چه رازی در بساط "ولراز" نهفته است؟
بورسنیوز:
باور کنید نوشتن از انواع حبابهای قیمتی، سفتهبازیها و فسادهای معاملاتی در نمادهای بازارهای پایه، برای ما هم خستهکننده و مشمئزکننده شده است.
اما نوشتن از ضعفهای نظارتی، دستورالعملهای بیکیفیت، عدم تدوین قوانینی بازدارنده برای جلوگیری از بروز فساد و سوءاستفاده از سرمایهگذاران خرد بیدفاع و... در سالهای گذشته نهتنها منجر به تلنگر و تغییر سیاستهای غلط نهادهای نظارتی و تصمیمگیران بازار سرمایه نگردیده، بلکه شاهد افزایش فشارها بر این رسانه هستیم.
بااینوجود، رسانه بورس نیوز، با افتخار، بنا بر رسالت خود مبنی بر شفافسازی، اطلاعرسانی و شاید اخطار به سرمایهگذاران حقیقی و بعضاً حقوقی، همچنان تلاش میکند تا با افشای اطلاعاتی مبتنی بر صورتهای مالی و اطلاعات منتشر شده شرکتها، گامی کوچک در جهت افزایش سطح علمی و آگاهی فعالین بازار سرمایه کشور بر دارد.
مدیران سازمان بورس و نوابغ شرکت فرابورس چه خوششان بیاید و چه نیاید، داستان بسیاری از شرکتهایی بازار پایه فرابورس (البته اگر از برخی شرکتهای بازار اصلی فرابورس چشمپوشی کنیم)، بسیار مشابه با رخدادها و رویدادهای قمارخانهها و سایتهای شرطبندی شده است.
بیایید بخشهایی از گزارش تسنیم (۲۳ آذر ۱۳۹۹) در خصوص زوایای قمار، قمارخانه و سایتهای شرط بندی را بخوانیم:
عمده شعارهای تبلیغاتی توسط سایتهای شرطبندی و قمار با عناوینی همچون "پولدار شدن آسان است" یا "چندبرابر کردن پول" صورت میگیرد و گردانندگان این سایتها با تبلیغات در فضای مجازی مخصوصاً شبکههای اجتماعی، نوجوانان و جوانان را به دام میاندازد.
احتمالاً شما فعالین بازار سرمایه نیز، هر روز شاهد انواع و اقسام تارگتهای فضایی، وعدههای سودهای کلان در کوتاهمدت و معرفی سهام شرکتهای کاغذی با سرمایههای پایین در فضای مجازی هستید. حتی میتوان از تبلیغات بیشائبه و شبانهروزی وزرا و مسئولین دولت قبل مبنی بر سرمایهگذاری مردم در سهام حباب گونه بسیاری از شرکتها در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، نیز به عنوان نمونهای از اغوای عمومی نام برد.
گردانندگان سایتهای قمار و شرطبندی بهصورت حساب شده شرکتکنندگان در این سایتها را با اندکی سود تطمیع کرده تا مبالغ بالاتری را برای ادامه فعالیت خود سرمایهگذاری کنند تا در فرصت مناسب تمام سرمایه قربانی را بالا بکشند.
اگر شما جزو این دسته از افراد نیستید، احتمالاً داستان بسیاری از افرادی که پول خانه، ماشین و پسانداز چند ساله خود را بهواسطه سرمایهگذاری در شرکتهای زیانده، کاغذی و بیکیفیت در بازار سرمایه آنهم به دلیل عدم وجود قوانین سختگیرانه، شنیدهاید.
ثشاهد ۹.۰۰۰ تومانی، گشان ۲۹.۰۰۰ تومانی، حرهشا ۳۰.۰۰۰ تومانی، سدبیر ۷.۰۰۰ تومانی، ایران خودروی ۸۰۰ تومانی، ولیز ۲.۲۰۰ تومانی و حالا ولراز ۸.۵۰۰ تومانی، تنها برخی از نمونههای ازبینرفتن سرمایههای سرمایهگذاران در بازار بورس به شمار میروند.
در حوزه قمار و شرطبندی دو نوع قشر قماربازها و متولیان این سایتهای قمار و شرطبندی وجود دارد، قماربازها افرادی هستند که در جامعه به دلایل مختلف مورد سوءاستفاده قرار گرفته و مصرانه اقدام به قمار میکنند که باید هشدارهای لازم درباره قباحت و جرم بودن این عمل به این افراد داده شود، بحث دیگر مربوط به گردانندگان سایتهای قمار و شرطبندی است که متأسفانه شهروندان در مواجه با تبلیغاتی همچون کسب درآمد میلیونی، پولدار شدن و پیشنهادهای اغواکننده، به راحتی فریب خورده و در بحث اجاره دادن کارت بانکی و اعمال مجرمانه شریک مجرمان میشوند.
