چگونه در مواجهه با ریسکهای ژئوپلیتیکی از سرمایه خود محافظت کنیم؟
بورس نیوز:
در نیمه نخست سال ۱۴۰۳، بازار بورس ایران با چالشهای فراوانی مواجه شد و در مقایسه با دیگر بازارهای مالی، عملکرد ناامیدکنندهای از خود نشان داد. رخدادهای گوناگون، بهویژه ریسکهای سیستمی نظیر پاسخ نظامی ایران به تجاوزات رژیم صهیونیستی و شهادت رئیسجمهور مردمی در اواسط بهار، موجب تشدید نوسانات در بازار سهام گردیدند. این اتفاقات، بورس را وارد رکود قیمتی کردند و موجب افزایش تردید و نگرانی در میان فعالان اقتصادی شدند. با ادامه یافتن تنشها و بهویژه پس از شهادت سید حسن نصرالله و واکنشهای شدیدتر ایران به این اقدامات، فشارهای ژئوپلیتیکی در منطقه افزایش یافته و بر آینده بازارها سایه افکنده است.
این شرایط، ضرورت تحلیل دقیقتر و هوشمندانهتر ریسکهای سیستمی را بیش از پیش مطرح ساخته است. در چنین فضایی که عدم قطعیت و ناپایداریهای سیاسی تاثیرات چشمگیری بر بازارها گذاشتهاند، سرمایهگذاران نیاز دارند با بهکارگیری استراتژیهای مدیریت ریسک، بهویژه تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری، خود را در برابر این مخاطرات ایمن سازند. در این مقاله به بررسی ریسکهای موجود و ارائه راهکارهایی برای حفاظت از سرمایه در نیمه دوم سال ۱۴۰۳ اختصاص داده خواهد شد.
ریسکهای ژئوپلیتیک و تاثیر آن بر بازارهای مالی
ریسکهای سیستمی و غیرسیستمی همواره نقش کلیدی در تعیین روند بازارهای مالی ایفا کردهاند و نوسانات قابلتوجهی را در قیمت انواع داراییها از جمله طلا، سهام، املاک و مستغلات ایجاد میکنند. نیمه اول سال ۱۴۰۳ نیز از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد بروز ریسکهای متعددی بودیم که به ویژه به واسطه تحولات ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه رخ داد. این تحولات نه تنها بازار سرمایه، بلکه بسیاری از بخشهای اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داد. با تداوم این تنشها، ضروری است که ریسکهای موجود به طور دقیق بررسی شوند و راهکارهای مناسبی برای کاهش اثرات منفی آنها ارائه گردد. ریسکهای ژئوپلیتیک یا به عبارتی، ریسکهای سیاسی و جغرافیایی، بهصورت غیرمستقیم بر اقتصاد یک کشور یا منطقه اثر میگذارند و طبیعتاً بازارهای مالی از این تأثیرات در امان نمیمانند. این ریسکها در سال ۱۴۰۳ با تنشهای نظامی، سیاسی و دیپلماتیک بین ایران و رژیم صهیونیستی وارد مرحلهای تازه شدهاند. شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی گروه مقاومت حماس و متعاقباً شهادت سید حسن نصرالله، رهبر مقاومت لبنان، در مهرماه، فضای ژئوپلیتیک منطقه را به شدت ملتهب کرده و این مسأله تاثیرات عمیقی بر فضای اقتصادی و بازارهای مالی گذاشته است.
برای درک بهتر واکنش بازارهای مالی به چنین رویدادهایی، نیاز به شناخت داراییهای ریسکپذیر و ریسکگریز وجود دارد. در مواقع بروز ریسکهای منفی، سرمایهگذاران داراییهای خود را به دو دسته تقسیم میکنند: داراییهای ریسکپذیر، که شامل سهام و داراییهای مشابه است و داراییهای ریسکگریز، که در زمان بروز تنشها محبوبیت بیشتری مییابند. در شرایط اقتصادی پایدار، سرمایهگذاران با تمایل بیشتری به داراییهای ریسکپذیر مانند سهام روی میآورند و از فرصتهای رشد استفاده میکنند. این در حالی است که در دوران ناپایداری سیاسی و ژئوپلیتیک، چشماندازها تیرهتر شده و داراییهای ریسکپذیر محبوبیت خود را از دست میدهند.
