چگونه صدها میلیارد تومان پول را از شرکت ها خارج کنیم
در گزارش چهارشنبههای داغ هفته گذشته دیدیم که روند و مکانیزم مشکوک خصوصی سازیها در ایران با حواشیهای زیادی همراه بوده است. مشاهده کردید که چطور خانواده صرافان (از خانواده سرشناس در زمینه بدهیهای کلان بانکی و برخی تخلفات مالی) و ابوترابیان موفق شدند بیش از ۶۲ درصد از سهام فروشگاههای زنجیره و خوشنام رفاه را، با مبلغی بسیار نا چیز و در حدود ۴۶۵ میلیارد تومانی صاحب شوند.
به غیر از این دو وارد کننده برنج هندی و صاحبان برندهای برنج محسن و آوازه، گریزی هم به رد پای مشکوک هلدینگ مالی صدر پارس و شرکت سرمایه گذاری دانایان پارس (از شرکتهای نزدیک به جناب آخوندی و البته از مجموعههای مورد علاقه جناب عبدو تبریزی) در نحوه خصوصی سازی رفاه داشتیم.
اما این پایان ماجرا نبود و تقدیم سهام این شرکت به دو خانواده صرافان و ابوترابیان (شما بخوانید صرافان) آنهم با قیمتی مفت و با شیوه پرداخت اقساطی، تازه شروعی بر اتفاقات عجیب نظیر تعدیل نیرو، معاملات مشکوک و مضحک، فروش داراییها و املاک ارزنده این شرکت و بحرانهای مالی فروشگاههای زنجیرهای رفاه بوده است.
در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته نیز، سعی داریم در ادامه مباحث مربوط به خصوصی سازی پر حرف و حدیث فروشگاه رفاه، به برخی از اتفاقات و رخدادهای عجیب این شرکت، پس از ورود عالیجنابان صرفان و سایر دوستانشان در این شرکت بپردازیم.
شروع هنرمندیهای عالیجنابان صرافان و ابوترابیان در فروشگاههای زنجیرهای رفاه:
همانگونه که در بخش گذشته گزارش نیز عنوان شد، بسیاری بر این باور بودند که با توجه به مشکلات و پروندههای موجود بر علیه برخی اعضای خانواده صرافان (بدهیهای کلان بانکی، بدهیهای کلان مالیاتی و ...) در زمان واگذاری فروشگاههای رفاه، صرافان از خانواده ابوترابیان و شرکتهای زیر مجموعه ایجاد شده توسط آنها استفاده کرده و در واقع بازیگر و خریدار اصلی این شرکت، خانواده صرافان بوده است. (البته ما چیزی در خصوص سلسله مراتب این دوستان در سرمایه گذاری دانایان پارس و نقش دوستان آقای آخوندی در این داستان نمیفهمیم و دوست هم نداریم که بفهمیم)
فروش مضحک برند "آوازه" از شرکت "آتیه فروز سبحان" به "شرکت مدیریت سرمایه رفاه":
شاید اوج هنرنماییها و مقاصد اقتصادی این دوستان را میتوان در معاملات عجیب و فروش املاک ارزشمند رفاه مشاهده کرد.
باورش کمی عجیب و مضحک به نظر میرسد، اما در سال ۱۳۹۹، قراردادی بین شرکت " مدیریت سرمایه رفاه " (از زیر مجموعههای شرکت رفاه) و " شرکت آتیه فیروز سبحان" (صرافان، برنج محسن و ...) منعقد میگردد که طی آن برند " برنج هندی آوازه " به مبلغ " ۳۴۸ میلیارد تومان " به مجموعه شرکتهای رفاه واگذار میگردد.
برای فهم بیشتر موضوع، داستان را کمی سادهتر بیان میکنیم:
فرض کنید، شما ۶۰ درصد از شرکتی معتبر و قدیمی را به ارزش تقریبی ۵۰۰۰ میلیارد تومانی (به گواه وبسایتهای تحلیلی و مدیران سابق شرکت) در سال ۱۳۹۵، به صورت نقد و اقساط، با ۴۶۵ میلیارد تومان خریداری میکنید. از آنجا که قرار نیست بابت هدیه اعطایی به شما تحت عنوان خصوصی سازی پولی پرداخت نمایید، برند برنج هندی " آوازه " خود را به قیمت ۳۴۹ میلیارد تومان به شرکت خریداری شده واگذار میکنید تا عملا بیش از ۳۵۰ میلیارد تومان وجه نقد پرداخت نشده یا شده خود را از شرکت رفاه، خارج کنید.
