چهارشنبههای داغ: سهام را بازخرید و شرکتها و نمادهایشان را تعطیل کنید؛
ما همه چیز را در بازار بورس به مردم قالب میکنیم، حتی بیابانها را!
چه کسانی و با چه سطح سواد و علمی، تصمیم به احداث مجتمعهای پتروشیمی در کمآبترین نقاط کشور، گرفتند؟ بدتر از آنها، چه کسانی در ادوار سازمان بورس و شرکت فرابورس مجوز تامین مالی و ورود این شرکتها را به بازار سرمایه کشور صادر کرده است؟ بیش از ۱۰ سال از ورود و عرضه سهام پروژههای پتروشیمی جهرم، فسا و …، در بازار فرابورس میگذرد، آیا مدیران و عزیزان! فعال در فرابورس و سازمان بورس، تاکنون از خود پرسیده اند که سرمایه گذاران و سهامداران این شرکت ها، دقیقا چه چیزی را، بر اساس کدام یک از شاخصهای سرمایه گذاری، خرید و فروش میکنند؟
به گزارش بورسنیوز، شاید سؤالی که همواره و به طور روزانه در ذهن بسیاری از هموطنانمان شکل میگیرد این است که با این حجم از تصمیمات غیرکارشناسی و عاری از هر گونه توجیهات علمی، چگونه این مملکت به راه خود ادامه میدهد؟
از نظر نگارندگان، موضوع اصلی، کیفیت و چگونگی ادامهدادن است نه صرفاً ادامهدادن. به عبارتی شما میتوانید با بهرهمندی و استفاده از انسانهای کمسواد و کم تخصص در پستهای مدیریتی و تخصص محور و اتخاذ تصمیماتی غیرکارشناسی و نسنجیده، آینده کشور را مشابه با شرایط کنونی کشورهایی نظیر افغانستان، یمن، سوریه و عراق رقم بزنید و یا میتوانید پس از سالها و با تأخیری فراوان، با بهکارگیری و بهرهمندی از نظامی شایستهسالار و بهبود روابط با سایر کشورهای جهان، راه کشورهای توسعهیافته را برگزیند.
متأسفانه، نه تنها شاهد اتخاذ تصمیمات ویرانگر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از سوی برخی مسئولین کشور در سالهای اخیر بودهایم، بلکه شعاع تبعات چنین تصمیماتی، گریبان صنایع و بازار سرمایه کشور را نیز گرفته است.
اکنون، کار به جایی رسیده است که بسیاری از پروژههایی که با پیشزمینههای سیاسی و بدون مطالعهای جامع و فنی در سالهای گذشته کلنگ زده شدهاند، سالهاست به شکل تابلوهایی کوچک در بیابانهای بزرگ رها شدهاند.
چه کسانی و با چه سطح سواد و علمی، تصمیم به احداث مجتمعهای پتروشیمی در کمآبترین نقاط کشور، گرفتند؟ آیا امروز و پس از گذشت ۱۵ سال از آن شروع طرح ها، این دوستان حاضر و قادر به پاسخگویی چرایی اتخاذ چنین تصمیماتی میباشند؟ بدتر از آنها، چه کسانی در سازمان بورس و شرکت فرابورس مجوز تامین مالی و ورود این شرکتها را به بازار سرمایه کشور صادر کرده است؟
بیش از ۱۰ سال از ورود و عرضه سهام پروژههای پتروشیمی جهرم، فسا و ...، در بازار فرابورس میگذرد، آیا مدیران ادوار در فرابورس و سازمان بورس، تاکنون از خود پرسیده اند که سرمایه گذاران و سهامداران این شرکت ها، دقیقا چه چیزی را، بر اساس کدام یک از شاخصهای سرمایه گذاری، خرید و فروش میکنند؟
آیا چندتکه از بیابانهای فراوان ایران، در بازار سرمایه کشور خریدوفروش میشود؟ چه شخص و یا اشخاصی مسئول چنین وضعیتی هستند؟
آیا مدیران و مسئولین کارآمد ادوار شرکت فرابورس و سازمان بورس، بهصرف افزایش تعداد سهام شرکتهای فعال در بازار فرابورس و پایه و همینطور اخذ کارمزدهای معاملاتی، از اخراج شرکتهایی با دارایی چندتکه بیابان و پس از ۱۰ سال عدم فعالیت، به راحتی عبور میکنند؟
بنابهدرخواست شما خوانندگان محترم رسانههای بورسنیوز، گزارش چهارشنبههای داغ خود را به شرایط اسفناک چند شرکت پتروشیمی و طرحهای غیر قابل اجرای آنها، اختصاص میدهیم.
