کلاهتان را سفت بگیرید، انگار اینجا خبری از نظارت نیست!
به گزارش بورسنیوز؛ متأسفانه، پس از ریزش سنگین قیمت سهام در سال ۱۳۹۹، چند ماهی است که مجدداً شاهد شکلگیری موجی از سفتهبازی در نمادهایی با سرمایههای کوچک هستیم.
اینکه چگونه در کشور و اقتصادی که همه مشاغل و صنایع در حالت رکود به سر میبرند، شاهد بازده قیمتی بیش از ۷۰۰ تا ۸۰۰ درصدی در سهام شرکتهای کوچک و بعضا بی کیفیت هستیم، سوالیست که پاسخ آن را میبایست از واحدهای نظارتی سازمان بورس و وزارت اقتصاد پرسید.
علیرغم آنکه نگارنده نیز، نوسانات قیمتی سهام را جزء جداییناپذیر بازارهای سرمایه داخلی و بینالمللی میداند، بااینوجود، ضعف مفرط نهادهای نظارتی و مشکلات ساختاری و فنی بازار سرمایه کشور منجر به ثروتاندوزی عدهای سفتهباز معلومالحال و نابودشدن دارایی عدهای سرمایهگذار خرد و ناآگاه گردیده است.
سرمایه پایین در بسیاری از شرکتهای فعال در بازار سرمایه، عدم نظارت کافی بر محل و منبع پولهای وارد شده به بازار سرمایه (مشکلات عدیده چشمپوشی از قوانین ضد پولشویی در نظام بانکی و اقتصاد کشور به منجر به شکلگیری انواع فسادهای مالی در سالهای اخیر گردیده است)، عدم برخورد جدی با برخی سفتهبازان و شیادان فعال در فضای مجازی، عدم وجود و تکامل ابزارهای اصلی بازار سرمایه نظیر فروش استقراضی (متأسفانه سالهاست، استفاده از این ابزار به دلایل سیاسی، مذهبی، اقتصادی و کمتوانی مدیران و تصمیمگیران بازار سرمایه مغفول مانده است) و... تنها بخشی از مهمترین دلایل شکلگیری فساد در معاملات نمادهای بازار سرمایه است.
رشدهای نجومی قیمت سهام شرکتهای کوچک، بیکیفیت و کاغذی، نهتنها موجبات خدشهدار شدن اعتبار بازار سرمایه را در سالهای اخیر فراهم ساخته، بلکه منجر به سوءاستفاده از سرمایهگذاران خرد ناآگاه و بروز بیاعتمادی به بازار سرمایه نزد آحاد جامعه گردیده است.
اینکه چرا قیمت سهام شرکتی کوچک، با تحقق زیانی ۳ میلیارد تومانی در شش ماهه، رشدی ۷۰۰ تا ۸۰۰ درصدی را در یک سال گذشته به ثبت رسانده است، سوالیست که پاسخش نیاز به ریشه یابی دقیقی دارد.
بااینحال، سعی میکنیم تا در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته، با بررسی اجمالی وضعیت معاملاتی و سودآوری شرکت لبنیات کالبر (با نماد غالبر)، چند سؤال جدی از ناظران و تصمیمگیران بازار سرمایه داشته باشیم.
نگاهی اجمالی به روند سودآوری شرکت:
بر اساس سادهترین مبنای محاسبات قیمت (روش p/e)، احتمالاً اولین چیزی که با دیدن سهام یک شرکت با قیمت بیش از ۹۵۰۰ تومان به ذهن خطور میکند، سود خالصی در حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تومان است. اما آیا زیان ۳ میلیارد تومانی شرکت کالبر در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۲، با ارزش بیش از ۴.۲۰۰ میلیارد تومانی کنونی این شرکت همخوانی دارد؟
در شرایطی که صورتهای مالی سهماهه و ۶ماهه شرکت کالبر حاکی از افت معنادار سودآوری و شرایط نگرانکننده شرکت در سال ۱۴۰۲ دارد، دلیل رشد غیرمنطقی و چند صددرصدی قیمت سهام این شرکت در ماههای گذشته چیست؟
چگونه خریداران این روزهای سهام شرکت کالبر، خود را مجاب به خرید سهمی با قیمت ۹.۵۰۰ تومان، آنهم با زیان ۷ تومانی بهازای هر سهم در عملکرد ۶ماهه میکنند؟
بنابراین، آنچه مشهود است، نمیتوان رشد بیش از چند صددرصدی قیمت سهام این شرکت را با شرایط نامناسب سودآوری شرکت مرتبط دانست.
