یک جوانمرد برای یک قشون آقازاده/دلارهایی که نیامده، خرج شد!

به گزارش بورس نیوز امروز در بازار سرمایه نان خامه ای تقسیم می کردند؛ اما انگار قند خون فعالان بازار سرمایه ای زیادی بالا زده و دیگر کسی زیاد میل و رغبتی به مصرف شیرینی ندارد! اولین عرضه اولیه سال ۱۴۰۱ با استقبال ۱ میلیون و ۵۸۰ هزار نفری مواجه شد که در مقایسه با رکورد بیش از ۵ میلیون نفری خرید عرضه های اولیه، رقم اندکی است. البته این عرضه اولیه هرچه که نداشت یک حسن داشت و آن هم این بود که دوباره چشممان به هنگی سامانه معاملات روشن شد! مانده ایم اگر برکت به این بازار باز می گشت و بورس مان دوباره رونق می‌گرفت، با سامانه‌ زنگ زده بعضی کارگزاری ها چه می‌کردیم..‌.

آیا جوانمردی هست؟!
چند وقتی است که خبر خروج اهالی پاستور از سهام دو غول خودرویی، نقل محافل شده و خیلی ها به امید بهبود وضعیت اهالی جاده مخصوص اقدام به سرمایه گذاری روی سهام این گروه کرده اند.
بخرید؛ ما که بخیل نیستیم! اما اشاره مجددی به بعضی شرایط هم کنیم بد نیست. طبق شنیده ها و خبرهای موثق، سالهاست که زیر مجموعه های جاده مخصوص، حیاط خلوت آقازاده‌ها شده و این نازپرورده ها آنجا طوری جولان می‌دهند که مردم در املاک پدری شان هم اینطور احساس راحتی نمی کند! مثلاً فقط در یکی از شرکت‌های زیرمجموعه یکی از غول‌های خودروسازی، حدود ۵۰ آقازاده با سفارش و توصیه نامه مشغول به کار شده اند! و جالب اینجاست که با وجود آن که زیر مجموعه مذکور توانایی تولید برخی قطعات را دارد، اما این دوستان به این نتیجه رسیده اند که نیازی نیست خیلی به خودشان فشار وارد کنند و بهتر است برخی از قطعات را از طریق واردات تأمین کنند تا از آن محل هم سودی به جیب بزند! بقیه زیرمجموعه ها هم شرایط کم و بیش مشابهی دارد. حالا شما فکر می کنید جوانمردی پیدا شود که هم زیر بار فشار ضرر و زیان تحمیل شده بر دوش خودرویی ها برود و پول خرج خرید سهام این شرکت‌ها کند و هم توانایی رویارویی با قشون آقازاده‌ها را داشته باشد تا یک "خصوصی‌سازی" به معنای واقعی در دل جاده مخصوص خلق کند؟

دلارهایی که نیامده، خرج شد
یادتان هست وعده دلار ۱۵ هزار تومانی می دادند و ادعا می کردند اگر اجنبی‌ها پول‌های بلوکه شده ما را پس بدهند، وضعیتمان دگرگون خواهد شد و تمام مشکلات مان به خاطر دست درازی مارمولک های انگلیسی روی ثروت ایران است و...؟ بعد خبر آزادسازی منابع بلوکه شده ایران آمد و در بازار ارز خبری از کاهش نرخ ارز نشد که نشد؟!
پیش خودمان می گفتیم شاید دلارها هنوز وارد کشور نشده که خبری از دلار ارزان قیمت نیست؛ ولی رئیس میرداماد غافلگیرمان کرد و گفت طلب مان وصول شده و خرج هم کرده ایم! بماند که نفت هم گران شد و ما اثرش را ندیدیم. خدا را صد هزار مرتبه شکر که مدیران مان اگر چه هنر مدیریت اقتصادی ندارند، اما در خرج کردن استاد تمام هستند...

اظهار فضلی دیگر از کارشناسان مکتب ندیده در میرداماد 
بعضی دوستان اقتصاددان توصیه کرده‌اند گلریزان برگزار کنیم و هرچه را که جمع شد، خرج کلاس اکابر برخی دوستان در میرداماد کنیم. کاش فقط یکی از این دوستان توضیح می داد با چه روشی حساب و کتاب می کنند که دست روی هر کالایی می گذاریم نسبت به سال قبل ۵۰ تا ۴۰۰ درصد افزایش قیمت داشته؛ ولی تورم نقطه به نقطه فقط ۴۰ درصد بوده؟!