وقتی مدیری دست نشانده باشی، نه نمیگویی
بورسنیوز:
احتمالاً در هفته گذشته، ورزشیها و غیر ورزشیها اخبار متعددی در خصوص واگذاری سهام باشگاههای پرسپولیس و استقلال به کنسرسیومی از بانکها و شرکتهای پتروشیمی شنیدهاند.
ما نیز با انتشار گزارشی در هفتههای گذشته، به طور اجمالی برخی از زوایای خصوصیسازی این دو باشگاه را مورد بررسی قرار دادیم. در گزارش مذکور بیان کردیم که آنچه کاملاً مشهود و شفاف به نظر میرسد، عدم تمایل دولت و یا حاکمیت به واگذاری اختیار این دو باشگاه پر طرفدار به نهادها و یا سرمایهگذارانی غیر دولتی میباشد. اصولاً در فضای سیاسی کنونی کشور، هر حزب، تیم و یا فرد پرطرفداری، نوعی مخالفت بالقوه برای فضای سیاسی و دیدگاههای حکومتی محسوب میگردد.
حزبهای پرطرفدار را با رد صلاحیت نمایندگانشان از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری دور میکنند، افراد پر طرفدار و مفاخر ورزشی (رسول خادم، علی دایی و...)، هنرمندان مشهور (شجریان) و...، را ممنوع الکار و یا ممنوع التصویر میکنند و مالکیت تیمهای پرطرفداری نظیر پرسپولیس و استقلال را به هیچ وجه واگذار نمیکنند.
همچنین اشاره کردیم که آنچه دولت به عنوان خصوصیسازی این دو باشگاه از آن نام میبرد، صرفاً داستان مضحکی جهت دور زدن الزامات کنفدراسیون فوتبال آسیا و فرار از هجمههای مردم و طرفداران این دو باشگاه میباشد.
به نظر شما اگر مالکیت ۵۱ درصدی سهام این دو باشگاه زیانده را به چند بانک دولتی و یا هلدینگ پتروشیمی دولتی واگذار کنیم، این دو باشگاه از سیطره دولت خارج شدهاند؟
آیا جز این است که مجدداً مدیران دولتی و غیر متخصص برای آینده این دو باشگاه ورزشی تصمیم میگیرند؟ شما باور میکنید که دولت به این سادگی مدیریت و کنترل این دو باشگاه را به بخش خصوصی واگذار نماید؟
حتی تصور اینکه حاکمیت نقش خود را در حوزههای کوچک ورزشی، فرهنگی، اقتصادی و...، کم کند، تصوری باطل است چه برسد به موضوع با اهمیتی نظیر واگذاری سهام دو باشگاه پر طرفدار و تأثیرگذار در جامعه.
با این حال، در هفته گذشته بالاخره این کشمکش چند ساله به پایان رسید و در حالی که بسیاری از رسانهها و مدیران دولتی بابت واگذاری سهام این دو باشگاه برای یکدیگر نوشابه باز میکردند و سرود پیروزی میخواندند، سهام این دو باشگاه به کنسرسیومی بانکی و پتروشیمی از وابستگان دولت رسید.
در حقیقت هنر حاکمیت پس از چند ده سال، واگذاری سهام این دو باشگاه از دولت و وزارت ورزش به چند شرکت دولتی میباشد. هنری که بابتش جشن گرفتند، تبلیغ کردند و عکسهای یادگاری زیادی گرفتند.
اصلاً ما عادت داریم که ورزش را به دست غیر ورزشیها بسپاریم. رئیس فدارسیون فوتبال را از نظامیان سابق انتخاب میکنیم، مدیران حراست را به سمت مدیران عامل تیمهای ورزشی انتخاب میکنیم و هیأت مدیره باشگاههای ورزشی را از شرکتهای پتروشیمی انتخاب میکنیم.
لازم به ذکر است که در سالهای گذشته نیز دولتها تلاش زیادی برای خصوصیسازی و واگذاری سهام این دو شرکت کردند، اما همانگونه که مشاهده میگردد تنها مدیران بیسواد دولت کنونی توان عملی شدن کارهای دشوار را آنهم به سادهترین شکل ممکن دارند.
