چهارسوق و چند مغازه یا "بورس ایران"
به گزارش بورس نیوز، هر چند در بازار امروز تعداد نمادهای صف فروش کاهش یافته اما کماکان بخشی از نمادها در بازار همچنان در صفوف فروش قفل هستند و این تعداد در معاملات امروز به ۲۲۹ نماد رسید و برخی از نمادها نیز از زمان ریزش بیش از ۷۰ درصد ارزش خود را از از دست داده اند.
پس از حدود ۱۰ ماه بازار هنوز نتوانسته به ثبات دست یابد و همچنان صف فروش وجود دارد و برخی مترصد خروج هستند، اما بررسیها حاکی است قدرت فشار فروش کم شده است و با توجه به کاهش نگرانیها درباره نرخ دلار و ارزندگی سهمها، قیمتها بیش از این نمیتواند کاهش یابد.
اما سئوالی که در این بین ذهن همه را به خود مشغول کرده این است که سرانجام بازار چه زمانی خوب میشود و ذهنیت اکثر افرادی که تازه به این بازار وارد شدند، معنای خوب شدن بازار را بازگشت به اوایل سال ۹۹ میدانند در حالی که بنا به گفته کارشناسان بازگشت بازار به روند ماههای نخست سال گذشته امکان پذیر نخواهد بود و دیگر بازار رشد شارپ گونهای همانند سال گذشته را تکرار نخواهد کرد و پیش بینیها بر بازدهی ۴۰ درصدی بازار در سال ۱۴۰۰ است که با توجه به شرایط سایر بازارها و اتفاقاتی که برای بورس طی ماههای گذشته افتاده است بازدهی مناسبی محسوب میشود و سرمایه گذاران میتوانند با بررسی و مطالعه درباره سهام مختلف برای آینده برنامه ریزی کنند.
در حال حاضر سیاست حمایت از سهام بزرگ است و هر چه نقدینگی وارد میشود به سوی این سهام هدایت میشود در حالی که بسیاری از کارشناسان معتقدند که تا صف فروش سهام کوچک و متوسط جمع نشود نمیتوان به ثبات بازار دلخوش بود.
دلیل این امر نیز به سهامداران خرد که خریدار این سهام هستند بر می گردد و زمانی سهامدار خرد به سمت این سهام میرود که بازار متعادل شده باشد و قفل صف فروش نباشد.
بیاعتمادی به بازار تحمیلشده و این موضوع موجب شده تا بسیاری از سهمها قفل در صف فروش باشند و فقط برخی از سهام شاخص ساز در برخی روزها معامله شوند که آنهم عدد چشمگیری نیست.
عدم اعتماد موجب شده تا حتی در برخی از روزها که بازار با رشد تقاضا در برخی نمادها مواجه است، اما کلیت بازار فروشنده است و افزایش تقاضا به مدت زیاد نتوانسته دوام بیاورد.
عدم اطمینان در بازار به حدی است که با رشد حدود ۱۵ درصدی نرخ دلار نیز شاخص روند قوی را به خود نمیگیرد.
در بسیاری از زمانها شاهد عرضه حقوقیها در بازار هستیم و این نوع عرضه موجب بروز ترس در بازار و به دنبال آن افزایش فروش از سوی حقیقیها میشود که موجب شده روند معاملات سهام شاخص ساز نیز بهصورت سینوسی صورت گیرد.
بسیاری از سهمهای بزرگ بازار، بیش ازآنچه انتظار میرفت، ریزش داشتند و همین ریزش باعث طرح شایعه دستکاری درروند بازار شد. این شایعه موجب ترس سهامداران شد؛ درحالیکه معتقدم ریزش بازار سرمایه تا این محدوده با نگاه تحلیلی قابل توجیه است. البته که تخلف در هر بازاری ازجمله بازار سرمایه ما وجود دارد و در تمام بورسهای جهانی هم کمیته نظارت بر تخلفات وجود دارد. ولی نمیتوان ریزش بازار سرمایه تا محدوده ۱ میلیون واحدی را ناشی از تخلفها دانست. تئوری دستکاری در بازار سرمایه درجایی قابلقبول است که نسبت P بر E بازار به کمتر از میانگین سنوات قبل برسد که این اتفاق هم بعید است که رخ دهد.
اتفاقاً با نگاه تحلیلی، رشد غیرمنطقی بازار سرمایه بدون تغییر خاصی در سودآوری شرکتها، فقط فرصت فروش خواهد بود! مشکل اینجاست که بازار سرمایه ما مشکلات ساختاری در تحلیلپذیری دارد. اصرار بر رشد قیمت سهمها به دلیل افزایش قیمت خودرو و... اصلاً منطقی نیست. ریسک بازار سرمایه با بازارهای خودرو و مسکن قابل قیاس نیست. درمجموع معتقدم وزن تخلفات در بازار سرمایه در حدی نبوده که علت ریزش بازار بوده باشد. اصلاح روند بازار سرمایه کاملاً منطقی بوده است؛ اما هنوز سهام بسیاری از شرکتهای کوچک با نگاه تحلیلی و نسبت P بر E، گران هستند.
شاید در برخی نمادها بالأخص سهمهایی که سود تقسیمی مناسبی دارند، زمان مناسبی برای خرید باشد چراکه این سهمها عمدتاً به لحاظ تحلیلی و با در نظر گرفتن درآمد فروش و قیمتهای جهانی ارزنده هستند. در یک ماه اخیر هم خریدارانی در این نمادها فعالشدهاند و شاهد فشار فروش سنگین در بعضی سهمها نبودهایم. این اتفاق نویدبخش نزدیک شدن به تعادل در بازار سرمایه است. ولی هنوز سهمهای کوچک بازار، با تعادل فاصله داشته و بعضاً بازگشاییهایی با افت ۴۰ الی ۵۰ درصدی دارند.
ازاینرو، فشار فروش در سهمهای کوچک بازار هنوز ملموس است، اما انتظار میرود با تقویت تقاضا در این گروهها، شاهد متعادلتر شدن سهمهای کوچک بازار هم باشیم. آن زمان میتوان در مورد رشد بازار سرمایه و تداوم سبزیهای این بازار اظهارنظر کرد.
بیشتر بخوانید:
دست رد "سلطان وعدهها" به ۱۵۰میلیون دلار بورس