بورس‌نیوز(بورس‌خبر)، قدیمی ترین پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

      
شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۶
سوژه هفته: آقایان چه بر سر بانک مرکزی آورده اید؟

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 
متاسفانه در سال‌های گذشته، به دفعات شاهد تاثیرگذاری تصمیمات اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی بر بازار سرمایه بوده ایم. عدم هماهنگی‌ها بین بانک مرکزی و وزارتخانه‌های مختلف، تغییرات مداوم سیاست‌های تاثیرگذار اتخاذ شده، مصاحبه‌های گاه و بی گاه مدیران بانک مرکزی و ...، تنها بخشی از چالش‌های فعالین بازار سرمایه و بازار‌های موازی با این نهاد مالی سرنوشت ساز است.
کد خبر : ۲۷۴۰۵۷

به گزارش بورس نیوز،  بنا بر درخواست‌های شما خوانندگان تصمیم گرفتیم سوژه این هفته را به مصاحبه‌ای با یکی از صریح‌ترین کارشناسان بازار سرمایه (از معدود کارشناسانی که اخطار‌های متعددی در خصوص ریزش بازار سال ۱۳۹۹ به سرمایه گذاران را داده بود. بخوانید مقاله "بورس آخر قرن" بحرانی که آیندگان از آن یاد خواهند کرد) در خصوص نقش بانک مرکزی و تاثیر تصمیمات این نهاد بر بازار سرمایه داشته باشیم. 

این شما و این مصاحبه‌ای جذاب و خواندنی:

آقای حسین خسرونژاد شما نقش تصمیمات بانک مرکزی را در وضعیت فعلی بازار سرمایه کشور تا چه حد پر رنگ می‌دانید؟

 

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

با سلام خدمت شما و خوانندگان محترمتان. پیش از شروع بحث، ضروری می‌دانم اعلام کنم تمامی مباحث مطرح شده بر پایه اطلاعات موجود و قابل پیگیری می‌باشد و نه تنها قصدی برای تخریب افراد و نهاد‌ها وجود ندارد بلکه کلیه صحبت‌های اینجانب در راستای اصلاح شرایط و امید به بهبود وضعیت مهمترین نهاد مالی کشور عزیزمان در آینده است.

پیش از آنکه در خصوص تاثیر و نقش بانک مرکزی بر بازار سرمایه و یا فضای سرمایه گذاری در کشور صحبت کنم لازم می‌دانم توضیح کوتاه و ساده فهمی را در خصوص چرایی به وجود آمدن بانک مرکزی و یا ماهیت فعالیت‌های این بانک بدهم.

به طور کلی ماهیت پیدایش و وجودی بانک مرکزی در هر کشوری، ایجاد نظم در ساختار بانکی و تاثیر بر مهمترین آیتم‌های اقتصادی نظیر نرخ تورم است. در حقیقت مهمترین هدف سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی (این سیاست‌ها با ابزار‌های پولی قابل پیاده سازی می‌باشد) در سراسر کشور‌های دنیا ثبات قیمت‌ها (تورم ثابت و پایین) می‌باشد چرا که یک افزایش در سطح قیمت‌ها منجر به نااطمینانی در اقتصاد می‌شود و این نااطمینانی رشد اقتصادی را مختل می‌کند؛ بنابراین وقتی در کشوری همچون ایران، شاهد ثبت نرخ‌های تورم بالا برای سالیان متمادی هستیم، بدون شک متهم ردیف اول این ماجرا، بانک مرکزی است چرا که نتوانسته به مهمترین هدف وجودیش دست یابد. از نظر بنده در عملکرد ضعیف بانک مرکزی ایران در سال‌های گذشته دو عامل بیش از عوامل دیگر خودنمایی می‌کند: عدم استقلال بانک مرکزی و عدم بکارگیری افراد با دانش و ضابطه‌مند.

یعنی از نظر شما بانک مرکزی ایران نهادی مستقل نیست؟

به نظر شما هست؟ بگذارید موضوع را شفاف‌تر بررسی کنیم. شاید معروفترین و شناخته شده‌ترین بانک مرکزی دنیا، بانک مرکزی آمریکا متشکل از ۱۲ بانک فدرال رزرو می‌باشد که بعد از دو شکست تاسیس این بانک در سال‌های ۱۸۱۱ و ۱۸۳۶ میلادی، پس از بروز پدیده هراس بانکی و شکست‌های گسترده بانکی و زیان‌های عظیم سپزده گذاران در سال ۱۹۰۷، سرانجام کنگره در سال ۱۹۱۳ "قانون فدرال رزرو " را به تصویب رساند.