متأسفانه، فعالین فضای سرمایهگذاری در بازار پایه فرابورس را هم میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
۱- سرمایهگذاران در سهام شرکتهای کاغذی و بدون سود و دارایی در بازارهای رنگارنگ بازار پایه که عمدتاً مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. (قماربازان آماتور)
مثل سرمایهگذاران در ولیز ۲.۲۰۰ تومانی، گشان ۲۹.۰۰۰ تومانی، ثشاهد ۹.۰۰۰ تومانی، ولراز ۸.۵۰۰ تومانی و... که در انتها نقرهداغ خواهند شد.
۲- کلاهبردارها، لیدرها، سفتهبازان و بعضاً مدیران و سهامداران شرکتهای کاغذی که از ضعفهای مفرط نظارتی و باگهای فنی و قانونی استفاده میکنند تا با تبلیغات و وعده بهدستآوردن پولهای بادآورده، سرمایهگذاران را جذب خرید سهام شرکتهایی کاغذی با سرمایه و شناور پایین کنند و اتفاقاً روزبهروز هم فربهتر و ثروتمندتر میشوند. (قماربازان حرفهای)
۳- شرکت فرابورس و سازمان بورس که با ایجاد زیرساختها و شرایط معاملات شرکتهای کاغذی، زیانده و معلومالحال، زمینه را برای سوءاستفاده از سرمایهگذاران آماتور، فسادهای ساختاریافته و فربه کردن عدهای سودجو را فراهم میسازد. کارمزد و درآمدهای ناشی از معاملات هم به این دو نهاد میرسد تا دلیل واکنشهای منفعلانشان بیشازپیش آشکار گردد. (صاحبان قمارخانه)
در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته قصد داریم تا به معرفی " شرکت لیزینگ رازی"، یکی دیگر از شاهکارهای بازار پایه بپردازیم:
شاید مثال یکشبه پولدار شدن را بتوان در دیدن معاملات شرکت لیزینگ رازی به عینه مشاهده نمود. باورتان بشود یا نه ارزش شرکت لیزینگ رازی، بدون هیچ فعالیت مؤثر و بدون تحقق هیچ سودی در ۵ سال اخیر، ۱۵۰ برابر شده است.
یعنی اگر شما در سال ۱۳۹۶، ۱۰۰ درصد سهام شرکت کاغذی لیزینگ رازی را به ارزش ۳ میلیارد تومان میخریدید و در ۵ سال گذشته هیچ فعالیتی نمیکردید، این روزها میتوانستید با فروش تنها ۰.۵ درصد (نیم درصد) سهام شرکت خود، به سرمایه اولیه تان برسید.
روشهای پولدار شدن در این مملکت به همین آسانی است:
کافی است شما پوسته یک شرکت لیزینگ، با سرمایه اولیه تنها ۲ میلیارد تومان (با افزایش سرمایه سالهای پیش به ۶ میلیارد تومان افزایش یافته است) را در بازار پایه فرابورس خریداری کنید.
نه نیاز به فعالیت جدی و درآمدزایی دارید و نه نیازی به داراییهای خاصی (یک واحد ۱۵۰ متری هم کافیست).
تازه میتوانید چندین و چند سال همزیان بسازید. نیازی هم نیست نه الزامات سازمان بورس و شرکت فرابورس را رعایت کنید و نه الزامات بانک مرکزی (کافی است تنها صورتهای مالی شما بهموقع در کدال افشا شود!).
بازنشسته هم باشید و حالوحوصله انجام فعالیتهای اقتصادی هم نداشته باشید که چهبهتر.
پرسنل خاصی هم نیاز ندارید و ۴ تا ۵ نفر هم کفایت میکند.
۵ سال صبر کنید تا شرکتی خصوصی و یا خصولتی پیدا شود و شرکت شما را به ارزش بیش از ۲۳۰ میلیارد تومان خریدار کند.
البته باز هم پشیمان خواهید شد چرا که تنها ۴ ماه بعد به لطف ورود سهامدار و البته سفته بازان جدید ارزش شرکت شما به بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان میرسد.
به عبارتی پوسته یک شرکت کاغذی و بلااستفاده را در بازار پایه فرابورس بخرید و چند سال بعد باقیمتهای نجومی بفروشید.
نگاهی به روند درآمدی و سودآوری شرکت ۵۰۰ میلیارد تومانی لیزینگ رازی:
شاید اگر با شما هم راجع به شرکتی سهامی عام باارزش بازاری ۵۰۰ میلیاردتومانی صحبت شود، اولین تصوری که از درآمدها و سودآوری شرکت به ذهن شما خطور میکند، درآمد سالانهای ۸۰ تا ۹۰ میلیارد تومانی با ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومان سود خالص است.
