بریز و بپاشهای سازمان بورس با کارمزدهای معاملاتی شما؟
به گزارش بورس نیوز،همانگونه که در اکثر گزارشهای تحلیلی و بهویژه چهارشنبههای داغ، بر ضعفهای مفرط نظارتی و ضرورت ایجاد ابزارهای مالی جدید اشاره داشتیم، نمیتوان از ضعفهای تحلیلی سرمایهگذاران و کاستیهای فضاهای آموزشی بهراحتی عبور کرد.
متأسفانه، علیرغم آنکه بازارهای مالی در جهان (بازار سرمایه، رمزارزها و...)، همواره بهعنوان بازارهایی تخصصی و علم محور مطرح بودهاند، بااینوجود تعداد افراد متضرر در این بازارها بهمراتب بیشتر از افراد منتفع است.
بیتردید، بخش بزرگی از این تفاوت در تعداد متضررین و منتفعین بازارهای مالی، مربوط به میزان آموزش، مطالعه و آگاهی سهامداران از علوم مالی و سرمایهگذاری هست که متأسفانه فعالین بازار سرمایه کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
راجع به کاستیهای فضای آموزشی و تحلیلی بازار سرمایه کشور، بارهاوبارها در تریبونهای مختلف صحبت شده است، بااینوجود، ریشهیابی دلایل مختلف این رویداد را نهتنها میتوان در فرهنگ و سرانه مطالعه ایرانیها و اهمیت پایین هزینههای مربوط به آموزش (اعم از رمان و کتاب) جستجو کرد، بلکه از نقش نهادهای تصمیمگیرنده و متولی نیز نمیتوان بهراحتی گذشت.
سؤالات مختلفی را میتوان از سرمایهگذاران و سهامداران فعال در بازار سرمایه کشور پرسید که بخشی از سطح پایین و نگرانکننده فضای تحلیلی و سرمایهگذاری را متوجه این عزیزان میکند. بهعنوان نمونه:
- باتوجهبه تنوع صنایع موجود و شرکتهایی با فعالیتهای متفاوت در بازار سرمایه کشور، چند درصد از سرمایهگذاران و سهامداران، در راستای افزایش اطلاعات از این صنایع تلاش میکنند؟ (البته پر واضح است که منظور از افزایش آگاهی و اطلاعات، ربطی به دنبالکردن چند کانال تلگرامی و اظهارنظرهای سطحی برخی از بهاصطلاح کارشناسان بورس ندارد)
- چند درصد از سرمایهگذاران و سهامداران با مطالعه کتب حسابداری و علوم مالی (تألیف اصلی – تألیف داخلی و یا ترجمه شده)، موفق به افزایش سطح دانش سرمایهگذاری در بازار بورس گردیدهاند؟ یا اصلاً مخاطبان و سرمایهگذاران این روزهای بازار بورس، چند کتاب مرتبط با علوم مالی و سرمایهگذاری را در سال گذشته مطالعه کردهاند؟
- به نظر شما اگر شاهد ارتقای سطح آگاهی فعالین بازار سرمایه باشیم، بسیاری از سفتهبازان با مدیریت کانالهایی در فضای مجازی، توان فعالیت، اغفال و فروش سیگنالهای بیچارهکننده را دارند؟ یا به عبارتی آیا با داشتن دانش کافی در علوم مالی، نیازی به دنبالکردن کانالهای تلگرامی جمشید فرفره، افشین پلنگ و. دارید؟
- چگونه ممکن است برای خرید یک پیراهن به ۱۰ تا ۱۵ فروشگاه لباس مراجعه کنیم، ولی برای خرید سهام یک شرکت آنهم با ۵۰ تا ۶۰ درصد کل سرمایه موجود در زندگیمان، به پیشنهادات و چند نمودار خط خطی شده، از چند انسان معلوم الحال و کم سواد در کانالهای تلگرامی بسنده کنیم؟
علیرغم آن، همانگونه که اشاره شد، میتوان بسیاری از این کاستیها را به ضعف نهادهای متولی در عدم سرمایهگذاری مناسب، برنامهریزیهای حساب شده و معرفی ابزارهای جدید در ارتقای سطح آموزشی و علمی سرمایهگذاران مرتبط دانست.
البته این ضعف و پوچی در نهادهای متولی، تنها مربوط به سازمان بورس و بازار سرمایه کشور نیست و متأسفانه این بیتوجهی و نقصان را، هم میتوان در وزارت آموزشوپرورش کشور جستجو کرد و هم میتوان در بانک مرکزی و پژوهشکده پولی و بانکی کشور یافت.