امید است که بر خلاف عدم پاسخگویی به تخلفات و گزارشهای سابق، مسئولین و مدیران شرکت فرابورس و سازمان بورس، پاسخی مناسب در خصوص دلایل معامله نمادهایی نظیر فسا، جهرم و... داشته باشند.
داستان از کجا شروع شد؟
سالها پیش، در ادامه یکی از سفرهای پر شمار و پر افتخار رؤسای جمهور و هیئتهای دولت به استان فارس، جناب دکتر احمدینژاد و تنی چند از همراهان ایشان در راستای کمک به اشتغالزایی در مناطق محروم، امر به احداث ۸ مجتمع پتروشیمی تولید پلی اتیلن در مسیر خط لوله اتیلن غرب و مرکز، کردند.
اما ساخت مجتمعهای پتروشیمی به ارزش ۶ میلیارد دلار، عکسهای یادگاری پر شمار، سخنان گوهربار نمایندگان وقت مجلس در استان فارس، شعارهای آنچنانی در وصف یاور مستضعفان جناب احمدی نژاد در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸، امروز جای خود را به چند تکه از بیابانهای استان فارس و چند نماد در بازار سرمایه کشور داده است.
بیایید کمی بیشتر در خصوص هاب تولیدی پلیاتیلن در استان فارس و دستاوردهای درخشان صنعتگران و مدیران صنعت پتروشیمی کشور صحبت کنیم.
پتروشیمی فسا:
احداث پتروشیمی با نیاز بیش از ۶.۵ میلیون متر مکعب آب سالانه در بیابانهای بی آب:
میتوان تصمیم برای احداث واحد تولیدی ۳۰۰ هزار تنی پلی اتیلن، در شهرستان بی آبی همچون فسا را اوج بلوغ فکری و علمی مسئولین و مدیران وقت صنعت پتروشیمی کشور دانست.
از تأمل در خصوص نحوه تأمین مواد اولیه (اتیلن)، گاز مصرفی و نحوه انتقال پلیاتیلنهای تولیدی و هزینههای آن که بگذریم، حتی فکرکردن به آب موردنیاز چنین مجتمعی در شهرستانی بی آب هم مضحک است.
به تیتر برخی وبسایتها در خصوص بحران آب در شهرستان فسا و روستاهای آن نگاهی بیندازید تا بیشتر با نحوه و چگونگی تصمیمگیریهای مسئولین در کشورمان آشنا شوید.
شاید عدهای گمان کنند که این تیترها و مطالب مربوط به زمان حال است درحالیکه کلنگ این طرحها در سال ۱۳۸۶ خورده شده است. در پاسخ به این دوستان باید گفت، همانطور که در عکسهای فوق مشاهده میگردد، مطالب در تاریخهای مختلفی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۴۰۲ انتخاب گردیده تا خدایی ناکرده، ذرهای به قدرت ذهن و سواد مسئولین وقت، تردید نکنید.
بگذارید مطلب را با اعداد بیان کنیم تا بیشتر به عمق فاجعه پی ببریم:
میزان مصرف آب سالانه طرح ۳۰۰ هزار تنی پلی اتیلن فسا در حدود ۶.۵ میلیون متر مکعب میباشد (هر متر مکعب آب معادل ۱۰۰۰ لیتر است).
