به گزارش بورس نیوز، اتمسفر حاکم بر جاده مخصوص حاکی از تغییرات در راس مدیریت خودروسازان است که زمینه را برای بهتر شدن اوضاع فراهم میکند.
عملکرد نامطلوب در تامین مالی و قطعه سبب شده تا انتقادات زیادی نسبت به عملکرد خودروسازان مطرح شود. هرچند که تصور میشد سوابق خوب گذشته افراد روزهای بهتری را برای خودروسازی به ارمغان بیاورد.
ریشه اصلی این وضعیت، عدم کارآمدی تیم مدیریتی است و نه لزوما یک شخص. به بیان دیگر برآیند ترکیب مدیران ارشد و تصمیم گیر در پستهای مهم اقتصادی، مالی، تولید و بازرگانی وضعیت کنونی را رقم زده است. ترکیبی که بخشی از آن تحت اختیار مدیران عاملگروه و بخشی دیگر تحت فرمان سهامداران عمده است.
در ساختار مدیریتی خودروسازی تعیین اعضای هییت مدیره گروه خودروسازی و یا انتخاب نماینده سهامداران عمده لزوما با نظر مدیران عامل نیست ولی انتخاب مدیرحوزه ریاست، معاون اقتصادی، مالی و تولید و …منصوب مدیرعامل گروه است.
البته مدیرعامل گروه در خصوص تعیین مدیران عامل شرکتهای تابعه نیز اختیار تام دارد ولی ممکن است تحت تاثیر لابی جریانهای قدرتمند برای انتخاب فرد مورد نظر قرار گیرد.
در چنین ساختار ناهمجنسی ممکن است یک پیرمرد با ۳۷ سال سابقه، فولاد چینی بخرد ولی یک کارگرزاده نظام به دنبال آبادی تولید داخل باشد. (مشک آن است که خودروساز ببوید نه عطار بگوید) ممکن است یک شیخ به دنبال چراغ رستگاری خودروسازی در لندن باشد ولی یک مدیرعامل سالم به تولید ملی فکر کند.
ممکن است یک جغرافی دان وعدههای چنان و چنین دهد ولی یک متخصص به صدر خودروسازی فکر کند. ممکن است یک اقتصاددان بسته ناقص اقتصادی داشته باشد ولی بازاری اصفهانی، سهام کارکنان را آباد کند.
ریشه این عدم تقارنها اول در حضور پیرمردهای محافظه کار (گاها ذی نفع) به جای جوانان ساختارشکن و حامی تولید داخل است و دوم در جولان کوتولههای کت کش است که پستهای مهم در کاشان، تبریز و کرج را تسخیر کرده و خود را فدایی ملت مجاهد میدانند.
این دو طیف پاشنه آشیل مدیران عامل هستند. براین اساس تغییر کامل در ترکیب تیم مدیریتی با محوریت عزل پیرمردها و کوتولهها میتواند جان دوبارهای به خودروسازی دهد. به عبارت دیگر در برهه کنونی تقویت تیم مدیریتی به جای تغییر مدیرعامل برگ برنده خودروسازان برای بقا است.
منبع: خط بازار