احتمالاً بسیاری از شما خوانندگان محترم، از اهمیت و جایگاه پژوهشکده پولی و بانکی کشور در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای بانک مرکزی و صنعت بانکداری کشور آگاه هستید؟
به نظر شما در پژوهشکده پولی و بانکی کشور، چند کتاب در سال ۱۴۰۲ تولید و منتشر شده است؟ ۵۰ کتاب، ۴۰ کتاب، ۳۰ کتاب؟
شاید باورتان نشود اصلیترین پایگاه تخصصی صنعت بانکداری کشور در سال ۱۴۰۲، تنها یک کتاب تالیفی به چاپ رسانده است که آنهم کتابی در زمینه حسابداری ابزارها و عقود مالی اسلامی میباشد. (احتمالا خودتان میتوانید حدس بزنید که این کتاب به چاپ چندم خواهد رسید و یا در همین چاپ اول خواهد ماند)
حالا خودتان این عملکرد را به سایر نهادهای متولی و تصمیمساز تعمیم دهید و ببینید، فضای تحقیقی و آموزشی کشور در چه رخوت و چه سطح پائینی به سر میبرد.
بیتردید سازمان بورس نیز بهعنوان متولی بازار سرمایه کشور، دارای نقش پررنگی در جهتدهی و برنامهریزیهای فضای آموزشی و تحلیلی بازار سرمایه است.
از اعطای مجوزهای آموزشی و تحلیلی به نهادهای مالی تحت نظارت سازمان بورس و سطح پایین و غیرقابلتصور این نهادها و وبسایتهای منتسب به آنها که بگذریم، به نظر شما عملکرد مستقیم سازمان بورس در زمینه آموزش و فرهنگسازی بازار سرمایه چگونه است؟
در گزارش چهارشنبههای داغ این هفته، قصد داریم تا با بررسی صورتهای مالی سازمان بورس و شرکتهای زیرمجموعهاش، عملکرد درخشان این نهاد را به چالش بکشیم.
امیدواریم که مدیران سازمان بورس، خیلی از بررسی شرکتهای زیر مجموعه و عملکردشان دلخور نباشند چرا که معتقدیم، اصولاً افشای اطلاعات مالی توسط شرکتها و نهادها بهمنظور شفافیت و نقد عملکرد آنها است و برای این رسانه چندان تفاوتی بین شرکت عمران و مسکنسازان اردبیل و سازمان بورس وجود ندارد.
شرکت اطلاعرسانی و آموزش بورس:
بر اساس صورتهای مالی حسابرسی شده سال ۱۴۰۱ سازمان بورس و اوراق بهادار، بازوی آموزشی سازمان بورس، شرکت اطلاع رسانی و آموزش بورس میباشد. از آنجا که شاید برای شما هم جالب باشد که سازمان بورس کارمزدهای دریافتی از معاملات شما عزیزان را چگونه و در چه شرکتهایی خرج میکند، بد نیست کمی بیشتر در خصوص مدیران، درآمدها و هزینههای این شرکت صحبت کنیم.
مدیرعاملی ۳۲ساله که همه کارکرده جز آموزش، اطلاعرسانی و روابطعمومی:
احتمالاً شما هم به این فکر میکنید که مدیرعامل یک شرکت آموزشمحور، آنهم در حوزه بازار سرمایه میبایست دارای سوابق کاری درخشان در حوزه آموزش و یا سمتهای مدیریتی در سازمان بورس باشد.
اما اینجا ایران است و برای انتخاب مدیرعامل یک شرکت آموزشمحور و یا حتی مدیر روابطعمومی و روابط بینالملل سازمان بورس، تنها چیزی که مهم نیست سوابق کاری مرتبط است.
بر خلاف اکثر مدیران اقتصادی دولت آقای رئیسی که از فارغالتحصیلان و نوابغ دانشگاه امام صادق هستند، مدیرعامل شرکت اطلاعرسانی و آموزش بورس از فارغالتحصیلان دانشگاه تهران و البته مسئول سابق مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه تهران هستند.
احتمالاً در دو سال گذشته مدیران جوان و انقلابی در کادر مدیریتی شرکتهای دولتی کم ندیدید. در سال ۱۴۰۰ و پس از انتصاب جناب آقای عشقی شاهد معرفی جناب آقای هادی سلیمی زاده (با ۳۲ سال سن) به عنوان مدیر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان بورس و اوراق بهادار و مدیر عامل شرکت اطلاع رسانی و آموزش سازمان بورس بودیم.
