سرمایهگذاری در صنایع صادراتمحور گزینههای جذاب برای سال ۱۴۰۴

هلن عصمتپناه کارشناس بازار سرمایه، در گفتگو با بورس نیوز، وضعیت بازار سرمایه در سال ۱۴۰۳ را مبهم و پرچالش توصیف کرد و به رکود طولانیمدت این بازار اشاره داشت. وی توضیح داد: بازار سرمایه، برخلاف دیگر بازارهای دارایی، فضای تورمی را طی نکرد و شاخص کل بهعنوان معیار ارزیابی، در عمل نمایانگر واقعیتهای این بازار نبود.
تغییرات تیم اقتصادی دولت و تأثیر آن بر بازار
عصمتپناه با اشاره به چالشهای اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۳، تغییرات در تیم اقتصادی دولت جدید را یکی از مهمترین تحولات این سال دانست. وی بیان کرد: پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان و تشکیل تیم جدید اقتصادی، بسیاری از افراد کلیدی، بهویژه چهرههای مرتبط با مذاکرات بینالمللی، از بدنه تصمیمگیری کنار گذاشته شدند. این در حالی بود که فعالان بازار سرمایه، نسبت به امکان ازسرگیری مذاکرات امیدوار بودند، اما چنین اتفاقی رخ نداد.
وی در ادامه افزود که بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، یکی از عوامل کلیدی در ایجاد بلاتکلیفی در بازارهای مالی ایران بود. با توجه به سابقه سیاستهای سختگیرانه ترامپ در قبال ایران و تأثیر استراتژیهای اقتصادی، سیاسی و نظامی او بر وضعیت بازارها، سرمایهگذاران در فضای انتظار و تردید قرار گرفتند.
تغییر رئیس سازمان بورس و تأثیر آن بر بازار
هلن عصمتپناه در بخش دیگری از سخنان خود، تغییر رئیس سازمان بورس را از دیگر تحولات مهم سال ۱۴۰۳ دانست. وی خاطرنشان کرد که با کنار رفتن مجید عشقی و انتصاب مجید صیدی، یک روند رشد مقطعی و مثبت، اما بیجان در بازار ایجاد شد. به گفته وی، صیدی در کوتاهمدت توانست فضای مثبتی به بازار تزریق کند، اما در حوزه اصلاحات مقرراتی و مبارزه با فساد در بازار سرمایه، اقدام خاصی انجام نداد.
هلن عصمتپناه به تأثیر استیضاح عبدالناصر همتی بر روند بازارهای مالی اشاره کرد و اظهار داشت: پس از برکناری همتی، بازار واکنش کوتاهمدتی نشان داد، اما روند افزایشی نرخ دلار مجدداً از سر گرفته شد. در این شرایط، بازی با شاخص و نوسانگیری بر بازار حاکم شده و عملاً ماهیت اصلی این بازار، یعنی سرمایهگذاری بلندمدت، تحتالشعاع سفتهبازی قرار گرفته است.
از بین رفتن اعتماد مردم به بازار سرمایه
عصمتپناه تأکید کرد: از بین رفتن اعتماد مردم به بازار سرمایه، نتیجه مستقیم عدم شفافیت و نبود سیاستهای حمایتی مناسب است. به گفته وی، در شرایطی که بازار سرمایه به حال خود رها شده و روندهای سفتهبازانه جایگزین سرمایهگذاری مولد شدهاند، طبیعی است که سرمایهگذاران ترجیح دهند داراییهای خود را به سمت بازارهای دیگر، مانند طلا و ارز، منتقل کنند.
این کارشناس بازار سرمایه با انتقاد از تخلفات گسترده برخی صندوقها و نهادهای حقوقی، اظهار داشت: این بازیهای روانی و اجتماعی که مستقیماً روی تابلو معاملات انجام میشود، بدون هیچ نظارتی ادامه دارد و نتیجه آن، از بین رفتن اعتماد سرمایهگذاران خرد به بازار سرمایه است.
