بحران «ارزشافزوده صفر»؛ چالش جدی پیش روی اقتصاد ایران

به گزارش بورس نیوز، مشکلات ارزی کشور به طور روزافزونی تشدید میشود و نگرانکنندهتر آنکه بخش عمدهای از این مشکلات به صورت عمدی و برای ایجاد رانت طراحی شدهاند. به جرات میتوان گفت که بزرگترین رانت تاریخ اقتصاد ایران، رانت ارز است. در این میان، دولت و صادرکنندگان از افزایش نرخ ارز بهرهمند میشوند، در حالی که واردکنندگان و مردم عادی متحمل ضرر میشوند. موضوع ارز به عنوان یک مسئله اساسی در اقتصاد، بر بسیاری از بخشها و معیشت مردم تأثیر میگذارد. افزایش نرخ ارز، به کاهش ارزش داراییهای نقدی مردم منجر میشود و آنها برای حفاظت از خود در برابر اثرات منفی کاهش ارزش پول ملی، به سرمایهگذاری در بازارهایی روی میآورند که ارزش افزوده آنها صفر است. در حال حاضر یکی از چالشهای بزرگ اقتصاد ایران، «بحران ارزش افزوده صفر» به شمار میآید. بازارهایی مانند ارز، طلا و سپردههای بانکی از جمله مکانهایی هستند که سرمایهگذاری در آنها موجب بروز این بحران اقتصادی شده است. همچنین، با بیارزش شدن پول ملی، قاچاق به شدت افزایش مییابد و صادرات به نوعی به غارت تبدیل میشود. کاهش ارزش پول ملی همچنین باعث میشود که قیمت محصولات ایرانی در بازارهای جهانی کاهش یابد و مردم در تأمین نیازهای اولیه خود ناتوان شوند. این وضعیت به گسترش فقر و افزایش حاشیه سود صادرکنندگان بدون هیچ ارزش افزودهای منجر میشود و معمولاً این حاشیه سود و رانت ارزی در صورتهای مالی شرکتهای صادرات محور به وضوح دیده نمیشود.
اخیراً در گفتگویی در شبکه خبر، نماینده پتروشیمیهای کشور اظهار داشت: «بانک مرکزی در قبال افزایش ۱۰ هزار تومانی نرخ ارز، از پتروشیمیها خواسته است ارز حاصل از صادرات را به بازار عرضه کنند»! این اظهارات سوالات مهمی را مطرح میکند؛ چرا پتروشیمیها به ریال تولید میکنند و به دلار میفروشند اما ارز آن را به بازار داخلی عرضه نمیکنند؟ آیا این مسئله نمیتواند به عنوان یک کلاهبرداری و احتکار بزرگ تلقی شود؟ چرا باید دولت و صادرکنندگان در موضوع دستکاری نرخ ارز با یکدیگر تبانی کنند؟ آیا این تخلف نیست؟
سوالی دیگر این است که با کاهش ارزش پول ملی، قدرت خرید و ارزش پول سپردهگذاران و ودیعه مستأجران به شدت کاهش یافته است. آیا مسببان این بحران باید مورد محاکمه قرار بگیرند؟ دولت هیچگونه تعهدی برای جبران قدرت خرید مردم احساس نمیکند و صادرات به واسطه این دستکاریهای عمدی نرخ ارز به نوعی به غارت تبدیل شده است.
در صورتی که قیمتهای ارز واقعی شوند، دیگر نه کولبری، نه سوختبری و نه هیچ گونه قاچاقی از صرفه اقتصادی برخوردار نخواهد بود. جناب پزشکیان، آیا اینگونه میتوان ارثیه پدری را تقسیم کرد که بانک مرکزی رانت تولید و توزیع کند؟ جوانان این کشور در مرزها برای جلوگیری از قاچاق که به دلیل دستکاری نرخ ارز شدت یافته است، جان خود را از دست میدهند و کارگزاران دولت شما نرخ ارز را به ذینفعان سیریناپذیر ارائه میدهند. ما بارها اعلام کرده بودیم که این نرخ ارز دستکاری شده و غیر واقعی است، اما عدهای آن را به افزایش نقدینگی نسبت دادند. در حالی که با کل نقدینگی کشور نمیتوان ۳۰ درصد خانههای تهران را خرید! افزون بر این، افزایش عمدی و غیر واقعی نرخ ارز منجر به موجی از تورم شده است. رانتی بزرگتر از نرخ ارز وجود ندارد. دستکاری نرخ ارز باعث ایجاد «یتیمخانه ایران» شده و مردم از تأمین مایحتاج اولیه زندگی خود عاجز ماندهاند. مردمی که با ریال، دستمزدهای سرکوب شده دریافت میکنند و برای هزینههای خود به دلار دستکاری شده متکی هستند. جناب پزشکیان، خدا از ذرهالمثقال دینی که بر دوش شماست، نخواهد گذشت.
انتهای پیام/