اما شاید باورتان نشود که شرکت ۵۰۰ میلیارد تومانی لیزینگ رازی در سالهای بین ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، حتی درآمدی بیش از ۲۵۰ میلیون تومان هم به ثبت نرسانده است.
در ۸ سال گذشته نه تنها حتی یک سال هم سود عملیاتی نداشته و متاسفانه حتی توان و شایستگی تحقق زیانهای سنگین هم نداشته است.
یک شرکت کاغذی به تمام معنا ؟
چند آمار و نکته خیرهکننده از یکی از برجستهترین شرکتهای بازار پایه فرابورس:
۱- شرکت از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۴۰۰ در هیچ سالی درآمدی بالای ۵۰۰ میلیون تومان را به ثبت نرسانده است.
۲- در ۸ سال گذشته شرکت هرگز سودی خالص به ثبت نرسانده و هر سال زیانده بوده است.
۳- در شرایطی که زیان شرکت از ۳۳۰ میلیون تومان در سال ۱۴۰۰ به ۲ میلیارد و هشتصد میلیون تومان زیان عملیاتی در سال ۱۴۰۲ رسیده، ارزش شرکت در این دو سال ۵۰۰ درصد رشد داشته است.
۴- درحالیکه از سال ۱۳۹۵، عملا شرکت فعالیتی نداشته و بیشتر شبیه دورهمی دوستانه بوده، ارزش شرکت از ۳ میلیارد تومان به بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
رشد ۲۰۰ درصدی قیمت سهام در حالی که مجوز و فعالیتهای شرکت، از یک سال پیش متوقف گردیده:
جالب است بدانید رشد چشمگیر و بیش از ۲۰۰ درصدی قیمت سهام از مهر ماه ۱۴۰۱ تا آبان ۱۴۰۲ در شرایطی اتفاق افتاده که فعالیتهای شرکت پس از عدم افزایش سرمایه تا مبلغ ۱۰ میلیارد تومان و رسیدن به حداقل الزام بانک مرکزی، از مهر ماه سال گذشته متوقف گردیده است.
داراییهای کلان شرکت: یک واحد ۱۵۰ متری که آنهم فروخته شده
باتوجهبه سمتوسوی فکری خوانندگان به ارزش داراییهای شرکتهای زیانده تا سودآوری، بد نیست نگاهی هم به داراییهای کلان و خیرهکننده شرکت داشته باشیم.
در تمام این سالها، کل دارایی شرکت، یک واحد اداری ۱۵۶ متری بوده است که در سال گذشته، تنها دارایی شرکت به مبلغ ۲۲ میلیارد تومان فروخته شده و این شرکت در حال حاضر از دفتری اجارهای استفاده میکند.
سهامداران شرکت:
اما پاسخ بخشی از این سؤال که چرا در تمام این سالها شرکت نتوانسته فعالیتی در حوزه لیزینگ داشته باشد، این است که در سالهای گذشته به دلیل ضعف ساختاری بازار پایه و سرمایه و تعداد کم سهام این شرکت، سهامداران عمده شرکت مدام در حال تغییر بودهاند.
از شرکت لاستیک آرتاویل، شرکت بیمه رازی، خاندان تقی گنجی گرفته تا فرهاد شریعتمداری، آقای یحیی دانشبدی (بازنشسته بانک ملی)، هیچکدام نه توانستهاند پول قابلتوجهی به مجموعه تزریق کنند و یحتمل نیز نه توان و دانشی برای انجام فعالیتهای لیزینگ داشتهاند.
البته در تمامی این سالها و همگام با تغییرات سهامداران عمده، اشخاص حقیقی و سبدهای حقیقی متفاوتی بهعنوان سهامداران درصدی، از موج سفتهبازی موجود در روند قیمت سهام این شرکت بهره لازم را بردهاند.
به عبارتی فعالترین بخش شرکت یا بزرگترین فعالیت این شرکت در سالهای اخیر، فعالیت در حوزه تغییرات سهامداری و سفتهبازی عدهای سودجو بوده است.
لازم به ذکر است مورخ ۱۴۰۱/۰۶/۰۶، ۴۲ درصد از سهام این شرکت از آقای فرهاد شریعتمداری به آقای یحیی دانشبدی با ارزش ۷۶ میلیارد تومان واگذار گردید.
تنها ۹ ماه بعد و در تاریخ ۱۴۰۲/۰۲/۳۱، ۴۰ درصد سهام شرکت از آقای یحیی دانشبدی به شرکت سرمایه گذاری فناوری تک وستا به ارزش ۸۵ میلیارد تومان واگذار گردیده است.