بیایید کمی بیشتر در خصوص واگذاری و خریداران سهام این دو باشگاه صحبت کنیم:
مشخصات خریداران سهام این باشگاهها چه باشد؟
۱- خصوصی نباشد:
همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد، اصولاً احتمال واگذاری سهام این دو باشگاه پر طرفدار به سرمایهگذاران خصوصی به دلیل مسائل امنیتی و سیاسی محال است؛ بنابراین برای فرار دولت از مانعی که کنفدراسیون فوتبال آسیا برای حضور این دو تیم در رقابتهای بینالمللی قرار داده، چارهای جز قالب کردن سهام این باشگاهها به شرکتهای دولتی و یا خصولتی باقی نمیماند.
۲- از نظر مالی مشکلی نداشته باشد:
با توجه به مبلغ واگذاری سهام این دو باشگاه زیانده، توان مالی خریداران میبایست کفاف پر کردن جیب دولت را داشته باشد. از طرفی با توجه به زیان قابل ملاحظه این دو باشگاه (زیان ثبت شده بیش از ۵۰۰ میلیارد تومانی استقلال در سال مالی گذشته)، خریداران سهام این دو باشگاه باید آنقدر درآمدها و سودهای مفت داشته باشند که قید چنین زیانها و هزینههایی را بزنند.
به نظر شما کدام شرکت خصوصی حاضر است بابت سهام باشگاهی که سالانه ۵۰۰ میلیارد تومان زیان میسازد، بیش از ۱۸۰۰ میلیارد تومان پول پرداخت کند.
۳- مدیرانی همراه و همسو داشته باشد:
باور کنید اینکه شما بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور را که نه نیازی به تبلیغ دارد و نه استفاده از برند باشگاه استقلال برایش مهم است، راضی به خرید سهام این باشگاه نمایید، نه نیاز به هنر مذاکره دارد و نه هوش فروش.
تنها لازمه چنین اقدامی، چند عدد مدیر همراه و همسو میباشد که به واسطه جایگاه کنونی، قدرشناسی و جبران حمایتها، خرید را بدون هیچ قید و شرطی میپذیرند.
به عنوان نمونه شما مدیر عامل کنونی هلدینگ خلیج فارس را تصور کنید و به روزمه کاریایشان پیش از انتسابشان به عنوان مدیر عامل بزرگترین هلدینگ پتروشیمی ایران نگاهی بیاندازید:
• معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
• رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی (سال ۱۳۷۰)
• بنیانگذاری شرکت فروشگاههای رفاه (سال ۱۳۷۳)
• مدیر بنیاد فرهنگی پژوهشی غربشناسی (سال ۱۳۸۰)
• مشاور ریاست سازمان صدا و سیما (سال ۱۳۸۳)
• معاون آموزشی صدا و سیما
• رئیس دانشگاه صدا و سیما
• معاون توسعه و فناوری رسانه در سازمان صدا و سیما (به مدت ۱۰ سال)
• از اعضای مرکزی قرارگاه فضای مجازی و از طراحان اصلی شورای عالی فضای مجازی
• عضو شورای سیاستگذاری سازمان اوقاف و امور خیریه
• مشاور رئیس قوه قضائیه
همانگونه که مشاهده میکنید احتمالاً تنهایی آشناایشان به شیمی و صنایع شیمایی، پیش از مدیریت بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور، احتمالاً محدود به چند مجلد کتاب و مجله باشد. عرض کردیم احتمالاً!
کار به اینجا ختم نمیشود و حالا قرار استایشان با سابقه چندین سال تجربه فرهنگی، مدیریت تیم ورزشی بزرگ استقلال را هم به واسطه انتخاب اعضای هیأت مدیره بر عهده بگیرند.
البته شاید برای نگارندگان به عنوان جمعی از هواداران تیم پرسپولیس، که احترام بسیار زیادی را برای طرفداران میلیونی استقلال قائلیم، این اتفاق رخداد بدی هم نباشد، چون خیالمان از بابت شرایط استقلال و نوع مدیریت آن تا حدودی راحت میشود. با این وجود میتوان متصور بود که به طور حتم، راهی که حکمرانان کشور در پی گرفتهاند نه تنها بزرگترین تیمهای ورزشی این کشور را به ورطه نابودی میکشاند بلکه ورزش کشور را هم برای همیشه از بین میبرد.