کدام جوان ۳۲سالهای از مدیریت شرکتی با ۷۲ میلیارد تومان درآمد و ۱۴۷ کارمند بدش میآید؟
شاید سوابق ایشان در بسیج دانشجویی، تهیهکنندگی برنامههای پایش و آینهشمعدان خیلی ربطی به آموزش در بازار سرمایه نداشته باشد، ولی درهرصورت، مدیرعاملی شرکتی با بیش از ۷۲ میلیارد تومان درآمد سالانه و ۱۴۷ کارمند، سمتی نیست که به این سادگی یک جوان ۳۲ ساله از آن بگذرد.
بگذریم به ما چه ربطی دارد شاید عملکرد ایشان درخشانتر از سوابقش باشد.
بررسی چند آیتم تأثیرگذار در صورتهای مالی و عملکرد شرکت اطلاعرسانی و آموزش بورس:
موضوع فعالیتهای شرکت:
بر خلاف اهم موضوع فعالیتهای شرکت و البته نام شرکت، عمده درآمدهای شرکت مربوط به خدمات حوزه منابع انسانی است که در نوع خود جالبتوجه هست.
به عبارتی برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی، چاپ و نشر کتاب، تولید محصولات دیجیتال، توسعه فرهنگ سهامداری و ارتقای سطح سواد مالی از مهمترین عناوین موضوع فعالیتهای شرکت است؛ ولی عمده درآمدهای و قراردادهای شرکت مربوط به خدمات نیروی انسانی با سازمان بورس است.
درآمدی که به نفع پرسنل خرج میشود:
از دیگر نکات قابلتوجه این شرکت مبالغ بالای هزینه پرسنل و نیروی انسانی شرکت است. به عبارتی بیش از ۹۵ درصد از کل درآمدهای شرکت صرف انواع پرداختیها به پرسنل شرکت میباشد که بد نیست نگاهی به آن بیاندازیم.
افزایش تعداد پرسنل در سال ۱۴۰۱:
یکی از نکات جالبتوجه فعالیتهای شرکت در مدت حضور جناب سلیمی زاده، افزایش چشمگیر تعداد پرسنل سال ۱۴۰۱ در مقایسه با سال مالی ۱۴۰۰ میباشد.
حقوق و مزایای مدیران را خودتان حدس بزنید:
سرانه حقوق سالانه ۴۴۲ میلیون تومانی برای هر کارمند در سال ۱۴۰۱:
ریز صورتهای مالی شرکت اطلاع رسانی و آموزش بورس نشان میدهد که هزینههای پرسنلی در سال ۱۴۰۱، در حدود ۶۵ میلیارد تومان بوده است. با توجه به سرانه حقوق سالانه ۴۴۲ میلیون تومانی هر کارمند، بعید است تمام کارمندان این شرکت از چنین درآمدی برخوردار شده باشند و خودتان میتوانید سهم مدیران را از مزایا و حقوقهای دریافتی حدس بزنید. (لازم به ذکر است این اعداد مربوط به سال ۱۴۰۱ میباشد)
احتمالا شما هم با ما همنظرید که ۶۵ میلیارد تومان هزینههای مدیران و پرسنل زحمتکش شرکت و البته ۵/۱ میلیارد تومان حق مشاورههای پرداختی در سال ۱۴۰۱، میبایست محصولات و نتایج چشمگیری را به همراه داشته باشد.
برای اثبات این ادعا سری به سایت این شرکت و بررسی محصولات تولیدی توسط این شرکت معظم نمودیم.
و اما آموزش و خدمات منحصربهفرد شرکت:
از ۵/۱ میلیارد تومان هزینههای فوق العاده چاپ و نشر کتب و نشریات و برگزاری آزمونهای گواهینامه حرفهای که البته پولش را شرکت کنندگان پرداخت میکنند که بگذریم، ۲ محصول خارق العاده در وبسایت این شرکت خودنمایی میکند.
" کندو " یکی از دستاوردها و محصولات منحصربهفرد سازمان بورس:
ظاهراً پروژه "کندو" آنقدر پروژه ارزشمندی برای سازمان بورس و شرکت اطلاعرسانی و آموزش بورس بوده است که نهتنها سازمان بورس در صورتهای مالی ۱۴۰۱ از آن یاد کرده بلکه بخش ویژهای از سایت شرکت اطلاع رسانی هم به آن اختصاص داده شده است.
پروژهای در راستای ارتقا و ترویج علوم سرمایهگذاری در سطح ملی و تمامی اقشار دانشآموزی که به توانمندسازی معلمان، والدین و مربیان نیز میانجامد.
اما در بررسی سرانجام این پروژه، سری به صفحات و شبکههای اجتماعی معرفی شده از پروژه کندو زدیم که تا حدودی غافلگیرمان کرد.
