سکوت نابخشودنی مدیران "سهام عدالت" در برابر تضییع منافع سهامداران
نخستین میزگرد بررسی چالش های سهام عدالت با حضور اکبر حیدری سخنگوی کانون شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت و مهدی دلبری مدیر عامل شرکت سبدگردان دارا در استودیو بورس نیوز برگزار شد.
بخش اول این میزگرد را اینجا بخوانید.
آیا احیای تعاونیهای شهرستانی سهام عدالت دنبال میشود؟
مهدی دلبری: برداشتی که از صحبتهای سخنگوی کانون شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت میشود این است که این کانون قصد دارد روش قبلی، یعنی احیای تعاونی های شهرستانی سهام عدالت را دنبال کند.
انتقادی که به این روش وارد است این است که تعاونی های شهرستانی سهام عدالت، ۱۵ سال فعالیت داشتند؛ حال آنکه نه فرهنگ سازی توسط این تعاونی ها صورت گرفت و نه سجام و کد بورسی دریافت کردند و نه آموزشی بابت نگهداری سهام به مردم داده شد و ... مدیرانی هم که ۱۵ سال در این شرکتها حضور داشتند تمایلی به جابجایی و ترک کرسی مدیریت ندارند!
احساس میشود در این شاکله، منافع ۱۵۰۰ نفر مدیر به منافع ۴۹ میلیون نفر سهامدار عدالت و صنایع کشور و پرسنل شرکت ها(شرکت های سرمایه پذیر) و... میچربد. شاید از تعاونی های شهرستانی سهام عدالت بتوان در حوزه آموزش و فرهنگ سازی و توزیع سود و رفع برخی مشکلات سهامداران عدالت استفاده کرد و به نوعی این تعاونی ها، حلقه واسط سهامداران عدالت با لایه مدیریتی باشند ولی کماکان مدیریت پرتفوی سهام عدالت باید توسط یک مدیریت واحد صورت پذیرد.
در طی این سالها نرخ گاز ۱۰ برابر شده اما مدیران سهام عدالت، جرات اعتراض به این افزایش نرخ گاز را نداشته اند.
همانطور که اعتقاد داریم شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت باید در انتخاب مدیران هلدینگهای بزرگ از جمله هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس دخیل باشند، اعتقاد داریم مدیران حوزه سهام عدالت باید به تصمیماتی همچون افزایش نرخ گاز و... که سودآوری صنایع را تحت تاثیر قرار می دهد، اعتراض داشته باشند.
اگر اعتقاد به عدالت در انتخاب اعضای هیئت مدیره سهام عدالت داشته باشیم، باید انتخابات عادلانه برای تعیین اعضای هیئت مدیره شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت برگزار شود.
مگر به عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت انتقاداتی مطرح نیست؟
این شرکت ها، سال گذشته(۱۳۹۹) حدود ۲۶ میلیارد تومان هزینه اداری شناسایی کرده اند، حال آنکه بسیاری از شرکتهای استانی سهام عدالت هنوز حتی یک سایت مستقل راه اندازی نکردهاند.
این انتقاد به دولت ها هم وارد است! کما اینکه در ماه های پایانی سال ۱۴۰۰، دولت، اختیار شرکتهای سرمایهپذیر را به نهادهای مادر تخصصی واگذار کرد. نکته اینجاست که در سازمان خصوصیسازی، شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت و حتی دولت مدیران شجاع تربیت نشده اند که شجاعانه از منافع سهامداران عدالت دفاع کنند. پرتفوی سهام عدالت از سال ۹۹ تاکنون از ۹۵۰ هزار میلیارد تومان به ۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
هیچ یک از مدیران شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت، بابت افت تقریباً ۳۵۰ هزار میلیارد تومانی ارزش پرتفوی سهام عدالت اعتراض نکرده اند. شرکتهای سرمایه گذاری استانی سهام عدالت حدود ۵.۵ درصد بازار سرمایه را در اختیار دارند و با احتساب سهامداران عدالتی که روش مستقیم را برگزیدهاند، بیش از ۸ درصد بازار سرمایه متعلق به سهامداران عدالت است.
یعنی بزرگترین سهامدار بازار سرمایه، سهام عدالت است و این سهام هم، کاملاً شناور است. ولی در برابر تصمیمات بودجه ای و تصمیمات دولت برای صنایع و شرکتها، عکس العملی از مدیران شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت مشاهده نمی شود.