نکته جالب اینکه اعضای هیات مدیره فروشگاه رفاه، در جلسه هیات مدیره تصویب کرده اند که برند خودشان را (در شرکتی دیگر) با قیمت بیش از ۳۴۹ میلیارد تومان خریداری نمایند. به عبارتی این دوستان کمر ابداع کننده واژه تضاد منافع در علوم مالی را میشکنند.
البته ممکن است عدهای بگویند این برند مربوط به شرکتی غیر از سهامداران اصلی و مربوط به خانواده صرافان بوده و ربطی به خانواده ابوترابیان نداشته است، اما با نگاهی اجمالی به سایت روزنامه رسمی متوجه میشوید که این شرکتها بارها و بارها برندهای محسن و آوازه را به هم منتقل کرده اند و اصولا دارای هویتی مستقل نیستند.
برند آوازه در بالا و البته برند محسن در پائین:
اما پول گرفته شده پس داده نمیشود:
البته خبری از پولهای یامفت دریافتی از فروشگاه رفاه نبود و این دوستان با الطاف همیشگی کارشناسان متخصص و متعهد رسمی دادگستری زحمت کشیدند و دو ملک را با ارزش ۷۴۶ میلیارد تومان در حصارک و چالوس بابت ۳۴۹ میلیارد تومان باز پرداخت پولهای خورده شده برند آوازه و مابقی با بدهیهای سنگین شرکت آوازه به شرکت رفاه تسویه کردند.
حالا اینکه املاک دریافتی چگونه ارزش گذاری شده و این قیمتها چگونه بدست آمده، از نکات مبهم موضوع میباشد. البته از این موضوع هم نمیتوان به راحتی عبور کرد که چرا فروشگاه رفاه از باز پس گیری پول نقد پرداختی به این دوستان عبور کرده و حاضر شده تا در این وضعیت راکد املاک تجاری، ۳۵۰ میلیارد تومان پرداختی و سایر بدهیهای این دوستان را در قالب تملیک ۲ ملک حصارک و رامسر دریافت کند.
شما باشید چنین کاری میکنید؟ آیا در این رکود شدید املاک کشور، شما حاضر میشوید به جای ۳۵۰ میلیارد تومان پول نقد و ۴۰۰ میلیارد تومان بدهی کوتاه مدت خود، ۲ ملک تجاری دریافت کنید؟
فروش املاک، سادهترین راه برای گم کردن حسابها:
متاسفانه در سالهای گذشته شاهد فروش تعداد زیادی از املاک شرکت تحت عنوان مولد سازی داراییهای غیر مولد هستیم. به عنوان مثال در توضیح جدیدترین نمونههای آن، میتوان به فروش املاک چالوس، رشت و مشهد به مبلغ حدود ۱۵۰۰ میلیارد تومان و خرید تعدادی از املاک در اصفهان به مبلغ حدود ۱۷۰۰ میلیارد تومان اشاره کرد.
در توجیه این تهاتر املاک آمده است که بهترین راه برای مولد سازی داراییها فروش املاک در شهرهای کم تراکم و جایگزینی آنها با املاکی در کلان شهرهای با تراکم بالاست. نمیدانم چرا باور اینکه تراکم جمعیتی رشت پائینتر از اصفهان است (با توجه به آنکه رشت به عنوان فشردهترین شهر کشور از حیث میزان جمعیت به وسعت میباشد) و یا اینکه مقایسه مشهد با اصفهان از حیث تراکم جمعیتی تفاوتهای چشمگیری دارد، دشوار است.
هر چه هست، میدانیم که در سالهای گذشته بارها و بارها تخلفات گسترده و اختلافات عجیبی از نحوه قیمت گذاری کارشناسان رسمی دادگستری و تهاتر املاک مشاهده شده و میتوان گفت تهاتر املاک آنهم با اتکا به یک گزارش کارشناسی سلیقهای از بدترین و غیر شفافترین معاملات ممکن میباشد.
از آن جالبتر فروش بزرگترین شعب فروشگاههای رفاه در شهر تهران است. به نظر شما کدام منطقه اصفهان را میتوان با تراکم جمعیتی موجود در خیابان جمهوری تهران مقایسه نمود که مدیران این شرکت حاضرند، املاک شرکت در خیابانهای آزادی تهران، جمهوری و میرداماد تهران را بفروشند ولی چند ملک در جاهای مختلف اصفهان را خریداری کنند؟
هنر خصوصی سازی در ایران: املاک که رفت، پرسنل که اخراج میشوند، سودی هم وجود ندارد
از تعدیل نیرو و بستن بسیاری از فروشگاههای به قول دوستان زیانده که بگذریم، حاصل تلاش و مدیریت داهیانه این دوستان را میتوان در روند سودآوری شرکت مشاهده کرد. به نظر میرسد آنچه برای این دوستان (سهامداران عمده شرکت) در نحوه مدیریت فروشگاههای رفاه، با اهمیت است فروش اموال مرغوب شرکت و مثلا تبدیل داراییهای غیر مولد به مولد میباشد و اصولا این دوستان برای افزایش سودآوری و بهبود فعالیتهای شرکت، سهامدار نشده اند.
