات سازمان بورس بهتنهایی کارساز نبوده و بهراحتی لغو مجوزها یا تعلیق فعالیتها، برگردانده میشود.
چرا حجم زیادی از مشتریان جذب چند کارگزاری محدودشدهاند که حالا امکانات کارگزاری، جوابگوی نیاز مشتریان نباشد؟
میر صانعی: کانون کارگزاران درروند بازار سرمایه مداخلهای ندارد. تصور ما بر این است که سرمایهگذاران، عقلایی رفتار میکنند و دست نامرئی آدام اسمیت، عرضه و تقاضای بازار را تنظیم میکند. بهنوعی اگر مثلاً ۱۰۸ کارگزاری فعال وجود دارد که از بین آنها، ۵ کارگزاری سرشان شلوغ است، فقط بر اساس اختیار مشتریان این اتفاق افتاده و کسی مشتریان را مجبور نکرده که از کارگزاری خاصی، خدمات دریافت کنند.
بسیاری از اعضای ما در صنعت کارگزاری، مشتری را جذب میکنند ولی توانشان به حداکثر نرسیده و خود مشتری، انتخاب کرده که بازهم به سراغ همان کارگزاریها برود در صفهای طولانی قرار بگیرد و خدمات را هم با تأخیر دریافت کند. اتفاقاً همین تأخیر در ارائه خدمات برخی کارگزاران باعث شده مشتریان از آن کارگزاری خارج شوند و به سراغ کارگزاری دیگری بروند. این وظیفه رسانهها هم هست که به مردم این مطلب را منتقل کنند که بازار سرمایه فقط شامل ۵ کارگزاری نبوده و ۱۰۸ کارگزاری در بازار سرمایه وجود دارد که امکانات و خدمات مشابهی ارائه میدهند و تفاوت زیادی بین آنها وجود ندارد.
این وظیفه کانون کارگزاران نیست که به مشتریان بگوید سراغ کدام کارگزاری بروند. اعضای کانون کارگزاران ازنظر مایکی هستند و تفاوتی بین آنها وجود ندارد؛ اما بازار در رقابت کامل به سر میبرد و انتخاب کارگزاری، کاملاً به انتخاب مشتریان بستگی دارد. اگر مشتریان یک کارگزاری، به سبب ازدیاد مشتریان آن کارگزاری، خدمات خوبی دریافت نمیکنند، میتوانند به کارگزاری دیگری مراجعه کنند.
آیا فعالیت OMSها هم انحصاری است؟ کاملاً واضح است که ۲ شرکت OMS فعلی از عهده نیاز مشتریان برنمیآید.
میر صانعی: در خدمات OMS ها هم انحصار نیست و شرکتهای نرمافزاری جدیدی میتوانند به این بازار ورود کنند. اتفاقاً سازمان بورس درگذشته نسبت به ورود OMS های جدید سختگیری زیادی داشت که خوشبختانه الآن این سختگیری وجود ندارد و شرکتهای نرمافزاری بهراحتی امکان ورود به این بازار و سرمایهگذاری و فعالیت را دارند. چند کارگزاری هم شخصاً اقدام به نوشتن OMS مخصوص به خودکرده که این اقدام آنها موفقیتآمیز هم بوده است. اما این کار، فرآیند پیچیدهای است و بهراحتی امکانپذیر نیست و ازاینرو نمیتوان از تمام کارگزاریها انتظار داشت که میلیاردها تومان (حدود ۱۰۰ میلیارد تومان) سرمایهگذاری کرده و OMS مخصوص خود را داشته باشند.
حتی نیروی انسانی ماهر در این زمینه هم به حد کافی وجود ندارد. بنابراین از همینجا از شرکتهای نرمافزاری قوی و قدر دعوت میشود وارد این بازار شوند و در این حوزه، سرمایهگذاری کنند. نوشتن یک OMS backoffice برای شرکتهای نرمافزاری بزرگ، کار دشواری نیست و ظرف یکی دو سال، میتوانند به محصول برسند و محصول خود را به کارگزاریها بفروشند.