افت بهرهوری شرکتهای بزرگ و تأثیر آن بر سودآوری
وی با اشاره به وضعیت بنیادی شرکتهای بزرگ، از جمله فولاد مبارکه، خاطرنشان کرد: این شرکتها با وجود ثبات در ساختار تولید، دچار افت شدید بهرهوری شدهاند. به گفته عصمتپناه، قطعیهای مکرر آب، برق و گاز، تعطیلی بخشهای تولیدی و کاهش بهرهوری در بزرگترین شرکتهای بازار، سودآوری آنها را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
هلن عصمتپناه با اشاره به افزایش ظاهری سودآوری شرکتها اظهار داشت: سودهایی که اکنون در صورتهای مالی شرکتها مشاهده میشود، حاصل افزایش نرخ فروش ناشی از رشد نرخ دلار و تورم است، نه بهبود عملکرد تولیدی. این سودآوری نه کیفی است، نه واقعی، و نه بازده مثبتی برای سهامداران ایجاد میکند.
وی تأکید کرد: در حالی که رشد نرخ فروش باعث افزایش عددی سودآوری شده، حجم فروش و کیفیت تولید شرکتها در حال کاهش است. به گفته عصمتپناه، این روند معکوس میان رشد اسمی سود و افت عملکرد واقعی شرکتها، نشاندهنده بحران عمیقی در بازار سرمایه است.
معیارهای صحیح ارزیابی بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد که مشکل اساسی، نبود یک معیار صحیح برای ارزیابی وضعیت بازار است. وی افزود: شاخص کل، که اکنون بهعنوان معیار ارزیابی در نظر گرفته میشود، نه نشاندهنده سود واقعی شرکتهاست، نه بیانگر سودآوری سهامداران. این تنها یک بازی هیجانی است که جای تحلیلهای بنیادی را گرفته و باعث انحراف مسیر بازار شده است.
هلن عصمتپناه با اشاره به وضعیت سرمایهگذاران در شرایط تورمی، اظهار داشت: مردم به دنبال حفظ ارزش پول خود هستند. بسیاری از آنها سرمایه استقراضی یا سوداگرانه دارند و تلاش میکنند در نوسانات نرخ بهره، بازدهی مناسبی کسب کنند.
جذابیت بازار طلا در شرایط فعلی
وی با تأکید بر اینکه بازار طلا به دلیل وابستگی به نرخ دلار گزینهای امنتر محسوب میشود، افزود: افزایش قیمت دلار باعث شده داراییهای دلاری، از جمله طلا، جذابیت بیشتری پیدا کنند و نقدینگی به این سمت هدایت شود.
عصمتپناه با اشاره به تأثیر بلاتکلیفی در مذاکرات بر روند بازارها، گفت: عدم مذاکره، مذاکره مشروط یا بینتیجه ماندن مذاکرات، موجب شده سرمایهها بیش از پیش به سمت بازارهای دیگر، بهویژه طلا، حرکت کنند. حتی در بازار سرمایه نیز صندوقهای طلا از جذابیت بیشتری برخوردار شدهاند.
وی همچنین به ضعف آگاهی عمومی درباره ابزارهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه اشاره کرد و افزود: بسیاری از سرمایهگذاران با صندوقهای متنوع، مانند صندوقهای املاک، طلا و سهام با تنوع ریسک آشنایی ندارند. این مسئله باعث شده بخشی از نقدینگی از بازار سرمایه خارج شود و به سمت بازارهای دیگر، از جمله مسکن، هدایت گردد.
چشمانداز سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۴
هلن عصمتپناه به بررسی چشمانداز سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۴ پرداخت و اظهار داشت: در سال آینده، شرکتهای دلاری، صادراتمحور و کامودیتیبیس ارزش افزوده بیشتری خواهند داشت. این شرکتها برای سرمایهگذارانی که دیدگاه بنیادی دارند و به دنبال سودآوری از طریق تحلیلهای بلندمدت هستند، جذاب خواهند بود.