حتی عنوان این موضوع نیز مضحک به نظر میرسد که حاصل فروش بیش از ۱۲.۶۰۰ میلیارد تومانی فروشگاههای زنجیرهای رفاه در سال مالی ۱۴۰۲، سود ۶۴ میلیارد تومانی بوده است که البته این سود هم به لطف شناسایی درآمدهای غیر عملیاتی نظیر اصلاح مانده حسابهای پرداختنی و ...، محقق گردیده است.
برای اینکه بیشتر در جریان هنرنمایی و سبک مدیریت این اساتید قرار گیرید کافیست سودآوری این مجموعه در سال مالی ۱۴۰۲ با دلار ۶۰.۰۰۰ تومانی را با سود آوری آن در سال ۱۳۹۲ با دلار ۳.۵۰۰ تومانی مقایسه کنید:
همانگونه که مشاهده میگردد حاصل خصوصی سازیهای مشکوک و چنبره برنج هندی کاران بر مدیریت این شرکت، تبدیل سود ۱۹ میلیارد تومانی سال ۱۳۹۲ با فروش تنها ۵۶۸ میلیارد تومانی، به سود ۶۴ میلیارد تومانی با فروش ۱۲.۶۰۰ میلیارد تومانی میباشد.
اگر این خصوصی سازی و افزایش بهره وری در شرکتهای دولتی نیست پس چیست؟
دیدن مقایسه حاشیه سود و سود خالص فروشگاههای قدیمی رفاه با فروشگاههای کورش نیز جالب توجه میباشد. در حالی، شرکت درمانده شده رفاه در سال ۱۴۰۲ سودی تنها ۶۴ میلیارد تومانی را از ۱۲.۶۰۰ میلیارد تومان فروش محقق کرده است که فروشگاه کورش با ۲۲.۲۰۰ میلیارد تومان فروش سال ۱۴۰۲، ۳.۳۰۰ میلیارد تومان سود خالص شناسایی کرده است.
به عبارتی اگر قرار بود این دوستان همانند فروشگاه کورش عمل کنند، میبایست حداقل سود خالصی ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ میلیارد تومانی را روانه سامانه کدال میکردند.
تازه کلیه این اطلاعات مربوط به صورتهای مالی ۱۴۰۲ میباشد که با توجه به سال مالی این شرکت میبایست در انتهای ماه، صورتهای مالی و هنرمندیهای این عزیزان در سال ۱۴۰۳ نیز روانه سامانه کدال گردد.
بازگشایی و اشتباه بزرگی که فرابورس کرد
میدانید ارزش شرکت رفاه پس از ۴ سال بسته بودن نماد به علت ابهامات بیشمار (سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲) توسط ناظر بازار در چه قیمتهایی بازگشایی شد؟
در تاریخ ۳۰/۰۸/۱۴۰۱ و پس از حدود ۴ سال بسته بودن نماد فروشگاه رفاه، نماد این شرکت با ارزش بازاری معادل ۹.۳۰۰ میلیارد تومان بازگشایی شد. حتی به لطف بازار بی کیفیت پایه فرابورس، ارزش این شرکت در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ به بیش از ۱۷.۱۰۰ میلیارد تومان هم رسید.
میدانید ارزش بازار این روزهای صف فروش نماد رفاه چند میلیارد تومان میباشد؟ تنها ۲۷۶۰ میلیارد تومان
به عبارتی این شرکت در کمتر از ۲ سال ۸۵ درصد از ارزش بازار خود را از دست داده است که این موضوع حاصل تلاشهای مدیران شرکت فرابورس و برنج هندی فروشان موفق کشور میباشد.
سخن آخر:
به نظر میرسد مشاهده معاملات مشکوک نظیر معاملات مربوط به برند آوازه، فروش املاک ارزشمند و روند سودآوری شرکت فروشگاههای رفاه، بسیاری از مقاصد خصوصی سازی این شرکت قدیمی را آشکار میسازد.
پس از سال ها، همچنان بازی تغییری نکرده است، ثروتهای ملی و شرکتهای دولتی را به عدهای خاص میدهیم تا از منافع بی کرانش لذت ببرند. حال این خصوصی سازیها چه منافعی برای چه کسی یا کسانی و یا چه احزابی دارد، ما نمیدانیم و نمیخواهیم که بدانیم.
اما این را خوب میدانیم که خصوصی سازی در ایران تنها نمایشی برای سوء استفاده از ثروتهای ملی و رانتی برای افرادی خاص میباشد.
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
پایان مطلب