دیر اومدی زود هم میخوای بری: آبروی خلیج فارس را هم میبریم
خیلی جالب است هنوز چند روزی از خرید بخشی از سهام باشگاه استقلال توسط هلدینگ خلیج فارس نمیگذرد که شاهد تلاش مدیران این هلدینگ برای تغییر نام باشگاه قدیمی و ریشه دار کشور میباشیم.
اما این موضوع از چند جنبه جالب توجه است:
• هر کی به اندازه سهمش اظهار نظر کند:
بر اساس آخرین گزارش منتشر شده هلدینگ خلیج فارس در سامانه کدال، این هلدینگ تنها ۵ درصد از سهام باشگاه استقلال را خریداری کرده است.
اما در روزهای گذشته اعلام شد که به زودی نام خلیج فارس پسوند نام باشگاه بزرگ استقلال قرار میگیرد.
اگر بر اساس سامانه کدال، قرار است باور کنیم که هلدینگ خلیج فارس تنها ۵ درصد از کل سهام استقلال را در اختیار دارد، چگونه باور کنیم کهایشان با سهم ۵ درصدی تصمیم به تغییر نام این باشگاه قدیمی با میلیونها هوادار گرفته است. بهتر نیست هر مجموعهای به اندازه سهمش اظهار نظر و تصمیم بگیرد؟
مگر اینکه به مانند آن سخنران و مجری بگوییم کشور مال ماست و هر کس که ناراحته میتواند برود.
• اگر فردا روزی استقلال در آسیا ۵ یا ۶ گل خورد، آبروی خلیج فارس نرفته است؟
از آنجا که مدیران تصمیمگیر عکسی با شورت ورزشی ندارند و با توجه به وظایف کلیدیایشان که فرصتی هم برای دیدن فوتبال نداشتند، لازم به یادآوری است در سالهای اخیر کشورهای غیر برادر در خلیج فارس نظیر عربستان و امارات، سرمایهگذاریهای کلانی در ورزش فوتبال کردهاند.
با توجه به احتمال بالای حضور استقلال در بازیهای بینالمللی و روبرو شدن این تیم با نمایندگانی از کشورهای مذکور، آیا با خوردن ۵ یا ۶ گل از این تیمها، نام و عظمت خلیج فارس خدشه دار نمیشود؟ بد نیست قبل از تصمیم به انجام چنین کاری برای یک بار هم که شده فیلم بازی استقلال و العین امارات (۶ گل خورده در یک بازی) را ببنید و یا آخرین بازیهای استقلال در آسیا را مرور کنید.
خواهشا نگوئید که یکی از دلایل ورود هلدینگ خلیج فارس به شرکت استقلال همین نامگذاری است؟ اگر چنین است، حداقل چند روز اجازه میدادید از خرید سهام توسط هلدینگ بگذرد، بعد به سیاسی کردن اقدام ورزشیتان میپرداختید.
• راههای بهتری هم برای طنین انداز کردن نام خلیج فارس است:
شاید بر خلاف استدلال مدیران، نامگذاری استقلال خلیج فارس به جای استقلال تهران، دستوری حکومتی برای بیشتر شنیده شدن نام مقدس خلیج فارس باشد.
ما نیز به عنوان یک ایرانی از هیچ اقدامی برای اعتلای نام خلیج فارس قصور نمیکنیم، اما آقای تصمیم گیر، بهتر نیست به جای چسباندن نام مقدس خلیج فارس به انتهای نام یک باشگاه ورزشی، با بهبود میزان و کیفیت محصولات تولیدی در هلدینگ خلیج فارس، رقابتشانه بهشانه با آرامکوی عربستان و نیز ورود شرکت هلدینگ خلیج فارس به بازار بورس آمریکا و لندن، باعث بیشتر شنیده شدن نام خلیج فارس شوید.
تمام این کارها به خاطر شنیده شدن نام خلیج فارس تنها در سه بازی دور مقدماتی باشگاهی در آسیا میباشد. ماامیدوار بودیم شما با سابقه درخشانتان در مدیریت، به گونهای باعث اعتلای سطح شرکت هلدینگ خلیج فارس شوید که آوازهی نام خلیج فارس در تمام آسیا و اروپا شنیده شود.