جالب آن است که بدانید بانک مرکزی انگلستان در سال ۱۶۹۴ و بانک مرکزی ژاپن در سال ۱۸۸۲ تاسیس شدند، اما به نظر شما چه چیز بانک مرکزی آمریکا را از این دو بانک قدیمی‌تر متمایز می‌کند؟ استقلال بانک مرکزی. استقلالی که متاسفانه در کشور ما معنا و مفهمومی کاربردی ندارد.

از مکانیزم فوق العاده و ساختار بی نظیر بانک مرکزی آمریکا و حتی بانک مرکزی اروپا که بگذریم، چرا فدرال رزرو مستقل‌ترین نهاد دولتی در آمریکاست؟ حتی بانک مرکزی انگلستان هم تا سال ۱۹۹۷ و تاپیش از به روی کار آمدن حزب کارگر از اختیارات بسیار کمی برخوردار بود چرا که تعیین نرخ بهره در اختیار خزانه دار کل کشور بود.‌

می‌دانید استدلال آمریکا‌ها از اینکه بانک مرکزی آمریکا می‌بایست مستقل باشد چیست؟

آمریکایی‌ها معتقدند که اگر بانک مرکزی تحت تاثیر فشار‌های سیاسی احزاب و گروه‌های حاکمیتی باشند دیگر نمی‌توانند سیاست‌های مالی و پولی خود را با اهداف بلند مدت پیاده سازی کنند. از نظر آن‌ها سیاست گذاران فاقد تجربه لازم در اتخاذ تصمیمات دشوار موضوعات مهم اقتصادی هستند، بنابراین واگذاری کنترل سیاست‌های پولی به آن‌ها دیوانگی و مخاطره آمیز است. توجه خوانندگان محترمتان را به مطالعه در خصوص شخصیت و اقدامات "پل ولکر" یکی از برترین روسای کل بانک مرکزی آمریکا در دهه ۸۰ و ۸ سال مدیریت ایشان جلب می‌کنم.

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

 

هنوز هم در آمریکا قانون ولکر، اقدامات ایشان در راستای استقلال بانک مرکزی و خروج آمریکا از بحران تورم دو رقمی زبان زد می‌باشد. شاید برایتان جالب باشد که اولین شرط ایشان برای حضور در بانک مرکزی آمریکا در دوره جیمی کارتر، استقلال کامل بانک مرکزی آمریکا در تصمیم گیری‌ها بود.

حالا من از شما می‌پرسم تاکنون دیده اید شخصی پیش از ورود به بانک مرکزی چنین شرطی را برای دولتمردان ایران گذاشته باشد؟ به نظر شما اگر شخصی دارای رزومه علمی معتبر، مدارک بالای تحصیلی در رشته‌های مرتبط و دانشگاه‌های شناخته شده جهانی، کارنامه درخشانی در زمینه مدیریت نهاد‌هایی مشابه و ...، باشد، به دولتمردان (که بسیاری از آن‌ها حتی آگاهی جزئی بر علم اقتصاد ندارند) اجازه مداخله در امور بانک مرکزی را می‌دهد؟ آیا شخصی که به واسطه همفکری و به روی کار آمدن حزبی خاص (اصلاح طلب و یا اصولگرا)، بدون ملاحظات علمی و با نگاهی جناحی، سکان مهمترین نهاد مالی کشور را می‌گیرد حاضر می‌شود اقداماتی بر خلاف خواست رئیس جمهور و وزرای دولت انجام دهد؟

اگر می‌خواهید میزان استقلال بانک مرکزی ایران را ببنید به مصاحبه آقای سیف رئیس بانک مرکزی روحانی پس از حضور در دادگاه‌های جرایم اقتصادی نگاه کنید. ایشان، آن هم پس از متهم شدن در خصوص تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی مجبور به اذعان عدم استقلال بانک مرکزی و اجرای دستورات دولت داشتند.