بیایید نگاهی دقیقتر به روند معاملاتی سهم در سال گذشته بیندازیم:
رشدهایی که معمولاً به نابودی شرکت منجر میشود
متأسفانه، تعداد بسیار زیادی از شرکتهای کوچک و بزرگ را میتوان در بازار سرمایه کشور مثال زد که با ورود سفتهبازان به سهام آن شرکتها، به ورطه نابودی کشیده شدهاند.
اتفاقات و رویدادهای شکلگرفته در سهام شرکت فاذرآب را بهخاطر دارید؟
یادتان است که ورود عدهای سفتهباز به سهم و خریدهای پیاپی اعتباریشان چه بلایی بر سر کارگزاری بانک کشاورزی و شرکت آورد؟
ماجراهای شرکت نوش مازندران چه؟
یادتان است ارزش ۱۸ میلیارد تومانی شرکت در سال ۹۸ به ۴.۶۰۰ میلیارد تومان در مرداد ۱۳۹۹ افزایش یافت؟ خبری از شرایط و سودآوری این شرکت دارید؟ راستی سهامدار عمده آن چند درصد از سهامش را به سهامداران خرد واگذار کرد؟ چند نفر را میشناسید که سرمایه هایشان در سهام این شرکت نابود شد، زندگی هایشان نابود شد و برای همیشه داغ بازار سرمایه را در ذهن دارند؟
ورود کد اشخاص حقیقی و یا سبدهای حقیقی را به نماد ولیز در سال ۱۳۹۹ را یادتان است؟ یادتان است که دیگر حتی مجمععمومی شرکت هم تشکیل نمیشد؟ ناظران بازار خبر دارند، ریزش قیمت سهام این شرکت چه بلایی بر سر مردم آورد؟ آیا کدهایی که سهامشان را به مردم بیچاره فروختند و شرکت را به ورطه نابودی کشیدند شناسایی شدند؟
واحدهای حقوقی و نظارتی برای جلوگیری از همچنین وقایعی که شرکت، سرمایهها و زندگی سرمایهگذاران خرد بازار سرمایه را نابود میکنند، چه اقداماتی کردهاند؟
آیا هنوز هم افرادی وجود دارند که با ورود پولهایی با منابع نامحدود و نامعلوم به سهام شرکتها، منجر به بدبختی شرکتها و سهامدارانشان شوند؟
بله. هر روز بیشتر از دیروز
و اما در غالبر چه خبر است؟
در هنگام خواندن صورتهای مالی شرکت کالبر، به نکتهای برخورد کردم که احتمالاً بخش عمدهای از رشد حباب گونه قیمت سهام این شرکت را توجیه میکند.
در فهرست سهامداران شرکت یک نام جلبتوجه میکرد: مهدی بغدادی
البته امیدواریم که این موضوع تنها یک تشابه اسمی باشد، چرا که بسیاری از فعالین بازار سرمایه این نام را با اتفاقات ناگوار شرکت نوش مازندران، شکر شاهرود، فاذر، حفارس و... میشناسند.
اصولاً انگار این نام در شرکتهای کوچک، سرمایههای بالایی وارد میکنند (بد نیست نهادهای نظارتی همواره حواسشان به محل تأمین مالی این چنین معاملات در شرکتهای کوچک باشد)، رشد قیمتی عجیبی ایجاد میکنند (بازدههای چند صددرصدی) و در زمان مناسب تمام یا بخشی از سهام خود را به بعضی سرمایهگذاران ناآگاه و ازهمهجابیخبر واگذار میکنند.
تقریباً میتوان گفت در تمام یا بخش عمدهای از شرکتهایی که بهصورت شخصی و یا با کد شرکت آروین تجارت ثمین، ورود میکنند پس مدتی شاهد رشدهای قیمتی عجیب و بتوان گفت بدبخت شدن عده زیادی از سهامداران خرد ناآگاه شدهاند.
علیرغم نقش برجسته این نام در رشدهای به وجود آمده در برخی شرکتهای کوچک، نمیتوان از هماهنگی عدهای دیگر سفتهباز معلومالحال و غیر خوشنام با ایشان بهسادگی عبور کرد. کافیست سرمایهگذاران این روزهای شرکت کالبر به لیست سهامداران نماد غنوش مراجعه نمایند تا ببینند پس از ورود این نام به شرکت و فروش سهام خود (پر کردن جیب خود و همراهان)، مدیریت شرکت و لیست سهامداران به کجا رسیده است.