به عنوان مثال سهام، که یکی از داراییهای ریسکپذیر محسوب میشود، در مواجهه با ریسکهای ژئوپلیتیک به شدت آسیبپذیر است. تجربه نشان داده است که در شرایطی که تنشهای نظامی و سیاسی در منطقه به اوج خود میرسد، سهامداران با فروش داراییهای خود به سمت داراییهای ریسکگریز مانند طلا و نقره حرکت میکنند. این داراییها در چنین شرایطی به عنوان پناهگاهی امن در برابر ریسکهای موجود تلقی میشوند. دلیل این موضوع نیز واضح است: طلا و سایر فلزات گرانبها در طول تاریخ بهعنوان ابزار حفظ ارزش در مقابل نااطمینانیهای اقتصادی و سیاسی شناخته شدهاند.
در شرایط فعلی تنشهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه بهویژه به دلیل نقش بی بدیل این منطقه در تولید نفت خام، به افزایش قیمت طلای سیاه دامن زده است خاورمیانه بهعنوان قلب تپنده تولید نفت تلقی می¬شود و هرگونه ناپایداری در آن مستقیماً قیمت جهانی طلای سیاه را تحت تأثیر قرار میدهد. با افزایش تنشها، قیمت نفت به دلیل نگرانیهای پیرامون عرضه دچار نوسانات صعودی میشود. از این رو، سرمایهگذاران باید این فاکتور را نیز در تشکیل سبد سرمایهگذاری بهینه برای نیمه دوم سال ۱۴۰۳ لحاظ کنند. این وضعیت بیثبات و نااطمینانیها، تنها مختص سال اخیر نبوده است. تاریخ اقتصادی ایران نشان میدهد که در مواجهه با رویدادهای مشابه، بازارها همیشه به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهاند. به عنوان مثال با شکل گیری جنگ هشت ساله ایران و عراق و خروج آمریکا از برجام ۱۳۹۷ از نمونههای بارزی هستند که اقتصاد ایران و بازارهای مالی آن را با تحولات گستردهای روبهرو کردند. در این دورهها، داراییهای ریسکگریز همچون طلا و ارزهای خارجی مانند دلار به سرعت افزایش قیمت پیدا کردند، در حالی که بازار سهام و سایر داراییهای ریسکپذیر با افت مواجه شدند. در نیمه اول سال ۱۴۰۳ نیز، هر تنش ژئوپلیتیک به سرعت بر بازارهای مالی تاثیر گذاشته است.
به عنوان نمونه، پس از شهادت سید حسن نصرالله، رهبر مقاومت لبنان در تاریخ ۷ مهرماه ۱۴۰۳، شاخص کل بورس با کاهش ۰.۳۸ درصدی مواجه شد. در مقابل، طلا ۱۸ عیار با رشدی ۳.۶۳ درصدی همراه بود. این الگو به وضوح نشاندهنده حرکت سرمایهگذاران به سمت داراییهای امن در مواجهه با بحرانهای سیاسی و نظامی است. برای مقابله با چنین شرایطی و حفاظت از داراییها در نیمه دوم سال ۱۴۰۳، باید به تنوعبخشی در سبد سرمایهگذاری اهمیت ویژهای داده شود. در چنین شرایطی، تنها تمرکز بر یک نوع دارایی (برای مثال سهام) میتواند خطرناک باشد و ریسکهای فراوانی را به دنبال داشته باشد، سرمایهگذاران باید در سبد خود داراییهای ریسکگریز مانند طلا، نقره و حتی نفت خام را بگنجانند تا در برابر نوسانات شدید بازارهای مالی مصون بمانند.
طلا پناهگاه امنی در برابر نااطمینانیها
طلا همواره بهعنوان یکی از مهمترین پناهگاههای امن در زمانهای ناپایداری ژئوپلیتیکی و اقتصادی شناخته شده است. این فلز گرانبها، با ویژگیهای منحصربهفردی مانند حفظ ارزش و مصونیت در برابر تورم، نقشی اساسی در محافظت از سرمایهها ایفا میکند. بررسی روند تاریخی نشان میدهد که در دورههایی مانند جنگهای منطقهای یا بحرانهای مالی جهانی، قیمت طلا بهسرعت افزایش یافته و سرمایهگذاران را به سوی این دارایی سوق داده است. این واقعیت که طلا در شرایط بحرانی بهعنوان یک سپر محافظتی عمل میکند، میتواند در شرایط فعلی نیز بهعنوان راهنمایی برای سرمایهگذاران به کار گرفته شود.