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

 

به عبارتی شما منکر فرمانبرداری رئیس بانک مرکزی از رئیس جمهور و اعضای دولت می‌شوید؟

جواب این سوال خیلی واضح است. فکر کنم بد نباشه یک مثال همراه با مزاح از جایگاه رئیس جمهور و رئیس بانک مرکزی بزنیم. چند ماه قبل هادی چوپان پس از قهرمانی در مسابقات مستر المپیا اظهار نظر جالبی در خصوص مقایسه خود با رئیس جمهور داشت. هادی چوپان گفت هر کسی می‌تواند رئیس جمهور شود، اما هر کسی نمی‌تواند قهرمان مستر المپیا شود.

از نظر بنده هم هر کسی می‌تواند در انتخابات شرکت کند و رئیس جمهور شود، اما هر کسی نمی‌تواند رئیس بانک مرکزی باشد کما اینکه در بسیاری از کشور‌های دنیا ورزشکاران سابق و یا حتی کمدینی در اوکراین موفق به کسب جایگاهی سیاسی شده اند، اما آیا این ورزشکاران، بازیگران و یا مهندسان و پزشکان می‌توانند رئیس بانک مرکزی آمریکا شوند.

البته منکر مثال‌های نقض بی شمار در کشور خودمان و راه یافتن بسیاری از افراد غیر متخصص در سمت‌های تاثیرگذار نمی‌شوم، اما آنچه در دنیا مرسوم است معمولا بزرگترین و برجسته‌ترین اقتصاددانان در راس بانک مرکزی و بدنه کارشناسی این سازمان قرار می‌گیرند.

بنده به هیچ وجه منکر خدمات و توانایی علمی مدیران سابق بانک مرکزی ایران نمی‌شوم، اما کافیست نگاهی به مقایسه علمی، عملکردی و سال‌های خدمت ۵ مدیر سابق بانک مرکزی ایران با ۵ رئیس بانک مرکزی آمریکا بیاندازید تا بیشتر دلیل اتفاقات کنونی اقتصادی را متوجه شوید.

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

متاسفانه طول عمر مدیریت ۵ رییس اخیر بانک مرکزی در ایران حتی به اندازه طول مدیریت آلن گرینسپن در بانک مرکزی آمریکا هم نمی‌شود و این یعنی در ایران هر شخصی به ریاست جمهوری می‌رسد با خودش رئیس بانک مرکزی دلخواه و مطیع خود را هم می‌آورد و حتی در دوره آقای رئیسی شاهد تنوع روسای بانک مرکزی نیز هستیم.

به عبارتی مدیران بانک مرکزی ایران در تمام سال‌های اخیر بیشتر ابزاری برای تحقق اهداف دولت‌ها بوده اند تا مدیرانی برای بهبود اوضاع مردم کشور.

علی رغم جایگاه بالای ریاست بانک مرکزی از نظر شما، با این حال ترک بانک مرکزی و کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری"جناب آقای همتی" مثالی نقض برای صحبت‌های شما نیست؟ 

سوال خوبی بود. در روز‌های پیش از انتخابات سال ۱۴۰۰، دفتر کار بنده در ساختمان روبروی بانک مرکزی در خیابان میرداماد بود. در آن روز‌ها شاهد سیل عظیمی از جمعیت فقیر و رنج دیده‌ای بودم که به واسطه تخصیص ارز با کارت ملی توسط عده‌ای دلال از شهرستان‌های مختلف بابت دریافت مبلغ ناچیزی پول در صف‌های شلوغ صرافی‌ها می‌ایستادند. 

با دیدن پیره زن و پیره مرد‌های رنج دیده و ناتوان و کارگران زحمتکش که ساعت‌ها در شرایط نامناسب شبانه از شهرستان‌ها حرکت می‌کردند تا ساعت‌های ۴ تا ۵ صبح در ابتدای این صف‌های خجالت آور قرار گیرند، مدام سوالی در ذهنم عبور می‌کرد.

مدام با خود می‌گفتم مدیری که توان سامان دهی و اصلاح شرایط خیابان روبروی دفتر خودش را هم ندارد چگونه ممکن است بتواند مردم یک کشور را از فقر و فلاکت نجات دهد.