بنا بر گزارشهای شرکت آبفا در سالهای مختلف، مصرف سرانه روزانه آب توسط هر فرد ایرانی در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ لیتر میباشد که اگر این مقدار را با توجه به شرایط وخیم و بحران آبی ۲۰۰ لیتر در نظر بگیریم، مصرف ۶.۵ میلیون لیتر آب مصرفی سالانه واحد پتروشیمی فسا، معادل آب مصرفی ۸۹.۰۰۰ نفر معادل نیمی از جمعیت ۲۰۰.۰۰۰ نفری شهر فسا و شهرستانهای آن به عنوان چهارمین شهرستان بزرگ استان فارس است.
حالا قضاوت با شما، شهرستانی که اکنون در تأمین آب جمعیت خود تا این حد ناتوان است، امکان تأسیس واحد پتروشیمی با مصرف ۶.۵ میلیون لیتر آب را دارد؟
آیا شما هنوز به قدرت ذهن و توانایی عقلی برخی مسئولین کشور شک دارید؟
فرض کنیم که مدیران و تصمیمگیرندگان احداث چنین طرحهایی بهاشتباه خود پی بردهاند (هر چند که اصولاً مسئولین و مدیران در کشور ما اشتباه نمیکنند؛ بلکه ممکن است بنا به مصلحت کار صحیح را انجام ندهند).
اگر سالهاست (در حدود ۱۶ سال از ۱۳۸۶ تا ۱۴۰۲) به اشتباه خود و عدم امکان احداث چنین طرحی پی برده اید، چرا سهام مردم را بازخرید نکرده و شرکت و طرح را تعطیل نمیکنید؟
مبالغ جمع شده از مردم چگونه خرج میشود؟ قیمت سهام این شرکتها بر چه اساسی بالا و پایین میرود؟ بر اساس تورم قیمت بیابان؟ هر متر بیابان چند؟
چرا این نمادها اجازه معامله در بازار سرمایه کشور را دارند تا پس از رشد ارزششان به بیش از ۱۴۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۹، ۸۰ درصد سرمایههای مردم را پس از ۳ سال از بین ببرند؟
آیا همه خوابند یا خودشان را به خوابزدهاند؟
پتروشیمی جهرم:
امیدوارم نیازی به بازگوکردن شرایط اسفناک و بحران آبی در شهر جهرم و احتمالاً نیازی به محاسبه میزان آب موردنیاز یک واحد تولیدکننده پلیاتیلن و نسبت برابری آن با آب آشامیدنی حدود ۸۰ تا ۹۰ هزار نفر انسان ساکن در آن مناطق نباشد.
همین کافی است بدانید که این طرح نیز بهمانند پروژههای فسا، داراب، فیروزآباد و استهبان بهعنوان تولیدکنندگان پلیاتیلن در استان فارس، سالیان سال است که بهصورت تابلویی زنگزده در دل بیابان باقیمانده است.
پتروشیمی داراب:
شمای تابلوی پتروشیمی داراب (استخراج شده از فضای مجازی)، خود گویای فعالیتهای درخشان و توسعه بیدرنگ این پروژه در ۱۴ سال گذشته است.
احتمالاً شما نیز سولههای متعدد بهعنوان انبارهای پروژه، لولههای پیچدرپیچ و فشرده تجهیزات و خط تولید پروژه، تأسیساتی به بزرگی یک کوه در ورای تابلوی شرکت و البته جادههای شلوغ و پر تردد منتهی به این مجتمع را در عکس فوق مشاهده میکنید و دیگر نیازی به تشریح پیشرفت پروژه و ویژگیهای منحصربهفرد این طرح ملی است.
نکاتی عجیب از صورتهای مالی ۳ ابرپروژه پتروشیمی کشور:
اما در صورتهای مالی این سه شرکت چند نکته توجه نگارنده را به خود جلب نمود که بد نیست با خوانندگان محترم به اشتراک بگذارم.