باور کنید انتظار از چنین پروژهای آنها در سطح ملی، صفحاتی با تعداد بالای پستهای آموزشی و کاربران چندصدهزارنفری هست. بااینوجود دیدن سطح فعالیتهای این پروژه در صفحات مجازی باعث ناامیدیمان شد.
بهراستی چه میزان هزینهای، بابت ساخت این چند کلیپ و پروژه ملی گردیده است؟ ۳ دنبال کننده در پیام رسان "آی گپ " – ۳۵ دنبال کننده و بیش از ۱ سال غیر فعال بودن در تلگرام و بدون صفحه در اینستاگرام؟
حتی اگر نیمی از پرسنل شرکت هم در هر یک از این صفحات عضو میشدند این پروژه با بیش از ۷۰ دنبال کننده در فضای مجازی، بیشتر ملی به نظر میرسید.
شاهکاری به نام مرکز افکارسنجی سرمایه
یکی دیگر از دستاوردهای سازمان بورس و شرکت اطلاعرسانی و آموزش بورس، رونمایی از مرکز افکارسنجی سرمایه در خرداد ۱۴۰۲ میباشد که دیدن وبسایت این مرکز و پروژههای آن در نوع خود بسیار جالب توجه میباشد.
هر چند که دیدن رونمایی از چنین مرکزی در ایران باعث شور و شعفی مضاعف در ما شد؛ اما دیدن برخی پروژهها و گزارشهای این مرکز، لبخندی تلخ بر لبانمان آورد.
بیایید چند مورد از پروژههای فوقتخصصی و منحصربهفرد این مرکز را بررسی کنیم:
یعنی حساب کنید بزرگترین مرکز تماس با بیش از ۴۰ کانتر حضوری را در مرکز افکارسنجی را راه اندازی کنید، از ۱۰۰ اپراتور دورکار و ۱۰۰۰ نیروی پرسشگر استفاده کنید تا ببنید میزان شناخت مردم از آقای عشقی چقدر است؟
یا پروژه زیر را ملاحظه بفرمائید:
دیدن برخی دیگر از نظرسنجیها و پروژههای ابر مالی این مرکز هم تمامی مرزهای سنجش سواد مالی را جابهجا کرده است.
همانگونه که در تصویر فوق ملاحظه میکنید، نظرسنجیهای فوقتخصصی در خصوص ابعاد اقتصادی پیادهروی اربعین هم در این مرکز صورتگرفته که برای مرکزی که قرار بود سواد مالی مردم را بسنجد، جالبتوجه است.
سخن آخر:
باور کنید دیدن اینکه، بخشی از کارمزد معاملاتی مردم و سرمایهگذارانی که در چند سال گذشته جز ضرر و زیان چیزی در بازار بورس ندیدهاند، صرف چه مخارجی میشود، بسیار دردناک است.
دیدن اینکه چگونه به چنین قحطالرجالی در نهادهای مالی تأثیرگذار کشور رسیدهایم هم دردناک است.
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
پایان مطلب
ایران خودرو نیز با انتشار گزارش شش ماهه خود در سامانه کدال باز هم بر سر زبانها افتاد. در گزارش حسابرسی شده این شرکت به نقل از حسابرس قانونی شرکت و با استناد به ماده 90 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی عنوان کرده است که سهامداران خرد ایران خودرو میتوانند طبق ماده 90 اصل 44 قانون اساسی، زیان متحمل شده بابت قیمت گذاری دستوری را از سازمان برنامه و بودجه مطالبه کنند.
این ماده قانونی به این موضوع اشاره دارد که چنانچه دولت به هر دلیل قیمت فروش کالاها یا خدمات بنگاههای مشمول واگذاری و یا سایر بنگاههای بخش غیردولتی را به قیمتی کمتر از قیمت بازار تکلیف کند، دولت مکلف است مابه تفاوت قیمت تکلیفی و هزینه تمام شده را تعیین و از محل اعتبارات و منابع دولت در سال اجرا پرداخت کند و یا از بدهی این بنگاهها به سازمان امور مالیاتی کسر نماید.
از همین رو گفته میشود که پرداخت زیان سهامداران ایران خودرو به واسطه قیمت گذاری دستوری به عهده دولت است!
نکته: باید سهامداران از طریق دیوان عدالت اداری علیه تمام بخشنامه های غیر قانونی و زیان زننده دولت درباره شرکتهای بورسی شکایت و ادعای خسارت کنند.بخصوص سهامداران خودرویی پالایشی لاستیک و مواد غذایی.