جذابیت فراموش شده ...
به گزارش بورس نیوز ، رئیس سازمان بورس از تصویب ۳ سیاست کلی در خصوص تغییر دامنه نوسان خبر داد و بر همین اساس، قرارشده تا دامنهنوسان به شکل تدریجی افزایشیافته و همراه با این سیاست، فرهنگسازی و ترویج روشهای سهامداری غیرمستقیم نیز انجام شود.
سعید درخشانی کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: افزایش دامنهنوسان معاملات به افزایش نقدشوندگی سهام کمک خواهد کرد و بههرحال در قیمتهای بالا یا پایینتر، همواره سرمایهگذاران جدیدی اقدام به ورود به سهمها خواهند کرد.
وی اضافه کرد: محدودیت دامنهنوسان، از جذابیت ورود به سهمها کاسته و نقدشوندگی بازار را تحت تأثیر قرار داده اما؛ انتظار تحلیلیتر شدن "بورس" به سبب افزایش دامنهنوسان، چندان منطقی نیست چراکه بازارسرمایه ما رفتار عُقلایی ندارد.
در روزهای رونق "بورس" و هجوم مردم به این بازار، صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردان و ... ظرفیت کافی برای جذب مردم را نداشتند و ضمناً برخی از این نهادها نیز خیلی تخصصی نبوده و توسط اشخاصی مدیریت میشدند که به نظر میرسد دانش کافی ندارند و رفتارهای هیجانی و غیرحرفهای دارند.
این کارشناس بازارسرمایه با اشاره به مثالی افزود: در ماههای ابتدایی سال جاری، باوجود ریزش سنگین قیمت نفتخام در بازارهای جهانی، سهمهای پالایشی شیب صعودی داشت! بنابراین برای گام برداشتن بورس بر مدار تحلیل، صرف افزایش دامنهنوسان کافی نیست و قبل از تغییر دامنهنوسان میبایست قوه عقلی در "بازارسرمایه" را تقویت کرد.
درخشانی با اشاره به اینکه نخستین نیاز "بورس" تعادل و ثبات است، تصریح کرد: نخستین گام در راستای ایجاد تعادل در بازارسرمایه، تقویت و توسعه نهادهای مالی و مدیریت ثروت از جمله صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردان، تأمین سرمایهها، کارگزاریها و... بوده و در کنار این موضوع، باید ابزارهای مالی جدیدی که به دوطرفه شدن بازارسرمایه کمک میکنند نیز ارائه شوند تا از نوسانات شدید غیرمنطقی سهام جلوگیری شود.
این کارشناس بازارسرمایه در رابطه با راهکارهای تقویت نهادهای مالی و مدیریت ثروت اظهار کرد: تعداد نهادهای مالی فعال در "بورس" نسبت به حجم سرمایهگذاران، بسیار کم است ضمن آنکه کیفیت خدمات ارائهشده در نهادهای مالی هم به سبب عدم رقابت بین این نهادها، مطلوب نیست.
وی ادامه داد: در شرایطی که بستر لازم برای سرمایهگذاری غیرمستقیم سهامداران خرد و کمتجربهتر وجود ندارد، نمیتوان انتظار رفتار عقلایی و تحلیلی از این گروه از سهامداران داشت؛ یکی از چالشهای اصلی بر سر راه توسعه نهادهای مالی، فرآیند رانتزای صدور مجوزهای تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانی بوده زیرا مجوزهای صادرشده در این حوزه، عمدتاً تناسبی با تواناییها و دانش تخصصی اشخاص ندارد؛ در کشورهای توسعهیافته، هیچ محدودیتی برای ورود به بورس و درخواست تأسیس نهادهای مالی وجود ندارد و اینطور نیست که برخی اشخاص خاص یا وابسته به نهادی خاص در دریافت مجوز تأسیس نهادهای مالی، اولویت داشته باشند.
درخشانی با اشارهای به نحوه اعطای مجوزهای بازارسرمایه در داخل کشور، اظهارکرد: در "بورس" ایران، فرآیند صدور مجوز به نحوی بوده که خود مجوزهای صادرشده، برای دارندگان ارزش مالی به همراه دارد و برخی مجوزها به قیمت بالایی به فروش میرسد! چه بسیار اشخاص حقیقی که پتانسیل اداره یکنهاد مدیریت ثروت و کسب بازده مناسب برای سرمایهگذاران را دارند؛ ولی امکان دریافت مجوز و تأسیس یکنهاد مالی و فعالیت رسمی ندارند؛ متأسفانه در روزهای رونق "بورس" و هجوم مردم به این بازار، صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردان و ... ظرفیت کافی برای جذب مردم را نداشتند و ضمناً برخی از این نهادها نیز خیلی تخصصی نبوده و توسط اشخاصی مدیریت میشدند که به نظر میرسد دانش کافی ندارند و رفتارهای هیجانی و غیرحرفهای دارند.