نمیتوان برای کوتاهی در عملکرد OMSها و یا برخی تخلفاتی که صورت گرفته، جریمهای وضع کرد؟
میر صانعی: نمیتوان جریمهای وضع کرد؛ درهرصورت درواقع کار صنعت کارگزاری ما روی دوش همین دو شرکت OMS فعلی است و نمیتوان طوری عمل کرد که بازدهی این ۲ شرکت کاهش یابد.
ما نیاز به توسعه در این حوزه داریم و باید به ارتقای سختافزاری، بهبود نرمافزاری، ارتقای نیروی انسانی، واردات سختافزارهای موردنیاز و توسعه زیرساختهای این ۲ شرکت OMS کمک شود. جهش بازار سرمایه، اتفاقی ناگهانی بود که هیچ بخشی برای آن آماده نبود. در چنین شرایطی، بهجای اقدامات تنبیهی بهتر است از اقدامات تشویقی برای توسعه OMS ها استفاده شود و البته این را هممیدانیم که بهصورت شبانهروزی تلاش میشود تا سامانه معاملات مشکلی نداشته باشد؛ ولی حجم معاملات بسیار بالا رفته و هر چه تلاش میکنند، بازهم عقب هستند.
اقدامات کانون کارگزاران همزمان با رشد بازار سرمایه چه بوده است؟
میر صانعی: فرض کنید بین ۲ شهر روزانه ۱۰۰ تردد خودرو صورت میگیرد و بودجه محدودی هم برای احداث جاده در نظر گرفتهشده است. طبیعی است که جادهای برای رفتوآمد ۱۰ هزار خودرو، احداث نمیشود.
منطقاً جاده برای تردد ۱۰۰ خودرو طراحیشده و اگر ناگهان تردد روزانه به ۱۰۰۰ خودرو برسد، طبیعی است که مشکلاتی ایجاد میشود. ولی احداث جاده بر اساس تردد ۱۰۰ خودرو هم در زمان خود، عقلایی بوده است. در بازار سرمایه همپهنای باند، نرمافزارها، نیروی انسانی پاسخگو به تلفنها، خطوط تلفن، فضای فیزیکی و... بر اساس میانگین مشتریان و فعالان بازار سرمایه در زمان خود طراحیشده بوده؛ ولی بهیکباره اقبال عمومی به بازار سرمایه زیاد شده و سیستمهای موجود پاسخگوی نیاز حجم زیاد مشتریان جدید نبودند. این اتفاق به این معنا نیست که پیشبینی افزایش تعداد مشتریان نشده بود، ولی فراهم کردن بستر مناسب برای این حجم از مشتریان نیازمند سرمایهگذاری کلانی بود و رفتار بنگاههای اقتصادی در بازار سرمایه، عقلایی بود.
هسته معاملات، OMSها و زیرساختهای کارگزاریها پاسخگوی مشتریان موجود بود تا اینکه اقبال عمومی به سمت بازار سرمایه بسیار زیاد شد. طوری که حتی به صدور یکمیلیون کد معاملاتی روزانه هم رسیدیم. طبیعی است که زیرساختها و سامانه معاملاتی و... دچار اختلال شود و نیرویهای پاسخگوی مشتریان در کارگزاریها هم کفاف پاسخگویی به حجم بالای مشتریان کارگزاری را نداشته باشند. اما بهمحض اینکه این سیگنال از بازار سرمایه صادر میشود که امکانات موجود، جوابگوی نیاز مشتریان نیست، بهسرعت باید جهت ارتقای سیستمها وارد عمل شد؛ در غیر این صورت دچار مشکلات جدی خواهیم شد. مطمئنم که ظرف یک سال و نیم گذشته، زیرساختهای معاملاتی بازار سرمایه بهشدت ارتقا پیداکرده و اگر سامانه معاملات فعلی، همان سامانه معاملات ۲ سال قبل بود، حتی جوابگوی ۱ روز معاملات بازار سرمایه هم نبود. دوستان در بخش مدیریت فناوری بورس، تلاش زیادی جهت ارتقای سیستم معاملاتی کردهاند و شرکت سپردهگذاری مرکزی هم اقدام به خرید ماشین جدید برای صدور کد معاملاتی و افزایش ظرفیت خودکرده است؛ OMSها بهشدت پیگیر ارتقای سیستم خود هستند؛ اما انجام این اقدامات به معنای زدن یک دکمه و اتمام کار نیست؛ تجهیزات سختافزاری لازم در کشور نیست و باید اقدام به واردات کرد. انتقال ارز و واردات تجهیزات موردنیاز، زمانبر بوده و دشواریهای خاص خود را دارد. حتی میدانم که یک شرکت کارگزاری ۱۰۰ خط تلفن فعال داشته که در حال حاضر تعداد خطوط تلفن به ۱۵۰۰ عدد رسیده است.