در سال ۲۰۲۴، شاهد افزایش قابلتوجه قیمت طلا بودیم، بهطوریکه قیمت هر اونس طلا به ۲۶۸۵ دلار رسید؛ رقمی که تاکنون بیسابقه بوده است. این افزایش چشمگیر تحت تأثیر مجموعهای از عوامل اقتصادی و سیاسی رخ داد. سیاستهای انبساطی پولی فدرال رزرو و کاهش شدید نرخ بهره، از مهمترین عوامل تقویتکننده قیمت طلا بودند. بهعلاوه، اقبال عمومی دولتها به طلا و افزایش ذخایر طلای کشورها بهدلیل نگرانیهای فزاینده درباره ثبات و امنیت جهانی، به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت این فلز گرانبها دامن زد.
سرمایهگذاران در ماههای اخیر از سود قابلتوجهی در بازار طلا بهرهمند شدهاند و این روند میتواند در ادامه سال نیز ادامه یابد. با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی و اقتصادی ناپایدار در سراسر جهان، طلا بهعنوان یک دارایی امن، همچنان پتانسیل قابلتوجهی برای حفظ و حتی افزایش ارزش دارد. به همین دلیل، در نیمه دوم سال ۱۴۰۳، طلا میتواند سهم بزرگی از سبد سرمایهگذاریها را به خود اختصاص دهد، زیرا سرمایهگذاران به دنبال راههای مطمئن برای محافظت از داراییهای خود در برابر نوسانات و ریسکهای فزاینده هستند.
در بازده ۶ ماهه طلا ۱۸ عیار توانسته بازدهی ۲۳.۹۰% را به ثبت برساند که نسبت به دیگر داراییها پیشتاز بوده است؛ علاوه بر خرید مستقیم طلا، صندوقهای سرمایهگذاری طلا در بازار اوراق بهادار نیز میتوانند گزینهای جذاب برای سرمایهگذاران باشند. این صندوقها نهتنها از نقدشوندگی مناسبی برخوردار هستند، بلکه با تنوعبخشی به داراییهای پرتفوی خود میتوانند ریسک کلی سبد سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهند. به این ترتیب، سرمایهگذارانی که بهدنبال محافظت در برابر نوسانات بازار هستند، میتوانند از این ابزار بهرهبرداری کرده و از امنیت نسبی و بازدهی مناسب صندوقهای طلا بهرهمند شوند.
بهطور کلی، ترکیب شرایط اقتصادی داخلی و بینالمللی و همچنین تنشهای ژئوپلیتیکی، نشاندهنده آن است که طلا همچنان یک دارایی کلیدی و قابلاتکا در پرتفوی سرمایهگذاران محافظهکار باقی خواهد ماند.
مدیریت ریسک پرتفوی با استفاده از طلای سیاه
تحولات سیاسی و نظامی در خاورمیانه همواره نقشی کلیدی در شکلدهی به بازار انرژی جهانی ایفا کردهاند. در برهههای حساس تاریخی، مانند جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، بازار انرژی با شوکهای قیمتی قابلتوجهی مواجه شد. این روند در دهه ۱۹۸۰ میلادی و با وقوع جنگ هشتساله میان ایران و عراق نیز ادامه یافت. بهعنوان یکی از مهمترین مراکز تولید و ترانزیت نفت، خاورمیانه سهم چشمگیری در عرضه جهانی نفت دارد؛ بهطوری که روزانه بیش از ۲۱ میلیون بشکه نفت از این منطقه عبور میکند. هرگونه اختلال در این مسیر میتواند به افزایش چشمگیر قیمت نفت منجر شود.