این کارشناس بازارسرمایه با اشاره به دیگر چالش "بورس" اضافه کرد: چالش دیگر را میتوان به شرط حضور در برخی دورههای آموزش تخصصی بازارسرمایه (مثل مدیریت MBA سازمان بورس در دانشگاه مدیریت صنعتی) و سابقه فعالیت در نهادهای مالی است؛ حالآنکه منطقاً دورههای آموزشی باید برای افراد مبتدی برگزار شود تا با دانش کافی وارد این بازار شود؛ ازاینرو، معتقدم صرف تأکید بر ضرورت فرهنگسازی برای ترغیب سرمایهگذاران خرد به سرمایهگذاری غیرمستقیم، راهگشا نیست و باید قبل از هر اقدامی برای فرهنگسازی، بستر لازم برای آموزش و ارتقای دانش سرمایهگذاران را فراهم کرد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به فعالیتهای مخرب برخی سیگنال فروشها در فضای مجازی گفت: مشکل دیگر این است که نظارت و اعمال فشار نهاد ناظر بیشتر متوجه برخی چهرههای قدیمیتر بازارسرمایه است؛ حالآنکه در فضای مجازی شاهد فعالیت خیلکثیری از اشخاصی که هیچتجربه و تخصصی ندارند و صرفاً با کمی تبلیغات، عدهای را جذب کرده و اقدام به فروش پکیج و سیگنال و... میکنند و با سوءاستفاده از ناآگاهی سهامداران خرد، مبالغ هنگفتی به جیب زدهاند؛ هستیم. جالب اینجاست که این افراد معمولاً وعدهها و شعارهایی مثل بازدهی چند صددرصدی و... میدادند که تحقق آنها غیرممکن بود و بعد از منفی شدن "شاخص بورس"، بسیاری از این کارشناس نماها هم ناپدید شدند و موجی از سهامداران زیاندیده و پروندههای تخلفاتی برجای ماند.
وی گفت: امیدواریم متولیان این بازار به این درک برسند که سازمان بورس و اوراق بهادار، مسئول و متولی شاخص بورس نیست. بازار سرمایه متشکل از بازار سهام و بازار بدهی است و منظور از توسعه بازار سرمایه، توسعه واقعی این دو بازار و گسترش ابزارها است.
این فعال بورسی افزود: رشد بیوقفه قیمت سهمها بدون هیچ دلیل منطقی، به معنای رونق "بورس" نیست و مادامیکه نگاه متولیان این بازار فقط حفظ و رشد شاخص باشد؛ این بازار، توسعه نخواهد یافت.
درخشانی در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم سازمان بورس و اوراق بهادار بهجای تمرکز بر مسائل بهصورت کوتاهمدت، باید راهکارهای بلندمدت برای ریلگذاری صحیح در بازار سرمایه در پیش بگیرد. اقدامات اخیر سازمان بورس و اوراق بهادار، نسخههای کوتاهمدت و بیثمر بوده و بهجای این نسخهها، بهتر است سازمان بورس روی توسعه نهادهای مالی، توسعه ابزارهای مالی، پیادهسازی اصل حاکمیتی شرکتی در شرکتها، و افزایش عرضههای اولیه تمرکز کند. جای بسیاری از استارتآپهای خوب و بزرگ در بازار سرمایه ما خالی است و وقت آن رسیده که در بازار فرابورس، تابلویی برای استارتآپهای در نظر بگیریم. ضمن اینکه شرکتهای سودده زیادی هم وجود دارند که تمایل به حضور در بازار سرمایه رادارند و با عرضه اولیه این شرکتها در بازار سرمایه(بهشرط قیمتگذاری مناسب)، میتوان فرصتی برای تنوعبخشی به پرتفوی نهادهای مالی هم فراهم کرد.
بیشتر بخوانید:
در ضمن باید بگم از دنیای اقتصاد خوشم نمیاد چون هیچ مسیر ارتباطی با مخاطب نگذاشته