برای مثال بعد از انتخاب مدیرعامل شرکت هلدینگ صنایع پتروشیمی خلیج فارس، یا افزایش نرخ گاز صنایع و اخذ مالیات و عوارض از صادرات محصولات خام شرکت های بورسی یا هر نوع تعرفهگذاری دیگری و یا قیمت گذاری های دستوری، این مدیران کاملاً ساکت هستند
معتقدم احیای شرکتهای تعاونی شهرستانی سهام عدالت روش نادرستی خواهد بود و اگر این شرکتها، توانایی حمایت از منافع سهامداران عدالت را داشتند باید در ۱۵ سال گذشته کاری می کردند!
بودجه ۱۴۰۱ اثر منفی تقریباً ۱۰ هزار میلیارد تومانی بر سود سهام عدالت دارد، اما هیچ یک از مدیران سهام عدالت، معترض این بودجه نبود. این مدیران دردی از بازار سرمایه دوا نخواهند کرد و تداوم حضور آنها، خسران بزرگی متوجه سهامداران عدالت خواهد کرد.
چرایی انحلال ساختار سهام عدالت و اصرار بر ایجاد ETFها؟
اکبر حیدری: شرط لازم، رعایت قانون است و هیچ بحثی در مورد اینکه چه طرحی خوب یا بد است نداریم. اگر قانونی تدوین شده، مادامی که این قانون تغییری نکرده اجرای آن ضروری است.
اتفاقی که از سال ۱۳۹۲ تا کنون رخ داده، اصرار دولت بر انحلال ساختار قانونی سهام عدالت بوده و عملاً اعتقاد دولت به انحلال این ساختار و اصرار بر ایجاد ETFها اشکال اساسی کار است.
فراموش نکنید که پیشنهاد راه اندازی ETFها اولین بار در مورد سهام عدالت مطرح شد و خدا به سهامداران عدالت رحم کرد که این طرح اجرایی نشد! در بازه زمانی اواخر ۱۳۹۰ تا اواخر ۱۳۹۲، قبل از استقرار دولت آقای روحانی، فرصتی دست داد تا مدیران شرکتهای سرمایه پذیر توسط کانون و شرکت های سرمایه گذاری استانی سهام عدالت انتخاب شوند.
در نمودار استخراج عملکرد مدیران، عملکرد مدیران منصوب همین بخش مردمی در دوران مذکور هم در مورد سودآوری شرکتها و هم در روند اجرای پروژهها و طرحهای توسعهای، نشان دهنده منحنی معناداری با زمان است که دولت آقای روحانی مستقر شد و اقدام به تصرف غیر قانونی در امور شرکتهای سرمایه پذیر و تغییر مدیران کرد!
۴ استانی که وارد گود نشدهاند! و چند نکته پر ابهام
مهدی دلبری: شرکت های سرمایه گذاری استانی سهام عدالت، پرتفوی حدودا ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی در اختیار دارند که حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان از آن، مربوط به ۴ استانی است که هنوز وارد بازار سرمایه نشده اند (استان تهران و چهارمحال و بختیاری و...) مابقی آن یعنی حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان پرتفوی در اختیار سایر شرکتهای سرمایهگذاری استانی فعال در بازار سرمایه است که با ارزش بازار تقریباً ۲۵۰ هزار میلیارد تومان در حال معامله هستند که این موضوع خود یکی از نکات مبهم و نقاط ضعف مربوط به سهام عدالت است. چرا باید این شرکتها با حدود ۷۲ درصد ارزش NAV در بازار سرمایه معامله شوند و بازارگردان هم نداشته باشند؟
طبق دستورالعمل شناسایی نهادهای مالی، شرکت های سرمایه گذاری استانی سهام عدالت، نهاد مالی محسوب می شوند و حتماً نظارت سازمان بورس در انتخاب مدیران این شرکت ها ضروری است. ابهامی که در اینجا مطرح است این است که آیا دستورالعمل فعلی، جوابگوی نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار بر این شرکتها است یا نه؟ که شخصاً معتقدم دستورالعمل فعلی جوابگوی نظارت سازمان نیست؛ چراکه با دستورالعمل فعلی در مورد تایید صلاحیت مدیران، اگر شخصی لیسانس غیر مرتبط هم داشته باشد، صلاحیت تصدی گری به صلاحیت عضویت در هیئت مدیره شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت را خواهد داشت.
اما آیا قابل پذیرش است که شخصی با لیسانس غیر مرتبط در مورد پرتفوی ۳۵ هزار میلیارد تومانی اعمال مدیریت کند؟ و یا اگر شخصی به مدت ۲ سال تدریس در یکی از دانشگاههای کشور را هم داشته باشد، صلاحیت عضویت در هیأت مدیره این شرکتها را دارد که به نظر بنده منطقی نیست.