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

بدتر از آن ترک جایگاه آقای همتی به عنوان رئیس بانک مرکزی آنهم در بحرانی‌ترین شرایط اقتصادی کشور و گرفتن عکس‌های تبلیغاتی و دیدن مناظرات عجیب ایشان در آن روز‌ها بود. به نظر من احتمالا برای یک اقتصاددان واقعی، فعالیت در حوزه تحصیلات خود و خدمت به مردم از این طریق جذاب‌تر از پست‌های سیاسی خواهد بود.

البته سابقه بیش از ۱۴ سال فعالیت ایشان در صدا و سیما و انتساب در پست‌هایی نظیر معاون سیاسی صدا و سیما و همچنین عنوان سفیر ایران در چین نشان می‌دهد که ایشان بیشتر از علاقه به خدمت از طریق اقتصاد تمایل به ارائه خدمات سیاسی به مردم را دارند.

در این صورت به نظر می‌رسد انتصابات در بانک مرکزی هم بیشتر سیاسی باشد تا علمی؟ 

من همیشه امیدوارم که اینچنین نباشد، ولی متاسفانه چند دهه‌ای هست که نقش رزومه علمی و سواد مرتبط در انتخاب رئیس و مدیران بدنه بانک مرکزی بسیار کم رنگ شده است. شما حتی می‌توانید تحصیلات و دانشگاه‌های محل تحصیل روسای سابق بانک مرکزی کشور را نه با روسای دیگر کشور‌ها بلکه با برخی مدیران بانک مرکزی بعد از انقلاب مقایسه کنید تا ببینید تا چه حد شاهد افت بدنه علمی بانک مرکزی ایران در سال‌های اخیر بوده ایم.

متاسفانه ما مدارج تحصیلی روسای بانک مرکزی (علی رضا نوبری دارای فوق لیسانس ریاضی از دانشگاه سوربن، فوق لیسانس اقتصاد و فوق لیسانس تحقیق در عملیات و پی اچ دی از دانشگاه استنفورد، محسن نوربخش دارای فوق لیسانس و دکترای اقتصاد از دانشگاه کالیفرنیا و ...) را تا سطح مدارک حسابداری جناب سیف و فوق لیسانس معارف اسلامی و مدیریت آقای صالح نیا تقلیل داده ایم.

البته ممکن است یک عده مدارک تحصیلی را ملاک مناسبی برای عملکرد روسای بانک مرکزی ندانند کما اینکه عملکرد جناب نوبری و نوربخش هم از چالش‌هایی جدی برخوردار بوده، اما با احترام کامل، باور کنید که حتی فارغ التحصیلان رشته حسابداری هم به خوبی می‌دانند با شگرد‌های تهیه صورت‌های سود و زیان و ترازنامه نمی‌توان سیاست‌های مالی و پولی مناسبی را برای ۸۵ میلیون نفر جمعیت یک کشور ارائه داد.

متاسفانه در دوره جناب آقای رئیسی این انتصابات روند ناامید کننده تری هم داشته و انتخاب مهمترین بازو‌های اقتصادی تاثیر گذار کشور نظیر وزیر اقتصاد، وزیر رفاه، رئیس بانک مرکزی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار و رئیس اداره امور مالیاتی از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق به عنوان ۱۰۲ امین مرکز علمی کشور در تولید علم و مقاله علمی، نوعی تقلیل دانش به حساب می‌آید.

بلا‌هایی که نابغه‌های بانک مرکزی بر سر مردم بیچاره می‌آورند 

واقعا من انتظار ندارم در شرایط فعلی کشور که تمام نوابغ و رتبه‌های برتر کنکور و حتی فارغ التحصیلان با ضریب هوشی متوسط هم در حال مهاجرت هستند، ایرانی‌های فارغ التحصیل از دانشگاه‌های مطرح جهان برای ساماندهی شرایط بانک مرکزی به کشور برگردند، اما حداقل از فارغ التحصیلان دانشگاه‌های معتبر داخلی برای سپردن جایگاه‌های حساس اقتصادی که زندگی میلیون‌ها نفر را تحت الشعاع قرار می‌دهد، استفاده بیشتری شود.