آیا سهامداران و خریداران این روزهای غالبر، کیسون و حفارس، بلایی که بر سر سهامداران غنوش آمد را دیدهاند؟
آیا ماجرای خالیکردن سهام شرکت غنوش آنهم تنها در ۱۵ روز کاری و بیچاره کردن شرکت و سرمایه گذاران را شنیده و یا دیده اید؟
شرکتی که روزی سهامدار عمدهاش تنها ۳ درصد سهم داشت و اکنون ۶ درصد؟ آیا راجع به واگذاری زمینهای این شرکت چیزی میدانید؟
فروش ۲۱ درصد از سهام خریداری شده در کف قیمتی و تنها در ۱۵ روز کاری!
آیا شخصی از ناظرین بازار سرمایه و واحدهای حقوقی از ایشان سؤالی در خصوص چرایی ورود به شرکت و چرایی خروج و میزان ثروتی که از سهامداران بیچاره به دست آوردهاند، پرسیده است؟
چگونه ناظران شرکت بورس و سازمان بورس مجوز فروش تمام سهام، سهامدار عمده یک شرکت را تنها در ۱۵ روز صادر میکنند؟ آیا ناظران بازار خواب بودند و یا مصلحت میگفت باید خودشان را به خواب بزنند؟
آیا سهامداران بیچاره شده شرکت، تاکنون شکایتی را از ناظرین بورس تنظیم کردهاند؟ آیا ما هیچ قانونی در خصوص فروش بخش عمده سهام شرکت به تعداد زیادی از سهامداران خرد نداریم؟
آیا این مملکت و سازمان بورس مسئولی ندارد که مانع از به بازی گرفتهشدن سهامداران خرد و سوخت شدن سرمایههای مردم بیچاره شود؟ راستی نقش قوه قضائیه ما چیست؟
علیرغم آنکه نگارنده با آزادی سرمایهگذاری در سهام مشکلی ندارد؛ اما آیا نمیبایست در خصوص ورود به سهام شرکتهای کوچک، قوانینی تدوین شود؟ ما تا این حد دچار بیتفاوتی و بیسوادی هستیم؟
یک شخص با تعدادی سفتهباز وارد سهمی میشوند. در دو سال ارزش شرکت را از ۱۸ میلیارد تومان به ۴۶۰۰ میلیارد تومان میرسانند. بعد تمام سهام خود را در ارزش ۸۰۰ میلیارد تومان نثار مردم همیشه در صحنه و از تورم جامانده میکنند؟
ارائه راهکار و سخن آخر:
برای چندمین بار عنوان میکنم، مقصر نخست سرمایهگذاران و سهامدارانی هستند که بدون تسلط مقدماتی بر علوم مالی و تنها بر اساس سیگنالهای فضای مجازی، به بازار سرمایه ورود میکنند.
اما مقصر دوم و شاید اصلیترین مقصرین این وضعیت، مدیران بیسواد و ضعف مفرط سیستم نظارتی و حقوقی سازمان بورس و کشور است.
مگر میشود در کشوری که حقوق سالانه کارگرانش تنها ۲۰ درصدافزایش یابد (آنهم در تورم ۴۰ درصدی کشور)، یک عده معلوم الحال بتوانند صدها میلیارد تومان پول با استفاده از ناآگاهی مردم، بدون ایجاد ذرهای ایجاد ارزش در کشور، به جیب بزنند.
چگونه ممکن است شما مردم یک کشور را به کار و خلق ارزش تشویق کنید درحالیکه راه یکشبه پولدار شدن در بازار بورس و بازارهای موازی تا این حد کمدردسر باشد.
چگونه ممکن است میلیونها نفر از افراد این کشور از پس تأمین خوراک روزانه خود بر نیایند؛ ولی عدهای به این راحتی و با استفاده از پولهایی که منبعشان معلوم نیست بتوانند مابقی سرمایههای همان مردم بیچاره را هم غصب کنند.
سهامداران و خریداران این روزهای نماد غالبر هم حواسشان را جمع کنند. معلوم نیست دینامیت روشن شده توسط این اساتید در چه قیمتی و در چه روزی منفجر شود. ۱۰.۰۰۰ تومان یا ۹.۰۰۰ تومان یا ۶.۰۰۰ تومان فرقی ندارد چرا که در انتها شما بازنده و آن دوستان برندهاند.