وی فلزات اساسی، پتروشیمی، معادن و پالایشیها را از جمله صنایع سودآور برای سال آینده دانست و افزود: در میان سهام ریالی نیز، سیمان همچنان گزینهای جذاب محسوب میشود، همانطور که در سالهای گذشته نیز عملکرد مطلوبی داشته است.
رشد صندوقهای طلا و فرصتهای جدید برای متخصصین
عصمتپناه با اشاره به رشد صندوقهای طلا، گفت: پیشبینی میشود صندوقهای طلا در سال آینده بازدهی مناسبی داشته باشند. علاوه بر این، سرمایهگذارانی که در حوزه بازار مشتقه، فارکس و رمزارزها تخصص دارند، میتوانند در این بازارها نیز ارزش افزوده بیشتری کسب کنند.
وی سیاستهای پولی و مالی دولت و بانک مرکزی را از عوامل تأثیرگذار بر روند بازار دانست و تصریح کرد: سیاستهای انقباضی مانند افزایش نرخ بهره و افزایش مالیات، در شرایطی که کیفیت سود شرکتها کاهش یافته، فشار مضاعفی بر بازار سرمایه وارد کرده است. این سیاستها باعث شده نقدینگی به سمت گواهیهای انتشار یافته توسط دولت و سپردههای بانکی هدایت شود، زیرا برخی سرمایهگذاران ترجیح میدهند از نرخ بهرهای که حداقل معادل تورم است، استفاده کنند.
چالشهای سیاستهای اقتصادی و اثرات آن بر بازار سرمایه
عصمتپناه در پایان خاطرنشان کرد: حتی در صورت تغییر سیاستها و اتخاذ رویکرد انبساطی، بیاعتمادی ایجادشده در بازار سرمایه باعث خواهد شد سرمایهها به جای ورود به تولید، به سمت بازارهای مالی دیگر حرکت کنند. تا زمانی که مشکلات اقتصادی اساسی کشور حل نشود، نوسانات نرخ بهره و سیاستهای پولی همچنان اثر منفی بر شرکتها خواهند گذاشت.
هلن عصمتپناه تأثیر سیاستهای پولی دولت بر بازار سرمایه را مورد بررسی قرار داد و اظهار داشت: در تحلیل بنیادی شرکتها، یکی از معیارهای کلیدی تنزیل جریان وجه نقد است؛ یعنی بررسی میکنیم که شرکت در آینده چه بازدهی خواهد داشت و ارزش فعلی آن چقدر است. اما در شرایط تورم بالا، زمانی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، این سیاست باعث کاهش نقدینگی در بازار سرمایه شده و اثر منفی بر ارزشگذاری شرکتها میگذارد.
راهکارهای مؤثر دولت برای مهار تورم
وی تأکید کرد: دولت برای مهار تورم میتواند راهکارهای مؤثرتری در نظر بگیرد، بهجای اتخاذ سیاستهای انقباضی که به شرکتها آسیب میزند. اگر سیاست کنترل نقدینگی را در پیش گرفته، حداقل باید از سودآوری شرکتها و نقدینگی آنها حمایت کند تا رشد کیفی آنها دچار اختلال نشود.
عصمتپناه در ادامه، با اشاره به بازارهای جایگزین برای سرمایهگذاری، گفت:ریسک بازار طلا و صندوقهای طلا در حال حاضر به پایینترین سطح خود رسیده است و پیشبینی میشود که در سال آینده، این بازار شرایط مطلوبی داشته باشد. بنابراین، با توجه به وضعیت کنونی، سرمایهها بیشتر به سمت بازار طلا هدایت خواهند شد.
تحلیل وضعیت بازار املاک و خودرو
وی در خصوص بازار املاک افزود:اگرچه بازار خرید و فروش مسکن همچنان در رکود قرار دارد، اما احتمالاً در سال آینده شاهد تحرکاتی در این بخش خواهیم بود. این کارشناس بازار سرمایه وضعیت صنعت خودرو را نیز بلاتکلیف توصیف کرد و اظهار داشت: این صنعت نه از لحاظ کیفیت شرکتها وضعیت مشخصی دارد و نه از نظر شفافیت قیمتگذاری به ثبات رسیده است. با توجه به اینکه متاسفانه خودرو از کالای مصرفی به کالای سرمایه گذاری تبدیل شده رانت و فساد در آن هم گسترده تر شده است. عدم توافق برای حضور خودرو در بورس کالا نیز مزید بر علت شده است.
