اصغر سمیعی زفرقندی رئیس هیات موسس کانون صرافان و تحلیلگر بازار ارز در یادداشتی اختصاصی برای بورس نیوز نوشت:
«گفتهاند : بنده خدایی ، جوالدوزی در دست گرفته بود و گاهی آن را به بدن خود فرومیکرد ، خوب دردش میآمد و جیغش بلند میشد؛ ولی همینکه درد آرام میشد بار دیگر ازسرنو جوالدوز را به خود میزد و باز جیغ میکشید ، کسی به او رسید و گفت : آخر این چهکاری است ؟ چرا به خودت جوالدوز میزنی ؟ تو که میبینی چه دردی دارد ، چرا بازهم این کار را تکرار میکنی ؟
گفت : آخر تو نمیدانی ، وقتی دیگر جوالدوز نمیزنم و درد آرام میشود چقدر لذت میبرم!
اینکه هدف از کنترل نرخ ارز در ذهن مسئولین چه باشد نیاز به دستگاه ذهن خوان دارد که حقیر فاقد آنم ، ولی قدر مسلم آقایان سرنا را از سر گشاد آن باد میکنند. کنترل نرخ ارز امری مبارک است به شرطی که به طریق صحیح، علمی و اصولی انجام شود که البته راه مستقیم و سر راست و مشخصی هم دارد و آنهم پایین آوردن و نزدیک به صفر رساندن نرخ تورم و پیرو آن نرخ بهره است.
پس این مُهم هم از دست هیچکس برنمیآید بهجز بانکهای مرکزی. ولی کنترل نرخ ارز بهجز با روش طبیعی، مسلماً نمیتواند پایدار باشد و همانطور که بارها تجربهشده باعث جمع شدن فنر و ذخیره شدن انرژی خواهد شد و بالاخره روزی طاقت سدی که بهطور مصنوعی ایجادشده شکسته خواهد شد و مانند یازده بار گذشته که هر بار قیمت ارز ضربدر دو شده و قیمت پول ملی در مقابل آن نصف شده ، بازهم این اتفاق خواهد افتاد.
در حال حاضر با توجه به نرخ تورم فعلی که بالاتر از ۳۰درصد است، روزانه تقریباً یک در هزار میباید بهطور مرتب به نرخ ارز افزوده شود و این یعنی تقریباً ماهانه ۳۵۰ تومان؛ یعنی اگر عدد ۱۱۵۰۰تومان در اول سال ۹۸ صحیح بوده باشد با توجه به کنترل نرخ در ۶ماه گذشته قیمت ارز الآن میباید حدود ۲۰۰۰ تومان رشد کرده باشد، مگر اینکه بگوییم عدد ۱۱۵۰۰ تومان برای اول سال صحیح نبوده و تا آخر سال هم همینطور و یا اینکه بگوییم، از فردا قرار است نرخها را واقعی کنیم، یارانه بنزین و حاملهای انرژی و همچنین یارانههای غیرضروری دیگر را قطع کنیم و برای جبران کسری بودجه، دیگر از بانک مرکزی استقراضی صورت نمیگیرد و کسر بودجه هم با واقعی شدن نرخها و گرفتن عوارض و مالیاتهای صحیح جبران خواهد شد.
بدی کار آنجاست که معمولاً تا وقتی زورمان برسد نرخ ارز را تحتفشار نگه میداریم و زمانی که نتوانستیم ناگهان رهایش میکنیم و البته در همه زمانها کسانی هستند که از بازار آشفته و آب گلآلود، به فکر سوءاستفاده و گرفتن ماهیهای چاق خود باشند.»