بی شک با توجه به تراز و رتبه کنکوری، احتمالا قبول شدگان در دانشگاه امام صادق از نوابغ و نخبگان کنکوری ما با رتبه‌های تک رقمی، دو و یا سه رقمی هم نیستند، بنابراین اگر حکمرانان ما همچنان مصر به اولویت تعهد بر علم در انتخاب‌های خود هستند، بهتر است برجسته‌ترین اساتید و مدرسان دانشگاه‌های مطرح داخلی همچون شریف، تهران و بهشتی را در دانشگاه امام صادق به استخدام در بیاورند تا حداقل سطح علمی فارغ التحصیلان این دانشگاه و مدیران آینده کشور افزایش یابد.

به خاطر دارم چند وقت پیش و درست پس از نکول و ورشکستگی بانک "سیلیکون ولی" در آمریکا یکی از دوستان که اتفاقا از مدیران خوب و فارغ التحصیلان این دانشگاه نیز می‌باشد، طی تماسی تلفنی با من یادآور شد که بحران مالی بانک‌ها مربوط به همه جهان حتی آمریکا است و ولنگاری بانکی تنها مربوط به نظام بانکی ایران نیست.

در جواب این دوست عزیز که ظاهرا در چند و، چون دلایل این اتفاق نبود، توضیح دادم که اگر امروز بانک سیلیکون، ولی به دلیل عدم رعایت استاندارد‌های سرمایه گذاری دچار چنین مشکلی شده به این دلیل است دولت آمریکا و بانک مرکزی این کشور تصمیم گرفته تا به جای جلوگیری از ورشکستگی یک بانک متخلف، با افزایش نرخ بهره، نرخ تورمی که در زندگی بیش از ۳۵۰ میلیون نفر احساس می‌شود، را کاهش دهد. 

آیا دولت و بانک مرکزی ما شجاعت اجرای چنین تصمیماتی را برای بانک‌های نظیر بانک آینده، بانک سرمایه و ...، دارد و یا بهای تورم و چاپ پول نگه داشتن این بانک‌ها را ۸۵ میلیون نفر با نهایت رنج و درماندگی اقتصادی خواهند پرداخت؟

متاسفانه دست یافتن به مدارک تحصیلی از دانشگاه‌های مختلف کشور و بدست آوردن ثروت از روش‌های مختلف چنان اعتماد به نفس متوهم گونه‌ای را برای برخی اشخاص به وجود آورده که اکنون فعالین حوزه مبل، لوستر و ساخت و ساز هم به خودشان اجازه تاسیس بانک و یا قبول سمت در مهمترین و تخصصی‌ترین نهاد‌های مالی می‌دهند.

حتی اگر از توهمات نگران کننده برخی افراد هم چشم پوشی کنیم، نقش اساتید و نوابغ بانک مرکزی در صدور مجوز و جلوگیری از بزرگ‌تر شدن این بحران‌ها چیست؟ چه کسانی اجازه تبدیل شدن بانک آینده به یک غده سرطانی در نظام اقتصادی و بانکی کشور را داده اند؟ آقای همتی، سیف و دوستانشان در بانک مرکزی امروز پاسخی برای بحران‌های ناشی از بانک آینده، سرمایه، دی و ... که بدلیل ضعف نظارتی به وجود آمده، دارند یا بیشتر در انتظار گزارشات دولت کنونی و به نوعی مچ گیری از این دوستان می‌باشند؟

بنابراین و در کلام آخر عرض می‌کنم تا وقتی مکانیزم انتخاب روسا و کارشناسان بدنه بانک مرکزی اینگونه باشد نه خیلی امیدی به بهبود شرایط اقتصادی کشور داشته باشید و نه خیلی از تاثیرات عملکرد و تصمیمات بانک مرکزی بر بازار سرمایه ناراحت شوید. به قول معروف " همینی که هست "