چند پیشنهاد از نگارنده بیسواد به مدیران باسواد و نخبه سازمان بورس، بورس و فرابورس:
اگر اولویتتان شفافیت و بازگشت اعتماد به بازار سرمایه است و نه بهدستآوردن کارمزدهای ناشی از معاملات، راهکارهای متعددی برای جلوگیری از جولان این افراد و بیچاره شدن مردم در بازار سرمایه وجود دارد:
۱- پافشاری در تصویب استفاده از ابزارهایی نظیر فروش استقراضی تا بازار از حالت یکطرفه و رشدهای حبابی خارج شود.
۲- وضع قوانین برای اشخاص حقیقی و حقوقی که با سرمایههای بالا وارد شرکتهایی با سرمایه و ارزش بازاری کوچک میشوند:
بهعنوانمثال: ورود و خروج هر چقدر پول و سرمایه به نمادهایی مانند فولاد، شستا، خودرو و... اهمیتی ندارد؛ اما اگر شخصی با کدهای مرتبطش، بیش از ۵ تا ۱۰ درصد از سهام یک شرکت کوچک را تملک کردند، اجازه فروش برای ۵ سال یا بیشتر از آنها گرفته شود تا دیگر نتوانند به این سادگی با فروش سهامشان منجر به نابودی شرکت، بدبختی سهامداران گردند.
۳- شناسایی تمام کدهای مشکوک به تملک در سهام شرکتهای کوچک و فریز سهام خریداری شده توسط آنها.
۴- بررسی منبع سرمایههای وارد شده به بازار بورس بهوسیله اجرای سختگیرانه قوانین پولشویی
۵- منع کارگزاران از اعطای اعتبار به کدهایی با چنین عملکردی (البته اگر بعضی مدیران این کارگزاریها هم عضوی از سفتهبازان همراه نباشند)
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
اینو خیلی خوب اومدی
در پشت هر نماد حبابی
کارگزاری عظیم الشان حضور داشته ودارد
ثانیا مگر در افزایش بیش از 50 درصد بورس نماد را نمی بنند و توضیحات نمی خواهد؟
معاون . رئیس
بالا . پایین
از این به کدوم شکایت کنیم؟
معاون . رئیس
بالا . پایین
از این به کدوم شکایت کنیم؟
لطفا پیگیری کنید مشکل دهها هزار سهامدار آنلاین کارگزاری اطمینان سهم.
چرا کارگزاری اطمینان سهم از 1 شهریور 1402 تا حالا آذر ماه اجازه معاملات آنلاین به مشتریان آنلاین نمی دهد؟در صفحه آنلاین مشتریان هر روز یک پیام توسط مدیر معاملات گذاشته شده که مشتریانی که عجله در فروش دارند تغییر ناظر بزنند. حداقل دلیلش را اعلام کنند.چرا کارگزاری را ادغام نمیکنند؟
چرا کارگزاری اطمینان سهم با ایجاد بدهی در کد آنلاین مشتریان حتی به میزان 1 تا 2 هزار تومان بابت خرید عرضه اولیه قبل از مرداد ماه کاری کرده که مشتریان آنلاین کارگزاری نمیتوانند با تغییر ناظر سهام خودشان را به کارگزاری دیگری ببرند!
متاسفانه امکان شارژ آنلاین کد بورس و صفر کردن بدهی هزار تومانی برای هیچکدام از مشتریان آنلاین که هنوز سهامشان در کارگزاری اطمینان سهم مانده است وجود ندارد.چون کارگزاری بصورت غیر قانونی واریز وجه به کارگزاری را بسته است.لذا سهامداران آنلاین این کارگزاری راه فرار ندارند.
لطفا سازمان بورس و کانون کارگزاران پیگیری کنید چرا هیچکس بداد سهامداران کارگزاری اطمینان نمی رسد؟
4 ماهه سهامداران آنلاین این کارگزاری هر جا شکایت میکنند هیچکس پاسخگو نیست.حتی ثبت شکایات سازمان بورس هم نظارت نمیکند.
از بورس نیوز خواستار تهیه مطلب و گزارشی در مورد صدور مجوزهای بی رویه صندوق ها و رشد قارچ گونه صندوقها که بیشتر با هم ساخت و پاخت کرده و معاملات انجام میدهند تا حقیقی ها را با فریب به خرید صندوق ها سوق دهند و دیگر اینکه جناب عشقی را از خواب بیدار کنید که فریب ایجاد صندوقها از طرف کارگزاریها و شرکتها را نخورند چرا که منظور از ایجاد صندوق، تأمین نقدینگی مفت و مجانی و حتی با ضرر حقیقی هاست که بواسطه سیاست انقباضی بانک مرکزی بوجود آمده است و اینان قصد کمک به بورس را ندارند و فقط به دنبال جذب نقدینگی مفت هستند.