تنشهای ژئوپلیتیکی و نظامی در این منطقه، بهطور مستقیم طرف عرضه را تهدید میکنند و در صورت تشدید تنشها، زنجیره تأمین جهانی انرژی بهشدت آسیب خواهد دید. بهعنوان مثال، هرگونه درگیری در تنگه هرمز، که مسیر عبور بخش قابلتوجهی از صادرات نفت جهانی است، میتواند منجر به افزایش شدید قیمت انرژی در سطح بینالمللی شود. این افزایش قیمتها نه تنها بهدلیل محدودیت عرضه بلکه به دلیل نااطمینانیهای اقتصادی و سیاسی است که سرمایهگذاران را به بازنگری در تصمیمات خود وادار میکند. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران نیازمند ابزارهای مالی مناسبی برای پوشش ریسک نوسانات قیمت نفت هستند که یکی از مهمترین ابزارها، قراردادهای آتی نفت است. این قراردادها به سرمایهگذاران امکان میدهند که ریسکهای ناشی از تغییرات ناگهانی قیمت نفت را پوشش دهند و از این طریق از افت ارزش پرتفوی خود جلوگیری کنند. قراردادهای آتی بهویژه در دورههای ناپایداری ژئوپلیتیکی میتوانند بهعنوان ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک عمل کنند و نقش مهمی در کاهش فشارهای ناشی از نوسانات قیمت بر سرمایهگذاران ایفا کنند. با توجه به بروز احتمالی شوکهای قیمتی در بازار نفت و تأثیر شدید تنشهای ژئوپلیتیکی در منطقه، سرمایهگذاران باید بهطور استراتژیک به متنوعسازی سبد سرمایهگذاری خود بپردازند. نفت، بهعنوان یکی از داراییهای کلیدی در زمانهای پرتنش، میتواند جایگاه قابلتوجهی در این سبد داشته باشد.
مسئله جایگزینی قراردادهای آتی برای سرمایهگذاران حقیقی:
در ایران، خرید قراردادهای آتی نفت در حال حاضر تنها توسط شرکتهای حقوقی امکانپذیر است و معاملهگران حقیقی از دسترسی به این ابزار محروم هستند. بهعنوان راهکار جایگزین، سرمایهگذاران حقیقی میتوانند با خرید سهام شرکتهایی که جایگاه مستحکمی در صنعت نفت و پتروشیمی دارند، بهطور غیرمستقیم از پوشش ریسکهای مرتبط با نوسانات قیمت نفت بهرهمند شوند. این شرکتها، به دلیل وابستگی مستقیم به قیمت نفت، در دورههای نوسانات قیمتی بازار انرژی، عملکرد مناسبی خواهند داشت و بهعنوان جایگزینی برای قراردادهای آتی میتوانند در پرتفوی سرمایهگذاران حقیقی قرار بگیرند.
نکته کلیدی برای سرمایهگذاران حقیقی این است که با توجه به محدودیت در دسترسی به قراردادهای آتی، انتخاب سهام شرکتهای نفتی و پتروشیمی میتواند به آنها کمک کند تا ریسکهای ناشی از نوسانات قیمت نفت را مدیریت کرده و به پوشش ریسکهای خود در این بخش از بازار بپردازند. تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و ترکیب این نوع داراییها با سایر داراییهای ایمنتر، استراتژی مؤثری برای مقابله با شوکهای اقتصادی و سیاسی خواهد بود.
سخن آخر
در شرایط کنونی که تحولات ژئوپلیتیکی نوسانات زیادی در بازارهای مالی ایجاد کرده، تشکیل یک سبد سرمایهگذاری بهینه و مدیریت ریسک اهمیت زیادی دارد. سرمایهگذاران باید داراییهای ریسکپذیر مثل سهام، که در زمان ثبات اقتصادی میتوانند بازدهی بالایی داشته باشند، را با داراییهای ریسکگریز مانند طلا ترکیب کنند. در دوران ناپایداری و تنشهای سیاسی، داراییهای ریسکگریز بهعنوان پناهگاه امن شناخته میشوند و میتوانند ارزش سرمایه را حفظ کنند و از خطرات احتمالی در امان باشند؛ تنوعبخشی به پرتفوی با ترکیبی از این داراییها، بهترین راه برای محافظت از سرمایه در برابر شوکهای خارجی و نوسانات اقتصادی است. در این وضعیت، استفاده هوشمندانه از داراییهای ایمن میتواند بهعنوان محافظی در برابر ریسکهای منفی عمل کند و سبد سرمایهگذاری را پایدارتر کند.
نویسنده مهمان:
علیرضا مبصر - تحلیلگر اقتصاد کلان