سخن آخر:
نقدی که به هلدینگ خلیج فارس وارد است نه به این جهت است که با فرد خاصی خصومت وجود داشته باشد؛ اما وزیر محترم نفت، مدیران هلدینگ معظم خلیج فارس و سایرین مدیران؛ آیا سخنان چند وقت پیش رهبری پیرامون ستاد اجرایی فرمان امام را فراموش کردهاید،"ستاد اجرایی که بخش خصوصی نیست!" حال آیا هلدینگ خلیج فارس خصوصی است؟
رهبر انقلاب در واکنش به به گزارش مجموعه مربوط به وزارت نفت درباره جایگزین توتال فرمودند: به بخش خصوصی بدهید؛ ستاد اجرایی که بخش خصوصی نیست!
و سخنی با مدیران، جالب نیست آیا که مدیران سابق صدا و سیما که تا دیروز حق پخش تلویزیونی را به باشگاه استقلال نمیداد این روزها باید برای گرفتن حق پخش تلویزیونی از صدا و سیما به مدیران این سازمان التماس نماید.
دنیا چقدر کوچک است آقای مدیران هلدینگ خلیج فارس.
بورسنیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشنشدن مسیر سرمایهگذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهادهای ذکر شده در مطلب را دارد.
به استناد سامانه کدال و در ماههای بهمن ، اسفند و فروردین ۴۰۳ و پس از اجرای تعمیرات اساسی موفق شرکت پتروشیمی جم انتظار میرفت رکورد تولید ۱۶۳ تن بر ساعت همچنان ادامه داشته و انتظار سالیان دراز سهامداران این شرکت محقق میشد که متاسفانه با تغییر مدیریت این شرکت بعد از تعمیرات اساسی و انتصاب افراد کاملا بی ارتباط به صنعت پتروشیمی در مسند بزرگترین شرکت پتروشیمی کشور حداقل در سه ماهه فوق الذکر تنها مقدار ۴۲ هزارتن اتیلن به ارزش حدود ۳۰ میلیون دلار تولید نگردیده است و با ادامه این روند باید شاهد زیانهای بیشتر برای بازنشستگان عزیز در آینده نزدیک باشیم
به استناد سامانه کدال و در ماههای بهمن ، اسفند و فروردین ۴۰۳ و پس از اجرای تعمیرات اساسی موفق شرکت پتروشیمی جم انتظار میرفت رکورد تولید ۱۶۳ تن بر ساعت همچنان ادامه داشته و انتظار سالیان دراز سهامداران این شرکت محقق میشد که متاسفانه با تغییر مدیریت این شرکت بعد از تعمیرات اساسی و انتصاب افراد کاملا بی ارتباط به صنعت پتروشیمی در مسند بزرگترین شرکت پتروشیمی کشور حداقل در سه ماهه فوق الذکر تنها مقدار ۴۲ هزارتن اتیلن به ارزش حدود ۳۰ میلیون دلار تولید نگردیده است و با ادامه این روند باید شاهد زیانهای بیشتر برای بازنشستگان عزیز در آینده نزدیک باشیم
مگه برزیل هم از آلمان هفت گل نخورد وامثال ذالک آیانام برزیل سقوط کرد.جناحی ورنگی و با غرض ومرض حرف نزنید
سهم هلدینگ ۸۵ درصد است نه ۵ درصد
یکطرفه با عدد ورقم صحبت کردن جز فریب چیز دیگری نیست.
در آمد خالص یکی از سهامداران کوچک این معامله در سال ۶۰هزار میلیارد تومان است. و سه سهامدار دیگر (۸۵٪) از ۳ تا ۱۰ برابر بیشتر سود سالیانه دارند. شما از زیان ۱۸۰۰میلیارد استقلال صحبت میکنید؟! بنظر میرسد با عنوان مطالب قصد فریب افکار عدهای را دارید که نسبت به اعداد و ارقام بی اطلاعند.
رشته ی کاراگردرکف جاهل افتد
کاربرعارف وعامی همه مشکل افتد