نیروی انسانی پاسخگو هم بهشدت افزایش داشته؛ فراهم کردن چنین امکاناتی قطعاً کار آسانی نیست. فقط نکته اینجا است که هر چه این بخشها برای توسعه بیشتر تلاش میکنند، بازار سرمایه و فعالان این بازار هم رشد میکنند. بنابراین اینطور نیست که کارگزاریها جهت ارتقای سیستم معاملاتی خود و سایر امکانات موجود، تلاش نکرده باشند. مثلاً برای پیادهسازی سامانه سهام عدالت، چندین شبانهروز، نیروهای بخش IT شرکت سپردهگذاری مرکزی، بیوقفه کارکردند. در شرکت مدیریت فناوری بورس هم کار بهصورت شبانهروزی در حال انجام است. اما این را هم قبول دارم که این تلاشها، جوابگوی تقاضای بازار نیست. هسته معاملات داخلی برای پاسخ به نیاز بازار سرمایه کافی نیست و باید به سمت هسته معاملات خارجی بروز رسانی شده حرکت کنیم.
باید تلاش کنیم جمعیت ۷۰ میلیون نفری مشتریان بازار سرمایه، بهصورت مستقیم اقدام به سرمایهگذاری در این بازار نکنند. فرهنگسازی برای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه باید صورت بگیرد. این اقدامات باید انجام شود؛ ولی تأکید میکنم عقب بودن زیرساختها از رشد بازار سرمایه، به این معنا نیست که کاری در راستای ارتقای سیستمها، صورت نگرفته است.
بخش نخست
در کشور ترکیه و کشورهای بنام یک رگلوتوری قوی وجود دارد که بیرحمانه شرکتهای کارگزاری را نظارت می کند حق همیشه با مشتری است درآمد اکثر کارگزاری ها از طریق مشاوره دادن به مشتریها و مواظبت از سرمایه آنها است نه اینکه بصورت ثابت از خرید و فروش کارمزد خود را بردارند و هیچ خدماتی ارائه نکنند چیزی بنام انحصار وجود ندارد فقط شرایط شفاف وجود دارد مثلاً برای تاسیس کارگزاری سرمایه مشخص و نیروی انسانی آموزش دیده و اهلیت وجود دارد طبق قانون عرضه و تقاضا کارگزاری که نتواند خدمات قابل قبول ارائه کند حذف می شود شرکتهای وجود دارد که کارگزاری را بسته به خدمات و برخورد با مشتری و سایر موارد رتبه بندی می کند کارگزاری ها در تلاش هستند خود را در صدر این رتبه بندی نگاه دارند چرا که در غییر اینصورت مشتریان خود را از دست خواهند داد آنوقت مسئول محترم ما بر عدم ارائه اطلاعات تاکید دارد
اگر همه چیز شفاف و قانونی باشد دلیلی برا قیمتهای چند میلیاردی مجوز کارگزاری و حفظ این رانت کثیف وجود نخواهد داشت
بعلاوه در همین کشورها معامله گر مستقل هم وجود دارد که خودش بدون نیاز به کارگزاری معامله می کند
بهتر است در این عصر اطلاعات هر چیز اشتباهی را بر زبان نیاوریم
مردم می بینند و می فهمند اطفاً به شعور ما و خودتان توهین نکنید