به نظر شما در شرکتهایی که ۱۶ سال فعالیتی ندارند، چقدر هزینه میشود؟
بر اساس صورتهای مالی حسابرسی شده شرکت پتروشیمی فسا، جهرم و داراب در سال ۱۴۰۱، هر یک در حدود ۴.۵ تا ۵ میلیارد تومان بابت هزینههای حقوق و دستمزد و سایر هزینههای عمومی و اداری، شناسایی کرده اند که با توجه به شرایط کنونی طرح و عدم فعالیت در ۱۶ سال گذشته، چنین هزینهای در نوع خود جالب توجه است.
به عبارتی در حدود ۱۵ میلیارد تومان هزینههای حقوق و دستمزد و هزینههای مربوط به پذیرایی و آبدارخانه و سایر هزینهها در شرکتهای پتروشیمی فسا، جهرم و داراب است.
آنگونه که به نظر میرسد علیرغم آنکه این شرکتها عملاً فعالیتی ندارند؛ ولی مهمانهای زیادی دارند و به همین دلیل هزینههای عمومی و اداری آنها اعداد چشمگیری را به ثبت رسانده است.
اما موضوع وقتی جالب میشود که بدانیم پرسنل هر سه شرکت و مفاخر صنعت پتروشیمی کشور با ظرفیت تولید ۹۰۰.۰۰۰ تن پلی اتیلن، در دو واحد ۸۸ متری و ۸۹ متری در شیراز و تهران اقامت دارند.
بر اساس گزارش فعالیت هیئتمدیرههای سه ابرشرکت فسا، جهرم و داراب، مکان هر سه شرکت در دو واحد ۸۸ و ۸۹ متری در تهران و شیراز است.
امیدوارم که بیش از ۳۰ نفر از پرسنل ۳ شرکت مشکلی برای نشستن در کنار هم در واحدهایی ۸۸ و ۸۹ متری نداشته باشند و همچنین امیدواریم که این حجم از فعالیت، جناب آقای علی مرادعلیان را به عنوان مسئول امور سهام ۳ شرکت فعال در بازار پایه فرابورس را به زحمت نیاندازد.
لازم به ذکر است، میزان دقت مدیران و حسابرسان، بابت جداکردن هزینههای آبدارخانه، پذیرایی و تشریفات این ۳ شرکت هم در نوع خود قابل تامل و توجه است.
اینکه مدیران مالی و حسابرسان این شرکتها، قند و چای مصرفی در یک دفتر را چگونه و بهحساب کدام یک از پرسنل این سه شرکت منظور میکنند، احتمالاً مقالهای در سطح جهانی و انقلابی در علوم حسابداری و مدیریت خواهد بود.
سهامداران عمده این ۳ شرکت و ردپای افرادی نام آشنا و خاطره ساز:
از مجهولات و سایر نکات صورتهای مالی این ۳ شرکت که بگذریم، نمیتوانیم از نقش پر رنگ سهامدار عمده در شکوفایی و پیشرفت این ۳ شرکت بگذریم.
شرکت سهامی خاص مهد امید آرین
شرکتی با ماهیت سرمایهگذاری که مطالعه تاریخچه اعضای هیئتمدیره این شرکت، یادآور فعالیت افراد شناخته شدهای است.
جالب است بدانید بر اساس روزنامه رسمی این شرکت، جناب آقای یوسف نوری در سال ۱۳۹۹ به عنوان نایب رئیس هیات مدیره این شرکت مشغول به فعالیت بوده است.
البته سابقه فعالیت ایشان در هیئتمدیره شرکت پتروشیمی جهرم و داراب نیز در سامانه کدال قابلدسترسی است.