آینده بازار طلا و رمزارزها در سال ۱۴۰۴
هلن عصمتپناه با اشاره به شرایط اقتصادی و سرمایهگذاری در سال آینده، اظهار داشت: طلا قطعاً پیشروترین بازار در سال ۱۴۰۴ خواهد بود و همچنان جذابترین گزینه سرمایهگذاری محسوب میشود. از سوی دیگر، رمزارزها نیز برای متخصصان این حوزه میتوانند فرصتهای سودآوری ایجاد کنند.
وی با انتقاد از معیار شاخص کل برای ارزیابی وضعیت بازار سرمایه تأکید کرد: بازار سرمایه نباید صرفاً بر اساس شاخص کل سنجیده شود. حتی اگر شاخص به کانال ۳ میلیون واحدی هم برسد، اتفاق خاصی در بازار رخ نداده است. باید در نظر گرفت که طی این مدت، ارزش ریال کاهش یافته و همچنان ارزش افزودهای به بازار سرمایه وارد نشده است.
تحلیل کیفیت سودآوری شرکتها و اثرات تورم بر بازار
عصمتپناه ارزیابی صحیح از عملکرد بازار سرمایه را وابسته به تطبیق آن با تورم دانست و گفت: برای سنجش واقعی بازار سرمایه، باید بررسی کرد که چقدر این بازار توانسته کاهش ارزش پول را جبران کند. معیار اصلی کیفیت سودآوری شرکتهاست، نه رشد شاخص کل. شاخص کل، برخلاف تصور رایج، معیاری برای سنجش کیفیت بازار یا تطابق آن با تورم نیست. آنچه باید اثر تورم را در خود نشان دهد، سودآوری کیفی شرکتهاست که متأسفانه چنین رشدی در شرکتها دیده نمیشود و اغلب افزایش نرخ فروش، ناشی از تورم است، نه بهبود عملکرد شرکتها.
چالشهای بنیادین اقتصاد و تأثیر آن بر بازار سرمایه
هلن عصمتپناه با توجه به مشکلات بنیادی اقتصاد و تأثیر آن بر بازار سرمایه اظهار داشت: وقتی برق نیست، گاز نیست، تولیدی انجام نمیشود، پروژه و طرح توسعهای در کار نیست، چگونه میتوان انتظار سودآوری کیفی داشت؟ بازار سرمایه از همین شرکتهای مولد تشکیل شده و تا زمانی که حمایتی از صنایع مولد نشود و تحریمها برداشته نشود، نمیتوان انتظار داشت که بازار واقعاً خود را با تورم تطبیق دهد. تنها اتفاقی که ممکن است رخ دهد، حرکت صوری شاخص کل خواهد بود، که من آن را به عنوان یک معیار واقعی قبول ندارم.
وی با اشاره به عملکرد عبدالناصر همتی در دوران
مسئولیتش گفت: آقای همتی دو اقدام مفید انجام داد؛ یکی حذف ارز نیما و الحاق آن به بازار توافقی و دیگری خصوصیسازی شرکت ایرانخودرو. من از این تصمیمات حمایت میکنم، اما مسئله اینجاست که ادامه این روند به نفع بسیاری از افراد نیست و منافع عدهای را به خطر میاندازد. برخوردهایی که با آقای همتی صورت گرفت و حواشی ایجاد شده پس از خصوصیسازی ایرانخودرو، نشان داد که این سیاست احتمالاً ادامهدار نخواهد بود، مگر آنکه فردی شایسته در جایگاه تصمیمگیری قرار گیرد. در غیر این صورت، بعید میدانم که به این راحتی شاهد خصوصیسازیهای دیگری باشیم.
پایان مطلب