سختگیری بر مدیران سهام عدالتی نیست
مهدی دلبری: به نظر میرسد در مورد انتخاب اعضای هیات مدیره شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت باید سختگیری چند برابری نسبت به سایر شرکتها و نهادهای مالی بازار سرمایه صورت بگیرد؛ چراکه ۱۰۰ درصد سهام این شرکت ها شناور است و سهام داران این سهام شناور هم مردم عادی، افشار آسیبپذیر و افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی هستند. ضمن اینکه همین حالا هم شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت، دستورالعمل پذیرش و افشا را رعایت نمی کنند و این موارد وارد کمیته تخلفات نمی شوند وسازمان بورس با آنها برخورد نمیکند.
با توجه به اینکه مدیران شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت، دستورالعمل های فعلی را رعایت نمی کنند، به نظر می رسد این دسته از مدیران باید رد صلاحیت شوند و سازمان بورس هم بابت عدم نظارت کافی بر اجرای دستورالعمل ها باید پاسخگو باشد.
نظارت سازمان بورس بر نحوه رعایت دستورالعمل ها توسط شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت، باید مستقل تر و جدی تر و دقیق تر باشد. سازمان بورس باید مانع از مداخله دولت در امور این شرکت ها و انتخاب اعضای هیات مدیره شود.
در یک سال و نیم گذشته، سهامداران غیر مستقیم بیش از سهامداران مستقیم سهام عدالت متضرر شدهاند؛ چرا که این سهامداران، سهامدار شرکت های سرمایهگذاری استانی سهام هستند که سهام شان حدود ۷۲ درصد ارزش NAV در بازار سرمایه معامله میشود. البته ارزش بازار برخی از شرکتهای سرمایهگذاری استانی به حدود ۴۰ درصد NAV هم رسیده است. سهامداران غیر مستقیم در سال ۱۴۰۰ تقریباً ۲۶ درصد زیان کرده اند چرا که سهام شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت نسبت به شاخص کل بورس، ریزش بیشتری داشته، اما سهامداران مستقیم سهام عدالت زیان نکرده اند و حتی سود هم کرده اند. طبیعتاً از نگاه علمی و تجربی باید سهامداران عدالت را به سمت روش غیرمستقیم سوق داد، اما یک سال گذشته، تجربه موفقی برای روش غیر مستقیم نبوده است.
به نظر میرسد جنگ قدرتی بین نهادهای مختلف از جمله دولت، سازمان خصوصیسازی، مجلس و سایر نهادهای تصمیمگیرنده و حتی خود کانون ها و... بر سر مدیریت پرتفوی سهام عدالت وجود دارد و همه به دنبال آن هستند که در جایگاه تصمیم گیری قرار بگیرند؛ ولو به قدرت زیر پا گذاشتن منافع ۴۹ میلیون نفر سهامدار عدالت!
اگر به دنبال اصلاح روش مدیریت سهام عدالت هستیم باید به دنبال فراهم کردن شرایطی باشیم که افراد قدرتمندتری در جایگاه مدیریت شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت قرار بگیرند. امیدوارم در جابجایی های بعدی، مدیران اینچنینی جای خود را به مدیران جسورتری بدهند.
اگر قصد تاسیس یک شرکت سرمایهگذاری با سرمایه ۴ میلیارد تومان در بازار سرمایه را داشته باشید، می بایست ۳ نفر با تجربه کار در شرکت های مدیریت دارایی و حداقل ۵ سال سابقه کاری به عضویت در هیئت مدیره این شرکت ها در بیایند. حال آنکه ارزش پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت خیلی بالاتر از این مبالغ است. به عنوان مثال پرتفوی شرکت سرمایه گذاری استانی سهام عدالت استان تهران، ۳۵ هزار میلیارد تومان است. اما سازمان بورس سختگیری کمتری روی انتخاب اعضای هیئت مدیره این شرکت ها نسبت به سایر شرکت های سرمایه گذاری بورسی دارد.
بند ۸ مربوط به آزادسازی سهام عدالت که در آن صحبت از آزادسازی ۳۰ درصد از سهام عدالت مطرح است، بند بسیار خطرناکی است. در صورت آزادسازی ۳۰ درصد سهام عدالت به اشخاصی که تجربه هیچگونه معامله گری در بازار سرمایه را ندارند اختیار مدیریت چندین هزار میلیارد تومان سهام را خواهیم داد.
نظارت سازمان بورس در این حوزه ضعیف ارزیابی میشود و سازمان بورس در آینده باید جوابگوی مشکلاتی که احتمالاً ایجاد خواهد شد، باشد. سازمان بورس و اوراق بهادار با توجه به نیازهای نسل آینده باید نظارت بسیار سختگیرانه تری بر انتخاب اعضای هیئت مدیره شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت داشته باشد. ضمن اینکه معتقدم مدیریت پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت باید مدیریت واحد و متمرکز باشد.