آیا نام یوسف نوری برای شما آشنا نیست؟ به نظر شما ایشان را در کدام شرکت پتروشیمی و یا هلدینگ نفتی دیگری دیدهاید؟ به نظر شما ایشان کدام یک از شرکتهای پتروشیمی دیگر کشور را احداث و یا مدیریت کردهاند؟
احتمالاً حدس بسیاری از شما اشتباه است، چرا که ایشان در دولت جناب آقای رئیسی، مسئولیت کوچکی در دولت بهعنوان وزیر آموزشوپرورش داشتهاند.
میبینید دنیا چقدر کوچک است. سهامداران خرد پتروشیمیهای فسا، داراب و جهرم یک روز باید به بیکفایتی و تعلل اعضای هیئتمدیره این شرکتها معترض باشند، اما فردا روز، تربیت و آینده بچههایشان را به دست همین دوستان بسپارند.
آخر خدا تا کی میتواند به این بیعدالتیها ادامه دهد. یک شخص نظیر جناب نوری هم صنعت پتروشیمی را بداند، هم مسلط به سرمایهگذاریهای کلان در واحدهای تولیدی در صنایع مختلف و هم قادر مدیریت در مهمترین سمت هر کشور یعنی وزارت آموزش پرورش باشد؛ ولی اشخاصی همچون نگارندگان، سالیان سال در رشته مورد تحصیل خود هم توانایی انجام کار ندارند. شاید دلیلش ژن خوب باشد که یک شخص در هر عنوان و سمتی موفق است.
البته اگر دچار مشکلات ناشی از تشابه اسمی نشده باشیم، جناب اسدالله حاجی زمانی نیز چند سالی بهعنوان مدیرعامل شرکت مهد امین آرین مشغول به فعالیت بودهاند.
احتمالاً ایشان را نیز در سمت معاون قرارگاه خاتم به یاد میآورید.
سخن آخر:
با پرهیز از هر گونه حاشیه، به ارائه پیشنهادی به اساتید و عزیزان! شرکت فرابورس و سازمان بورس میپردازیم:
سهام فروخته شده به مردم را بازخرید و بیابانها (شرکتها) را از بازار سرمایه اخراج کنید
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
برچسب ها :
نظرات کاربران
اخبار مرتبط
در کشوری که تخصص جایش را به تعهد میدهد، امیدی به بهبود نداشته باشید؛
وقتی فارغالتحصیل رشته کامپیوتر، مدیرعامل بیمه میشود!
جذابیت بحث تجدید ارزیابی دارایی شرکتها برای بازار؛
خبر خاصی از صفهای خرید و فروش هیجانی نیست
چهارشنبههای داغ: چگونه با ۱۶۰ میلیارد تومان، صاحب دو شرکت در بازار فرابورس شویم؛
"هیش کی مث مو نمیتونه شرکت مفت بخره"
در کشوری که تخصص جایش را به تعهد میدهد، امیدی به بهبود نداشته باشید؛
وقتی فارغالتحصیل رشته کامپیوتر، مدیرعامل بیمه میشود!
جذابیت بحث تجدید ارزیابی دارایی شرکتها برای بازار؛
خبر خاصی از صفهای خرید و فروش هیجانی نیست
چهارشنبههای داغ: چگونه با ۱۶۰ میلیارد تومان، صاحب دو شرکت در بازار فرابورس شویم؛
"هیش کی مث مو نمیتونه شرکت مفت بخره"
ارسال نظر
نظرات بینندگان
اخبار روز
خبرنامه
ولی لطف کنید تیتر خبرتون رو بزنید((فساد در سه مجموعه پتروشیمی فسا و جهرم و داراب)) تا سهامداران جهت خواندن مطلب اقدام کنند و مطلع بشن چه خبره؟
تکنولوژی راه اندازیشو هم نداشتن که راه نیفتاده.وگرنه که توو دنیا کارای سخت تر و پیچیده تر هم انجام میشه.زیان سازهای بازارو که اقتصاد رو خراب کردن رو تعیین تکلیف کنین بهتر نیست!!!؟