اشتراک گذاری :
برچسب ها :
نظرات کاربران
اخبار مرتبط
دولت مهم‌ترین عامل برای جبران زیان صنایع
بازار سرمایه از نظر ارزندگی و جذابیت برای سهامداران در سطح مناسبی است؛
دولت مهم‌ترین عامل برای جبران زیان صنایع
کفگیر دولت بدون هنر، به کف دیگ خورده است!
بانک مرکزی ناچار به عقب‌نشینی از روند جاری؛
کفگیر دولت بدون هنر، به کف دیگ خورده است!
اقتصاد جایی است که تاوان آزمون و خطا در آن را نسل‌ها باید بدهند، نسل ها! (بخش اول)
مصاحبه اختصاصی بورس نیوز با پیام نیک کام، مشاور و تحلیلگر بازار‌های مالی؛
اقتصاد جایی است که تاوان آزمون و خطا در آن را نسل‌ها باید بدهند، نسل ها! (بخش اول)
ارسال نظر
نظرات بینندگان
ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۷
اصولا همه چیز در کشور دست سیاسیون بیسواد است.
مهراد
United States of America
شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۶
دمتون گرم بابت این گزارشاتون ولی افسوس میخوریم بابت این همه بی سوادی مدیرای کشور
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۱
بورس نیوز این روزها بازار اجرای احگام خدا هست وهرگس گه سواد خواندن نوشتن دارد طبق حگم صریح قران مجتهد هست ومیتواند بر اساس اجتهاد خودش عمل گند برای رزای خدا الان ایات سوره نسا را میخواندم درمورد حجاب احگام واجبی ندارد ولی درمورد مسلمانانی گهستند وربا خواری ونزول خواری مشد از اند
ناشناس
United States of America
شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۲۱:۱۰
خیلی عالی بود روشن شدم دست مریزاد ?
ناشناس
United States of America
شنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۱
مملکت بی سواد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
يکشنبه ۰۲ مهر ۱۴۰۲ - ۰۱:۱۳
بورس نیوز وجود داری این گامنت پخش گن واگر نگردی انشا الله به عقوبتش گرفتار شوی سریع بورس نیوز اعترافات نتانیاهو درمورد ایران را شنیدی که تلویحاوصریح اعلام کرد ایران .صد سال هست عملهای .موساد دراجرای طرح خاورمیانه بزرگ بوده وهست ونقش ورفتار ایران درصلح اعراب با اسراییل عامل اصلی بوده است دیدید راچب فن اوری هستهای وفتوای منع ازمایش هستهایرا .حساب نگردند وگفتند اسراییل مانع دسترسی ایران به سلاح هستهای شده است وازدنیا میخواست درگنار اسرایل وتحریم ایران مشارگت گنند ودید رمز وراز همه این تحریمها در انجام ندادن ازملیش هستهای صلح امیز دردوران احمدی نزاد هست ومیبینید ومی فهمید یا خودتان به استحمار خری زددهاید وگور وگنگ وناشنوا شدهاید وخدا این احساساتتان را قفل کرده است بزرکترین دشمن اسلام خدا وقران وایران .... صد سال پیش تا حالا هستند وطبق فرمان وحگم خدا صریح ومشددش خون را باید برزمین به ریزیم ومهدورالدم هستند وگرنه به عزاب خدا دراین دنیا وان دنیا گرفتار میشوید طبق اصل صریح قران هرگس سواد دارد خودش مجتهد هست وباید براساس اجتهاد خودش عمل گند پس ماهم انشا الله این حگم واجب انجام خواهیم داد برای رزای خدا وقتش گه رسید محگم وبا قدرت انرا انجامم میدهیم وتمام لها وخودشانرا ویران ومنقرز خواهیم کرد که حکم حکم خدا هست ومشدد شده خداوندی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
يکشنبه ۰۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۸
نتیجه مدیر و مسئول شدن ..
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۱
کار بانکها بنگاه داری تنها که نیست تورم زایی میکنند و یک‌دهم تورم ایجاد شده را با منت به سپرده‌گذاران بدبخت بعنوان سود میدهند و ۹ قسمت باقیمانده را بالا میکشند که میشود ۹۰ درصد پول سپرده‌گذاران که برایشان دود میشود و بهتره بگوییم در جیب بانکداران اختلاس چی و دزد میرود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۲
تا زمانیکه معیار شایستگی و انتصابات متظاهر به دین بودن است ولی در واقع و عمل دزدان و شیادان بودن است و شمع به دست به دزدی از جیب مردم مشغولند و هر روزه با تورم و عوام فریبی آن کار دیگر می کنند و متفکران ترسو هم سکوت کرده اند امیدی به اصلاح امور نیست
دورویی دو روی یک سکه است که یک طرف خداست و روی دیگرش ابلیس