از روابط فیمابین آقایان شریعتمداری و دانشبدی اطلاعی نداریم، اما سؤال مهم اینجاست که چگونه شرکت سرمایهگذاری تک وستا، حاضر شده بابت شرکتی کاغذی و بدون مشتریان ثابت و یا درآمدی قابلتوجه چنین مبلغ گزافی را بپردازد؟
سؤالی دیگر اینکه چگونه این ارزش این شرکت در طول تنها چند ماه حضور این سهامدار بیش از ۱۰۰ درصد رشد داشته است؟
آیا ذینفعان دیگری هم در این معاملات حضور دارند؟
چه کسانی از این افزایش قیمت سهام بیشترین منفعت را میبرند؟
سخن آخر:
علیرغم آنکه سؤالات و ابهاماتی جدی در خصوص خرید سهام شرکتی کاغذی و بدون مجوز فعالیت باقیمتهای بیش از ۲۲۰ تا ۲۵۰ میلیارد تومان توسط شرکتی حقوقی، مطرح است، با این وجود دلیل اصلی رشد حباب گونه ارزش چنین شرکتهایی را تنها و تنها دستورالعملهای ضعیف پذیرش شرکتها در خصوص الزامات بازار پایه میدانیم.
آیا این امکان وجود دارد که تمام کسانی که میتوانند یک شرکت با سرمایه اندک ثبت کنند و فعالیتی هم نداشته باشند، در بازار پایه درج شوند و بدون کوچکترین دستاورد و فعالیت اقتصادی، در فرایندی چند ساله ثروتمند شوند؟
پایان مطلب
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
ضمن تشکر صمیمانه از مطالب چند هفته اخیر در چهارشنبه های داغ. بایستی بدون تعارف به این موضوع اذعان کنم که بعضی از دست اندرکاران سازمان بورس خودشان رفیق قافله و شریک دزد هستند. حال این سوال پیش میاید: چرا سازمان بورس به ریاست جناب عشقی اینگونه در منجلاب فساد سیستماتیک گروه های مافیایی گرفتار شده اند؟ حتی از یک برخورد ساده اداری با فساد ناشران بورسی که در حیطه وظایف سازمان بورس هست دریغ میورزند؟! یکی از دلایل اصلی عدم توانایی برخورد با فساد، همسو بودن نهادهای نظارتی و مدیران سازمان بورس در این فساد سیستماتیک میباشد. اخیرا جناب آقای اژه ای در مورد عدم اعتماد مردم به بورس اظهار نظر کردند و بدون اینکه راه کار مناسبی جهت برخورد با این معضل ارائه نمایند! به موضوعی اشاره کردند که تعجب فعالین اقتصادی و بورسی را در پی داشت. ایشان بعنوان رئیس قوه قضائیه بدون هیچگونه اظهار نظری در مورد دلایل بوجود آمدن بی اعتمادی مردم به بورس فقط به ایجاد محلی برای سرمایه گذاری خرد مردم بسنده کردند! یعنی به جای مبارزه با فساد و رانت در بورس و جلب اعتماد مردم جهت سرمایه گذاری به دنبال محل دیگری برای سرمایه گذاری هستند. "خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل."
برای این سهم یا سهمهای مشابه آن در فرابورس ، سال ۱۴۰۰ قیمت سهم 1500 بوده الان حدود 8000 است چطور 150 برابر شده!!! رسانه تازه به دوران هنوز نرسیده دست بردارید از این ظاهرسازی!!! سهمهای خوب را ضایع میکنید اینگونه تبلیغات سهام خودتان را میکنید
1- شرکت های ورشکسته با پی بر ای 15 به بالا
2- شرکت های بنیادی با پی بر ای 10 به پایین.
شرکت های مورد اول بصورت مضاربه ای توسط بازار گردانها به تکنیکالیست ها و سبدگردان های بدون مجوز بازار سپرده شده تا با پروژه کردن سهمهای مذکور و توافق با نهادهای نظارتی سازمان جهت چشم پوشی از تخلفات محرز شده! به چندین برابر قیمت ارزش بازار و ذاتی سهم افزایش دهند و در یک دوره کوتاه مدت با تقسیم غنایم و سودهای بادآورده حالشو ببرن!
شرکت های مورد دوم که بنیادی هستند زیر ذره بین و نهادهای نظارتی قرار دارند تا به بهانه های مختلف و ... از سود شرکت های مذکور بزنن و به سهامدارهای خرد هم کمترین بازدهی داشته باشه. این شرکت ها با ریزش شدید دستوری قیمت توسط مدیریت سازمان با کنترل حقوقی های درصدی مواجه هستند!